زهرا بذرافکن- خبرنگار گروه فرهنگ: یکشنبه۲۱ اردیبهشت، یعنی روز پنجم نمایشگاه کتاب تهران، به قصد سرزدن و گپ‌وگفت با دو نشر حاضر در نمایشگاه به مصلای تهران رفتیم؛ نشرهایی که آثار مهم و پرمخاطبی منتشر کرده‌اند، اما کمتر آنها را می‌شناسیم. اول به سراغ غرفه نشر «ستارگان درخشان» در راهروی ۲۱ و بعد در راهروی ۱۷ سراغ غرفه انتشارات «راه‌یار» رفتیم. گفت‌وگوی ما با مدیران این دو نشر را در ادامه می‌خوانید:

روایتی بی نیاز از تخیل

آگاه: در سامانه جست‌وجوی سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران به دنبال «ستارگان درخشان» گشتم، اما یافت نشد. در نهایت با چرخیدن میان راهروها، اتفاقی غرفه کوچک و سبزرنگ ستارگان درخشان را دیدم. غرفه کوچک و جمع‌وجوری که مراجعه‌کننده هم کم نداشت. همان ابتدای ورود، مدیر این انتشارات را در غرفه دیدم و به استقبال من آمد. او دوست نداشت نامش را در گفت‌وگو بیاوریم، ترجیح داد به عنوان بخشی از نشر ستارگان درخشان معرفی شده و گفت‌وگو کند. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 
مدیر نشر «ستارگان درخشان» در معرفی این نشر به «آگاه» گفت: «ما از شهر اصفهان به سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران آمده‌ایم. حوزه و موضوع مرکزی‌ای که در نشر ما دنبال می‌شود، فرهنگ انقلاب اسلامی، فرهنگ دفاع مقدس و فرهنگ جبهه مقاومت است. به‌طورکلی نزدیک به ۴۵۰ عنوان کتاب داریم که طبق قانون نمایشگاه عناوین پنج یا شش سال اخیر را می‌توانیم عرضه کنیم. در حال حاضر در نمایشگاه با نزدیک ۵۰ عنوان کتاب آمده‌ایم.»

روایتی بی نیاز از تخیل

رونمایی نشده به چاپ دوم رسید
او درباره عناوین پرفروش نشر «ستارگان درخشان» گفت: «ما اواخر سال۱۴۰۲ متوجه شدیم که سبک پی‌نما یا همان کمیک‌بوک بسیار مورد علاقه نوجوانان است؛ سبکی که خیلی پرطرفدار است. بنابراین ما موضوعات اصلی و محوری نشر را با این سبک کار کردیم. الحمدالله این عناوین در این نمایشگاه پرفروش بوده، عناوینی مانند کتاب «فوت کوزه‌گری» کتاب «آقای گل»، «فرمول مبارزه»، «هم‌رزم» و «ساواک» در دسته آثار با سبک پی‌نما هستند که خیلی مورد توجه قرار گرفته‌اند. در واقع، کتاب‌هایی که ما هنوز رونمایی نکرده‌ایم به چاپ دوم رسیده‌اند. شاید حدود یک ماه است که چاپ اول اینها از چاپخانه درآمده، اما برای چاپ دوم رفته است. کتاب‌های دیگر ما مثل «دختر شیرینی‌فروش» هم از آن دسته آثاری است که خیلی مورد توجه قرار گرفته است و به فاصله حدود یک ماه برای چاپ دوم می‌رود. این کتاب قلم بسیار روان، ساده و دخترانه‌ای دارد که سعی شده هم سبک طراحی جلد و هم گرافیک داخل کتاب ویژه خانم‌ها و مخصوصا دختران نوجوان باشد.»

چرا به سراغ پی‌نما رفتیم
مدیر نشر «ستارگان درخشان» که در حین گفت‌وگو کتاب‌های سبک پی‌نمای نشر را به من نشان می‌داد، در پاسخ به اینکه «چه شد به سراغ سبک پی‌نما رفتید» می‌گوید: «سبک طراحی آثار پی‌نمای نشر ما را دیدید، ما برای هر صفحه چند روز زمان می‌گذاریم تا طراحی شود و بعد هم حالا رنگ‌آمیزی و... من سال ۱۴۰۲ وقتی داشتم کمیک‌بوک‌ها را نگاه می‌کردم، خیلی متاسف شدم. به خاطر موضوع‌هایی که در دسترس نوجوان‌های ما قرار گرفته. مثلا کتاب‌هایی را دیدم که به‌طور ضمنی مخاطب را دعوت به رفتارهای مخرب می‌کند یا خشونت زیادی در خود دارند. از این موضوع خیلی ناراحت شدم و متوجه شدم که نیاز است این بخش منفی موجود در آثار غیرایرانی با محصولی ایرانی جایگزین شود. نوجوان نیاز دارد که سبک زندگی و حل مسئله را با محصولات فرهنگی این‌چنینی یاد بگیرد. بعد از این بود که فکر کردیم می‌توانیم همین سبک از محصول فرهنگی را با داستان‌های واقعی از مردم سرزمین خودمان و چالش‌های متفاوتی که به طرق انسانی حل و تجربه کرده‌اند را در قالب و فرمت پی‌نما تولید کنیم و دیدیم که در مخاطب‌یابی بسیار موفق و مورد استقبال بود.»
او درباره مراحل تولید و انتشار آثار توضیح داد: «متن اصلی آثار ما همگی داستان‌های واقعی هستند که نیازمند پژوهش و جست‌وجو برای تکمیل داستان‌ها هستند. بنابراین مقدار زیادی از زمانی که برای نوشتن و انتشار یک اثر در این انتشارات صرف می‌شود، تنها برای پژوهش‌های اولیه آن است. به‌عنوان‌مثال، کتاب «دختر شیرینی‌فروش» چهار سال زمان برد تا پژوهش‌های متن آن کامل شود و بعد به نویسنده مورد نظر سپرده شد.»

روایتی بی نیاز از تخیل

تجربه شرکت در نمایشگاه کتاب سی و ششم
 مدیر نشر «ستارگان درخشان» درباره تجربه شرکت در سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران تا روز پنجم آن گفت: «من شخصا در نمایشگاه کتاب سال گذشته بودم و امسال هم، یعنی چیزی که می‌گویم تجربه خود من است. امسال وضعیت نمایشگاه به نسبت سال گذشته بسیار به نظر غیرتخصصی و آشفته می‌آید. نمونه آن برنامه نشست‌های روزانه نمایشگاه است که در سال گذشته بسیار منظم بود. به‌علاوه، موضوع غرفه‌آرایی و چهره نشرها در نمایشگاه که من رفتم و رصد کردم. در گذشته غرفه‌داران به مخاطب طور دیگری احترام می‌گذاشتند، یکی‌اش همین صورت غرفه‌هاست، بالاخره مراجعه‌کننده‌ها از شهرهای مختلف، از استان‌های مختلف برای این رویداد بزرگ فرهنگی کشور می‌آیند به این امید که یک برنامه خاصی اینجا ببینند، یک تخفیف خاصی بگیرند، به‌هرحال از ظاهر غرفه‌ها تا امور دیگر قرار است مراجعه‌کننده را به وجد بیاورد و خستگی این سفر را از تنشان بیرون کند. اگر کمی بین راهروها قدم بزنید می‌بینید حدود ۵۰، ۶۰درصد غرفه‌ها فقط یک‌پارچه چروکی انداخته‌اند، چند تا کتاب گذاشته‌اند و حتی حوصله ندارند با مخاطب حرف بزنند، با او ارتباط بگیرند، و توضیح بدهند که اصلا این کتاب مناسب شما هست یا نه. از این لحاظ من واقعا این نمایشگاه را خیلی دوست نداشتم. راستش پنج روز اول نمایشگاه سال قبل نسبت به این نمایشگاه استقبال خیلی بیشتری داشت.» 

ماجرای یک «هارداسان» و دو نشر
روی پیشخوان نشر «ستارگان درخشان» کتابی با عنوان «هارداسان» دیدم با جلدی سبزرنگ اما نه همان سبزرنگی که نشر «سوره مهر» به نمایشگاه آورده است. نمی‌دانستم نمایشگاه امسال دو کتاب از یک حادثه و با یک نام دارد. ماجرای کتاب «هارداسان» نشر ستارگان درخشان، سوگ‌نگاری جمعی از نویسندگان نوقلم است که از شب وقوع حادثه بالگرد رییس‌جمهور تا تجربه شرکت در مراسم تشییع او در شهر قم را با متن یا عکس نگاشته‌اند. 

روایتی بی نیاز از تخیل

در راهروی۱۷ نشر «راه‌یار» را پیدا کردم. غرفه‌ای آبی‌رنگ با مراجعه‌کنندگان و خریداران زیاد. غرفه‌داران هم از دور سلام می‌کردند و به استقبال می‌آمدند. سراغ مدیر انتشارات را گرفتیم که همانجا توی غرفه بود و مستقیما با مراجعه‌کننده‌ها صحبت می‌کرد. در ادامه گفت‌وگوی ما با اسماعیل هاشم‌آبادی، مدیر انتشارات «راه‌یار» را می‌خوانید: 

هدف ما روایت پیشرفت است
اسماعیل هاشم‌آبادی در آغاز درباره محور و هدف اصلی این نشر به «آگاه» گفت: تلاش ما این است که به کمک روایت بتوانیم تجربه‌های مردم موفق کشورمان را در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ثبت بکنیم و آنها را به دست مخاطب برسانیم. یکی از اصلی‌ترین حوزه‌هایی که ما در آن کار می‌کنیم، رده پیشرفت است. در کشور ما اتفاقاتی می‌افتد که کسی از آنها خبر ندارد، کسی جزئیات این اتفاقات را نمی‌داند. دانشمندان زیادی هستند که کسی آنها را نمی‌شناسد. گاهی اتفاقی می‌افتد مثلا خبر فوت یا شهادت کسی را می‌شنویم بعد می‌فهمیم او چه آدم بزرگی بوده، قهرمان بزرگی بوده اما ما این شخصیت‌ها را نمی‌شناسیم. همان‌طور که می‌دانید دو سال پیش، کشور ما در رشد علمی رتبه اول دنیا را داشت ولی این موضوع برای مردم ملموس نیست؛ برای آنکه قصه این قهرمان‌ها را نمی‌بینیم و نمی‌دانیم. به‌عنوان‌مثال ما کتابی منتشر کردیم به نام «دختران ایران»؛ این کتاب معرفی زنان قهرمان کشورمان است. کسانی که به‌عنوان‌مثال فعال اجتماعی بودند در کشورهای مختلفی کار کرده‌اند، مدرسه تاسیس کرده‌اند یا مادر شهیدی که توانسته بچه‌های خوبی تربیت کند. ما تلاش کردیم اینها را معرفی بکنیم. 

موفقیت در حوزه اقتباس
هاشم‌آبادی ادامه داد: طی پژوهش‌هایی که ما در کشورهای مختلف دنیا داشتیم متوجه شدیم که در این کشورها دانشمندهایشان را معرفی می‌کنند؛ برای اینکه جامعه و به‌خصوص جوان‌ها، این افراد را الگوی خودشان قرار می‌دهند و تلاش می‌کنند شبیه آنها باشند. لذا ما سال‌هاست که در حوزه روایت پیشرفت داریم کار می‌کنیم. تلاش ما این بوده که هم در انتشارات کتاب‌های خوبی از این قهرمان‌ها منتشر کنیم و هم بعد از آن پیوست رسانه‌ای، فرهنگی و اجتماعی برای آن ایجاد بکنیم. نمونه آن کتاب «سلول‌های بهاری» درباره دکتر حسین بهاروند است که دانشمند مطرح سلول‌های بنیادین در ایران است. بعد از انتشار این کتاب و پیگیری‌هایی که برای شناساندن آن شد، سریال «ذهن زیبا» از آن اقتباس، تولید و از تلویزیون پخش شد و از آن استقبال خوبی صورت گرفت. علاوه‌برآن، کتاب «آپاراتچی» داستان یک جوان علاقه‌مند به سینما بود که تلاش می‌کند با نگاه دینی و انقلابی‌ای که دارد فیلم بسازد. نسخه سینمایی این اثر را در مجموعه خودمان ساختیم و حاصل آن فیلم سینمایی «آپاراتچی» شد که سال پیش بر پرده‌های سینما اکران شد و با استقبال خوب مردم مواجه شد. 
مدیر انتشارات «راه‌یار» ادامه داد: «در واقع می‌خواهم بگویم، تلاش ما این بوده که این حلقه را محدود به کتاب نکنیم. ما در مبحث تاریخ شفاهی داریم که اول باید ادبیات تولید شود و این قصه، یک قصه واقعی است و نه حاصل تخیل. روایت واقعی انسان‌هاست بدون دخل‌وتصرف؛ وقتی این روایت شکل گرفت بعد می‌تواند ایده‌ای برای ساخت فیلم سینمایی، تولید لوازم‌تحریر، کتاب قصه کودکان و بسیاری محصولات دیگر باشد. یکی از کارهای دیگری که در نشر «راه‌یار» انجام می‌شود، همین کتاب‌های قصه کودکان است. روایت سلول‌های بهاری را که در کتاب‌های بزرگسال ما می‌بینید، ما کتاب قصه کودکش را هم تولید کردیم، یعنی بچه‌ها را هم سعی می‌کنیم در قالب قصه کودکانه با رشد علمی در کشورمان آشنا کنیم. کتابی که امسال چاپ کردیم کتاب «هزار آفرین دانشمند» است که در قالب داستانی روایت می‌شود، از پدری که در خانه دندان‌درد دارد و این‌طوری بچه‌ها را با موضوع نان و دارو آشنا می‌کنیم. 

روایتی بی نیاز از تخیل


‌از صفر تا نویسندگی 
اسماعیل هاشم‌آبادی درباره تعامل با نویسندگان در این نشر گفت: تلاش می‌کنیم که اول مفاهیم محوری که داریم را در دوره‌های آموزشی که برگزار می‌کنیم با نویسنده‌ها در میان بگذاریم. افراد در این دوره‌ها به آن حد از توانایی که برای شروع کار نیاز است می‌رسند. حقیقت این است که اغلب، نویسنده‌ها وقتی مدتی از شروع کارشان می‌گذرد، نظام ذهنی‌شان شکل می‌گیرد و شاید در ادامه دوست نداشته باشند در موضوعاتی که ما مدنظر داریم بنویسند اما وقتی نویسنده‌ای از ابتدا با مفاهیم محوری نشر ما کامل آشنا شود، این مسیر بهتر شکل می‌گیرد.  او در پاسخ به اینکه در حوزه کودک‌ونوجوان به چه موضوعاتی می‌پردازند گفت: از همین بحث قبلی می‌توانم به پاسخ این سوال گریز بزنم، اینکه تلاش می‌کنیم از ابتدا کودکان را با موضوعات حوزه پیشرفت، با دانشمندان و با قهرمانان آشنا کنیم، همین است که از ابتدا ذهنیتی با ایده‌های روبه‌جلو و متمرکز بر پیشرفت در آنها شکل بگیرد. 

مجهز به بزرگ‌ترین تکنولوژی فرهنگی
مدیر نشر «راه‌یار» درباره نوقلم بودن نویسنده‌های این نشر می‌گوید: «تقریبا همه نویسنده‌های ما در گروه سنی کودک‌ونوجوان، نوقلم هستند، حتی کتاب‌هایی که در حوزه بزرگسال کار می‌کنیم هم تقریبا همگی به دست نویسنده‌های نوقلم نوشته می‌شوند؛ آدم‌های دغدغه‌مندی که با ما با ارتباط گرفته‌اند و بعد از همین طریق وارد دوره‌های آموزشی شدند تا اصول فنی نویسندگی را نیز بیاموزند. علاوه‌برآن، با موضوع آشنا می‌شوند و با منتوری که در مراحل آموزش دارند، شروع به نوشتن می‌کنند و کتابشان را منتشر می‌کنند. درهمین رابطه، یکی از ایده‌هایی که داریم و ایده بسیار پیشرویی‌ست، اینکه به دنبال نهضتی هستیم که با مجموعه‌ها و موسسه‌هایی که در حوزه فرهنگی و اجتماعی کارهای مهمی کرده‌اند، ارتباط بگیریم و آنها را مشتاق کنیم تا خودشان کتاب خاطرات و روایاتشان را بنویسند. نمونه‌ آن کتابخانه‌ای است در روستای دورافتاده‌ای در یکی از شهرستان‌های استان خراسان رضوی به نام کتابخانه «شهدای روستای ابویسان»؛ این روستا به خاطر وجود این کتابخانه به عنوان روستای دوستدار کتاب کشور انتخاب شده و جایزه‌های زیادی گرفته. من به این کتابخانه رفتم و به آنها پیشنهاد کردم که درباره فعالیت‌های‌شان کتابی بنویسند و همه چیز را روایت کنند. اولین مرتبه‌ای که به این کتابخانه رفتم، دیدم تعداد زیادی دانش‌آموز هشت و ۹ ساله در محیط داخلی آن هستند و برای خودشان مشغول‌اند. اینها مشتاق شدند که کتاب خودشان را بنویسند و حالا با کلاس‌ها و محتوای آموزشی که در اختیارشان قرار دادیم، بخش زیادی از مصاحبه و محتوای پژوهشی کار را آماده کرده‌اند؛ بیش از هزار صفحه آچهار محتوای پژوهشی و مصاحبه تولید کرده‌اند. و حالا به زودی شروع به نوشتن می‌کنند که ان‌شاالله کتاب به نمایشگاه سال آینده می‌رسد. در واقع تلاش ما این است که هر فرد که روایت پیشرفتی دارد، خودش به عنوان یک سلول بنیادی عمل کند و خودش را تکثیر کند. در واقع او اگر بتواند تجربه‌اش را روایت کند به بزرگ‌ترین تکنولوژی فرهنگی مجهز شده است. همین می‌تواند تولید الگوی پیشرفت بکند. کتابخانه‌ای که از آن صحبت شد، با فعالیت‌هایی که کرد توانست روی گسترش خودش کار کند و مثلا ساختمان را بازسازی کند. جالب اینکه کل این مجموعه را یک دختر خانم می‌چرخاند. 

حوزه دست‌اول روایت پیشرفت
هاشم‌آبادی ادامه داد: حوزه پیشرفت در طی سال‌های اخیر و بعد از کتاب‌هایی که با این محور منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت، بسیار مورد توجه و اهمیت واقع شده؛ یعنی مثلا حوزه هنری هم حالا در برخی شهرها دفاتر روایت پیشرفت دارد، سابقا فقط دفتر ادبیات پایداری داشت و دفتر روایت انقلاب.
مدیر نشر «راه‌یار» درباره استقبال مخاطبان و مراجعه‌کنندگان نمایشگاه گفت: «در رده پیشرفت و مواجهه مردم با قهرمان‌های حوزه علم و فناوری استقبال خیلی خوبی داشتیم و توانستیم در واقع رضایت مخاطبان را جلب کنیم. من هر روز در غرفه هستم و می‌بینم که آدم‌های مختلفی می‌آیند و برای دوست‌هایشان توضیح می‌دهند که مثلا من این کتاب را خواندم، کتاب خیلی خوبی است، این کتاب را بخر و... در واقع با این نوع از روایت، مخاطب به‌خوبی توانسته ارتباط بگیرد. از سویی آثاری داریم که جایزه‌های مختلف ادبی و نویسندگی کشورمان را به دست آورده‌اند. نمونه آن کتاب «عملیات احیا» است که هم جایزه جلال را برده، هم جایزه کتاب روایت پیشرفت و هم جایزه کتاب سال دانشجویی. این کتاب در حوزه روایت پیشرفت به‌خوبی دیده شده.» او همچنین اضافه کرد: «یک نکته مهمی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که آن‌قدر قصه‌های خوب و جذاب در کشور ما هست که نیاز به خیال‌پردازی نیست. حتی در موضوع متون سینمایی و سریال هم همین‌طور است؛ آن‌قدر قصه‌های جذاب دراماتیک در کشور ما وجود دارد.»

در باب فعالیت‌های دیگر 
اسماعیل هاشم‌آبادی در پایان درباره فعالیت‌های دیگر مجموعه «راه‌یار» گفت: ما مجموعه‌ای داریم به نام «هم‌بازی» که درواقع واحد خانواده و تربیت فرزند مجموعه ماست و در حوزه کارهای تربیتی فعالیت می‌کند. این مجموعه دو کتاب خواندنی دارد که خوب است معرفی شود. یکی «دختران ایران» که قبل‌تر هم اشاره‌ای شد؛ این کتاب به معرفی زنان قهرمان کشورمان در قالب قصه و روایت می‌پردازد. دوم، کتاب «مثبت ۵۷» که مجموعه‌ای از شیوه‌ها و روایات تربیتی مادران ایرانی است؛ هر مادری برای اینکه فرزندش را خوب تربیت کند ایده‌هایی دارد. در این کتاب با تعداد زیادی مادر گفت‌وگو کردیم و تجربه‌های آنها را به اشتراک گذاشته‌ایم. علاوه بر این، در موضوعات محوری ما رده دیگری از ثبت تجربه هست که به امور تربیتی و معلمان پرورشی اختصاص دارد. مثالی از این موضوع، گروه‌های تئاتر و نمایشی بود که در دهه‌های قبل بسیار بیش از الان در مدارس حضور و بروز داشت. یا مثال دیگر آن، نهضت سوادآموزی است.  او ادامه داد: در حوزه سیاسی نیز ما روایت فعالیت‌های سیاسی مردمی را ثبت کردیم؛ نمونه بسیار جالب و خوب آن کتاب «مادران میدان جمهوری» است که بر اساس واقعیت نوشته شده. در این داستان، یک عده مادر در سال۱۴۰۰ و طی انتخابات ریاست‌جمهوری تلاش می‌کنند که برای افزایش مشارکت مردم به خیابان بروند و بین مردم درباره انتخابات با آنها حرف بزنند، بدون اینکه درباره گزینه خاصی صحبت کنند و تبلیغ کنند. این مادران تلاش می‌کنند فقط مشارکت بالا برود. در واقع موضوعات و رده‌های مجموعه ما متنوع است؛ یعنی ما خودمان را محدود به حوزه‌های خاصی نکرده‌ایم، هرجا که احساس کردیم موضوع مهمی است و تجربه مردمی خوبی در کشور ماست، تلاش کردیم آن را روایت بکنیم. امیدواریم که این تلاش‌ها به ثمر برسد و اثر کوچکی در فرهنگ کشورمان داشته باشیم.


روایتی بی نیاز از تخیل

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.