آگاه: دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی، در کتاب «اقتصاد بیمار کتاب» مجموعهای از راهحلهای کاربردی برای اصلاح ساختار نشر ایران پیشنهاد داده است:
شمارگان پایین: نویسنده ادعا میکند «کمی تیراژ، مهمترین علت گرانی کتاب است» و محاسبه میکند که اگر شمارگان کتاب از یک هزار به پنج هزار نسخه برسد، قیمت نهایی کتاب میتواند تا ۴۰ درصد کاهش یابد، بدون لطمه به کیفیت کتاب یا کاهش حقالزحمه پدیدآورندگان.
گراننمایی، تهدیدی بزرگتر از گرانی: در ذهن بسیاری از مخاطبان، کتاب «ظاهرا» گران است. نه واقعا! این گراننمایی، از ناآشنایی با هزینه واقعی تولید کتاب، نداشتن عادت مطالعه و ذهنیت تجملی نسبت به کتاب ناشی میشود و قابلتعدیل است.
مخاطبشناسی نشر: بهجای تمرکز بر «بازار کتاب» باید بر «خوانندهشناسی» تمرکز کرد. مخاطب فقط خریدار نیست، بلکه فردی با نیاز فرهنگی، ذهنیت خاص و توان اقتصادی مشخص است. حتی ارزانترین کتابها، اگر با زبان و دنیای ذهنی او هماهنگ نباشند، خوانده نمیشوند.
حمایت حقوقی پدیدآورندگان: نویسنده با صراحت مینویسد که مولف و مترجم در ایران، فاقد حمایت واقعیاند. پیشنهاد او ایجاد سازوکاری شفاف برای «حقتالیف پایدار و موثر» است، نه لطفهای مناسبتی و دورهای.
تقسیم کار در نشر: در ساختار حرفهای نشر، هر نقش جای خود را دارد: ناشر، کتابفروش، طراح، منتقد، مشاور تبلیغاتی. اما در ایران، ناشری که خودش کتابفروش، توزیعکننده، منتقد و حتی نویسنده باشد، بیشتر گرفتار آشفتگی میشود تا موفقیت. او مینویسد: نشر بیساختار ناشیگری است، نه صنعت.
ابعاد فرهنگی کتاب: کتاب فقط کالای اقتصادی نیست؛ حامل معنا، حافظه جمعی و ابزار ارتقای فرهنگ عمومی است. نویسنده تاکید میکند که سیاستگذاری نشر باید فراتر از سودآوری مالی، بر منطق توسعه فرهنگی استوار باشد تا صنعت کتاب به رسالت واقعی خود در جامعه عمل کند.
۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۷
کد خبر: ۱۴٬۶۶۸

نظر شما