۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۵
کد خبر: ۱۴٬۶۳۶

ترمیم پدافند رسانه‌ای و روانی کشور

مرتضی مفیدنژاد _ روزنامه‌نگار

اتفاقات جنگ ۱۲ روزه را از هر وجهی که موردمطالعه قرار دهیم، به نقش پررنگ فعالیت رسانه‌ای و عملیات روانی در آن پی می‌بریم. نگاهی کوتاه به آن روزها به‌خوبی این مسئله را برای ما محرز و مشخص می‌کند که دشمن، سهم قابل‌توجهی برای حرکت‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی اختصاص داده بود. این سهم آن‌قدر فراوان بود که برخی کارشناسان و تحلیل‌گران عرصه نبرد جمهوری اسلام ایران و رژیم اشغالگر  صهیونیستی را یک نبرد شناختی و روانی همراه با مدیریت اطلاعات تلقی کردند که در واقع تکمیل‌کننده آن روند، اقدامات نظامی بوده است. لذا برای این موضوع باید با معیار و محک متفاوتی جریان رسانه و اطلاع‌رسانی کشور را مورد بررسی قرار داد.

آگاه: نباید این نکته را فراموش کنیم که دشمن در دوره نبرد، از تکنیک‌هایی همچون اخبار تحمیلی و جعلی، روایت‌سازی‌های تحریف‌شده و انتقال احساس ناامیدی و ناکامی در حد اعلی خود استفاده کرد و این عملیات‌ها در لایه‌های رسانه‌ای، گفتمانی و احساسی موجب آشوب شناختی، فروپاشی نمادین و بحران انگیزه در نخبگان و برخی اقشار جامعه شد. البته در مقابل حرکت‌ها و اتفاقات نمادینی همچون اقدام مجری تلویزیونی، خانم سحر امامی باعث شد تا برخی از نقشه‌های دشمن در حوزه شناختی خنثی شود، ولیکن کافی نبود و ما همچنان و در دوران پساجنگ هم نیاز به یک‌سری فعالیت‌های ساختارمند و هدف‌دار داریم. در همین راستا ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
الف) پیش از هر چیز باید برای مسئولان و سیاست‌گذاران کشور این امر مسجل شود که ما در عرصه روانی و رسانه‌ای با یک نبرد تمام و کمال مواجه هستیم و رسانه با کارکردهای جدید خود، به اصلی‌ترین ابزار در دست دشمن تبدیل شده است. برخورد زینتی و تزیینی با رسانه و دیدن آن به عنوان یک حاشیه در کنار بقیه عوامل، قطعا منجر به اجرای سیاست صحیح و تصمیم‌گیری دقیق نخواهد شد.
ب) در طول سال‌های گذشته همواره دلسوزان و فعالان این عرصه بر این مقوله تاکید کردند که جمهوری اسلامی ایران در سطح حاکمیت و دولت باید یک اتاق جنگ رسانه‌ای داشته باشد. اتاق جنگی که بر اساس حقایق میدانی، محتوای دقیق رسانه‌ای را تولید و برای استفاده همه بخش‌های اطلاع‌رسانی ارائه کند. اما متاسفانه به هزار و یک دلیل نامعلوم و نامشخص این مهم روی نداده است. شاید شکل بدتر ماجرا این است که بعضا این حوزه به دست افراد بدون تخصص و غیرمرتبطی افتاده است که راه به جایی نمی‌برند.
ج) متاسفانه یکی از اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین مشکلات ما در طول یک ماهی که از این جنگ تحمیلی و ناخواسته می‌گذرد، عدم درک و فهم اتفاقاتی است که در حوزه رسانه و ادراک‌سازی در جامعه ما رخ داده است. مرکزی برای پایش و ارزیابی این موضوع وجود ندارد و دشمن توانسته در همین چند روز، چنان روایت‌سازی‌های بیهوده‌ای تولید کند که پاسخ به هر کدام نیاز به ساعت‌ها وقت و زمان دارد و شما را از طرح روایت خودتان نیز باز می‌دارد. برخی به صورت خودجوش در فضای مجازی به کارهایی دست می‌زنند که البته نه از مرکزیتی برخوردار است و نه ذیل یک استراتژی کلان رخ می‌دهد.
د) همان قدر که به بازسازی توان نظامی و دفاعی‌مان در این روزها توجه داریم، باید فکری جدی به ترمیم و بازسازی قوای رسانه و روانی کشور مبذول داریم. این فقره نباید دچار مرور زمان شود که خســــــــــارت نادیده‌گرفتن آن بالا خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.