آگاه: تحقیر ملت، تحقیر پیروزی. تحقیر اقتداری که با خون شهیدان و اراده فرماندهان به دست آمد. این صدا، همان صدای جریان غربگراست؛ جریانی که اگر دشمن ضربه بخورد، نگران تلفات اوست و اگر ایران پیروز شود، دلمشغول «تبعاتش برای اقتصاد» میشود. اینجا باید پرسید: چرا پیروزی ایران اینقدر برخیها را آشفته میکند؟
چون منافعشان در باخت ماست
برای این جماعت، هر چه ملت ایران سرافرازتر باشد، میز مذاکرهشان سستتر میشود. چون پیروزی، خلاف منطق تسلیم است و آنان که سالها برای کرنش، توجیه نظریهسازی کردهاند، تحمل قامت ایستاده را ندارند. برای غربگرایان رسانهای، پیروزی ایران مثل پتکی است بر سر روایتی که سالهاست خوراک فکری را میسازد. فریادهایشان که ایران ناتوان است، جنگ بد است، ما تنهاییم، مقاومت عبث است...
اما حالا چه؟ حالا ایران پاسخ کوبنده میدهد، اسرائیل فلج میشود، افکار عمومی جهان تحسین میکند و مردم ایران طعم غرور را میچشند. اینها را باید زهر کرد. باید با واژههایی مسموم چون «احساسیشدن»، «بیتدبیری»، «عدمرعایت منافع ملی» و «خطر جنگ» آن را خنثی کرد.
برخی رسانهها - همانها که ادعای عقلانیت و بیطرفی دارند - در روزهای جنگ، چنان دست به تخریب غرور ملی زدند که گویی قراردادشان را با وزارت جنگ تلآویو امضا کردهاند. در حالی که شهرکهای اسرائیلی از ترس فروریخته بودند، اینها در صفحه اول روزنامههایشان، از «هزینه تقابل» نوشتند. از «عواقب بینالمللی حمله»، از «افزایش نرخ ارز» و باز از «لزوم گفتوگو».
میدانید این یعنی چه؟ یعنی ترجیح دادند مردم ایران نشنوند که ارتش رژیم صهیونیستی تحقیر شد. ندانند که پهپادهای اسرائیلی زمینگیر شدند. نفهمند که اعتبار آمریکا بیصدا سقوط کرد. چرا؟ چون اگر اینها را بدانند، دیگر پای منطق انفعال نمینشینند. دیگر آن تریبونها را جدی نمیگیرند. دیگر مردم، مخاطب آن رسانهها نخواهند بود. برای همین باید پیروزی را زهرآلود کرد، باید تلخ کرد. باید شک آفرید و همین کار را کردند.
همان شعار همیشگی: «ما بازندهایم، حتی وقتی میبریم!»
اینها متخصصاند در خلق این دروغ بزرگ، آنقدر این گزاره را تکرار کردهاند که خودش شده روایت. روایت غالبشان در جنگ ۱۲ روزه هم همین بود: بله! اسرائیل ضربه خورد، اما ما هم آسیب دیدیم! بله پیامی فرستاده شد، اما چه بهایی داشت؟ بله موشک زدیم، ولی دنیا نگران شد! یعنی همیشه راهی برای تقلیل دستاوردها دارند. همیشه راهی برای وارونهنمایی. این یعنی رسانه تحقیر. رسانهای که مخاطبش را شایسته غرور نمیداند. رسانهای که ملت را صرفا رعیتِ تسلیمطلب میخواهد. نه مردم مقاوم، نه امت رشید.
اینها باخت را به برد ترجیح میدهند
این رفتارها نه از روی سادهلوحی است و نه از سر نادانی. همه محاسبهشده است. چون هر پیروزی ایران، یعنی عقبنشینی بیشتر گفتمان غربگرایی. یعنی فروپاشی آنچه با برجام و ژنرال دیپلماسی و لبخندهای پوچ بنا شد. چون اگر ملت بفهمد بدون مذاکره هم میتوان قدرت ساخت، دیگر گول دیپلماتهای پادو را نمیخورد. برای همین است که اینها تا نفس دارند، پیروزی را نادیده میگیرند. تا تریبون دارند، آن را مشکوک جلوه میدهند. تا قلم دارند، آن را به نیش میکشند.
وطنفروشی، پشت نقاب منافع ملی
بدترین نوع خیانت آن است که لباس خدمت بپوشد. این جماعت، خیانت به عزت ملی را پشت ژستهای نگراننمایی پنهان میکنند. «نگران معیشت مردمیم»، «دغدغه آرامش داریم»، «صلح را دوست داریم»... و در عمل؟ ضربه به اعتماد مردم. تخریب روحیه ملی. گشودن راه برای عملیات روانی دشمن. آری! آنکه در بحبوحه پیروزی، پرچم سفید بالا میبرد، فقط خائن نیست؛ او خطرناکترین سرباز دشمن است!
مردم ایران نیازی به تشویق رسانههای ترسو ندارند. اما وظیفه ماست که این نفاق را افشا کنیم. امروز افشاگری بر ضدتریبونهایی که با لبخند، در دل مردم شک میکارند، یک وظیفه استراتژیک است. باید گفت آنها که با پیروزی ایران افسرده میشوند، جایشان در میدان انقلاب نیست. حتی اگر در دل تهران، تیتر بزنند و تحلیل بنویسند.
نظر شما