۲۳ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۷
کد خبر: ۱۲٬۰۶۶

علم بهتر است یا تجربه؟

رضا ظریفی ـ دبیر تحریریه

جمله تاریخی «علم بهتر است یا ثروت» دهه‌هاست که همراه نسل‌های متوالی این سرزمین سر کلاس‌های درس بوده است اما بیش‌وپیش از همه، فرزندان دهه ۶۰ کشور با این عبارت انشا نوشته و سر کلاس نمرات ۲۰ را پایین برگه‌هایشان نشانده‌اند. این درحالی است که در روزگار فعلی باید طور دیگری به این جمله پرداخت و اینطور پرسید که «علم بهتر است یا تجربه؟»

آگاه: در این مساله شکی نداریم که وضعیت اقتصادی کشور و معیشتی مردم آن هم در سالی که رهبر انقلاب آن را «سرمایه‌گذاری برای تولید» نام‌گذاری کرده‌اند از وضعیت خوبی برخوردار نیست. غول تورم همچنان گریبان زندگی مردم و به‌خصوص اقشار کارگر و کارمند را گرفته است و می‌بینیم که حتی با افزایش حقوق تا ۴۵ درصدی تصویب شده از یک‌سو و همین مقدار تورم روزهای ابتدای سال ازسوی دیگر، امید چندانی به بهبود کیفیت زندگی اقشار ضعیف نیست. 
اما در ادامه قصد اشاره به وضعیت کسب و کار سنتی در بازار و حجره‌های قدیمی آن و انتقال مفاهیم تجارت و کاسبی به نسل‌های جوان‌تر را دارم. رسم بازار از قدیم‌الایام اینطور بود که هر کسی هوس کاسبی می‌کرد، راهی حجره و دکان بزرگی می‌شد و از ابتدای مسیر که همان گردگیری مغازه و رسیدگی به امور جاری حجره بود، کار را شروع می‌کرد، تا اگر استعداد و توانایی از خود نشان می‌داد کم‌کم به کار دفترنویسی، امور بانکی و حسابداری مغازه و تامین کالای خریداری‌شده توسط مشتریان دور و نزدیک بپردازد. این طور بود که حجره و بازار تبدیل به دانشگاه اقتصاد می‌شد و آنانی که به جای نشستن پشت میز، دویدن در دالان‌های بازار را تجربه می‌کردند، بعد از چندسال خود، حجره‌دارانی می‌شدند که می‌توانستند کسب‌وکار درست در بازار پر فرازونشیب را به نسل‌های بعدی بازار بیاموزند. البته بماند که در این راه برخی هم کوله‌بار تجربه را می‌بستند و راهی وادی تولید می‌شدند و اگر هم همین افراد در دام برخی قوانین بی‌نتیجه گرفتار نمی‌شدند، تولیدکنندگان بزرگی می‌شدند که البته نمونه‌های زیادی هم می‌توان برای این مصداق اشاره کرد. 
اما باز گردیم به همان سئوال «علم بهتر است یا تجربه؟»
در سال‌های اخیر گاهی اوقات افرادی برای اقتصاد خرد و کلان کشور تصمیم‌گیری کرده‌اند که مختصات جغرافیایی بازار را هم نمی‌شناسند و شاید پشت میزهای کلاس‌های درس، اقتصاد را از حفظ کرده‌اند اما در میدان عمل، در دخل و خرج ساده هم چون عدد نمی‌شناسند، به نتیجه درست نمی‌رسند. متاسفانه نتیجه تصمیم‌گیری برخی از درس‌خوانده‌های بدون عمل و تجربه هم شده وضعیتی که در برخی میادین اقتصادی کشور می‌بینیم.
حالا این مهم بیشتر به چشم می‌آید که شاید اگر برخی مدعیان علم اقتصاد در مقام عمل نیز تجربه دخل و خرج کارگاه اقتصادی یا حتی یک واحد صنفی کوچک‌تری را برعهده گرفته بودند، حساب دودوتای کار بیشتر دستشان می‌آمد تا نتیجه دفترنویسی آنها به معیشت و زندگی مردم ضربه نزند. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.