آگاه: این یادداشت در صدد است تا با بررسی موضوع منازعه در منطقه خاکستری، اجتماعیسازی امنیت را بهعنوان یکی از پیامدهای خطرناک این نوع نبرد تبیین کند و با معرفی بیشتر این پدیده، مانع از واردشدن خسارات جبرانناپذیر به کشورمان شود.
اهمیت و ضرورت موضوع: توجه به اجتماعیسازی امنیت، ذیل منازعه در منطقه خاکستری علاوه بر صیانت از حقوق ملت در برابر تهدیدهای متنوع کشورهای متخاصم، موجب تثبیت اقتدار جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا شده و میتواند بهعنوان الگوی موفقی برای جریان مقاومت و پایان سلطه سیاسی قدرتهای استکباری بهویژه ایالات متحده آمریکا در منطقه شود.
منطقه خاکستری و ویژگیهای آن: منطقه خاکستری در علوم سیاسی به فضایی میان جنگ و صلح اطلاق میشود. این مفهوم (Grey Zone) بهعنوان یک اصطلاح مشخص در علوم سیاسی و مطالعات امنیتی، عمدتا از اوایل قرن بیست و یکم رایج شد. بازیگران دولتی و غیردولتی، بازیگران منطقه خاکستری را تشکیل میدهند. در فرآیند منطقه خاکستری طرفین در آستانه درگیری و صلح قرار میگیرند، ولی هرگز نه جنگی و نه صلحی محقق میشود. قرارگرفتن تودههای مردم در معرض فشار روانی بخشی از عملیات در این محیط است. در این بخش از عملیات روانی دشمن درصدد است که در یک حوزه خاص سطح درگیری افزایش یابد و در حوزهای دیگر به دنبال کاهش سطح تنش است.
با تغییر دکترین ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۰ میلادی روابط تهران و تلآویو نیز دستخوش تغییر شد. رژیم صهیونیستی، جنگ در منطقه خاکستری با ایران را سناریوی اصلی خود در رابطه با بحث مهار ایران تعریف کرده است. ازاینرو شورای امنیت رژیم صهیونیستی، جنگ با جمهوری اسلامی ایران را در محدوده جنگ در منطقه خاکستری برگزیده و از ورود به جنگ تمامعیار علیه جمهوری اسلامی ایران اجتناب کرد.
نگاهی به نقاط قوت کشورها در جنگ در منطقه خاکستری:
- انعطافپذیری و عدمتعهد رسمی: کشورها میتوانند اقداماتی انجام دهند که بهسختی قابلاثبات است. این امر به آنها امکان میدهد مسئولیت اقدامات خود را انکار کنند و از واکنشهای شدید بینالمللی مصون بمانند. مثل حملات سایبری، آتشسوزیهای گسترده، خرابکاری در صنعت، ترور دانشمندان و نخبگان و...
- هزینه پایین و ریسک محدود: تاکتیکهای منطقه خاکستری بسیار ارزانتر از جنگ تمامعیار است و ریسک کمتری برای آغاز درگیریهای بزرگ دارند. این امر به کشورها اجازه میدهد که بدون صرف هزینههای گزاف یا پذیرش تلفات انسانی، به اهداف خود نزدیک شوند.
- غافلگیری و ابهام تاکتیکی: ماهیت مبهم و تدریجی اقدامات صورت گرفته در منطقه خاکستری موجب میشود که تشخیص و واکنش نسبت به این اقدامات دشوار شود. سردرگمی ایجاد شده بهواسطه اقدام ابهامآمیز در این نوع نزاع زمان لازم برای واکنش موثر را از رقیب میگیرد.
- اثر فرسایشی طولانیمدت: این تاکتیکها بهتدریج توانایی و اراده رقیب را فرسایش میدهد. مرگ با هزاران برش، این اقدامات کوچک و مداوم میتوانند در نهایت به تضعیف حریف منجر شود.
- دستاویز قانونی: ازآنجاییکه این اقدامات معمولا در زیر آستانه جنگ مسلحانه قرار میگیرند، کشورهای عامل میتوانند ادعا کنند که قوانین بینالمللی را نقض نکردهاند و این امر واکنشهای حقوقی و دیپلماتیک را پیچیدهتر میکند.
ابزارهای جنگ شناختی بسیار زیاد هستند که برخی آنها عبارتاند از: اطلاعات نادرست و گمراهکننده، عملیات روانی و پروپاگاندا، جنگ سایبری، تاثیرگذاری از طریق شبکههای اجتماعی و پلتفرمها، عملیات مخفی و نفوذ، تاثیرگذاری بر نخبگان سیاسی و فکری.
- نقش فرهنگ در جنگ شناختی: واقعیت این است که فرهنگ نقش حیاتی در شکلگیری، تشدید یا حل منازعات دارد. فرهنگ میتواند هم منبع حل اختلاف باشد و هم میتواند بهعنوان ابزاری برای تشدید اختلافات به کار رود. جنگ شناختی بهشدت بر بستر فرهنگی عمل میکند. برای اینکه پیام جنگ شناختی موثر واقع شود، باید ریشههای فرهنگی، باورها، ارزشها و آسیبپذیریهای شناختی جامعه هدف را درک کنند. فرهنگ هم جنگ شناختی است. چه کسانی در جنگ شناختی فایق میآیند؟
در فضای پیچیده و سیال جنگ شناختی، پیروزی به معنای سنتی آن کمتر معنا مییابد و بیشتر شبیه یک رقابت فرسایشی و دائمی است تا یک نبرد با برنده و بازنده نهایی. در این زمینه کشوری از موفقیت بیشتری برخوردار است که از ویژگیهایی ذیل برخوردار باشند:
۱- خلق روایتهای جذاب و اثرگذار: جنگ شناختی در حقیقت جنگ روایتهاست. طرفی که بتواند روایتی منسجم، ساده، قانعکننده و دارای بار عاطفی قوی خلق کند.
۲- آنهایی که زیرساختهای اطلاعاتی و سایبری قوی دارند: برای انتشار روایتها، جمعآوری اطلاعات درباره حریف و شناسایی نقاط ضعف او، نیازمند به توانمندی پیشرفته در حوزههای سایبری، تحلیل دادههای کلان و عملیات اطلاعاتی وجود دارد. کشورهایی که در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند، دست بالا را دارند.
۳- آنهایی که جامعه مقاوم در برابر اطلاعات نادرست دارند: یک جامعه رسانهای بالا با تفکر انتقادی قوی، اعتماد به نهادهای رسمی (دولتی، رسانههای معتبر) کمتر تحت تاثیر عملیات جنگ شناختی قرار میگیرد. کشورهایی که روی آموزش جمعیت خود سرمایهگذاری میکنند، ایمنی بیشتری دارند.
۴- آنهایی که انعطافپذیری و چابکی در واکنش برخوردارند: فضای جنگ شناختی بهسرعت تغییر میکند.
۵- آنهایی که ابهام و پنهانکاری را بهخوبی مدیریت میکنند: قابلیت انکار یک ابزار کلیدی در جنگ شناختی است.
۶- آنهایی که بهخوبی با بازیگران غیردولتی و گروههای نیابتی کار میکنند: بهرهگیری از گروههای وابسته، اینفلوئنسرها یا رسانههای به ظاهر مستقل، میتواند پیامها را بانفوذ بیشتری منتقل کنند و از اتهام پروپاگاندای دولتی دور بمانند.
۷- آنهایی که انسجام داخلی قوی دارند: کشوری که از لحاظ سیاسی و اجتماعی منسجم باشد، دارای اعتماد عمومی به نهادها باشد و از اختلافات داخلی کمتر رنج ببرد، در برابر این نوع حملات مقاومتر است.
۸- تابآوری کشورها: تابآوری کشورها در ابعاد مختلف حکمرانی در منطقه خاکستری یکی از مولفههای مهم و قابل تامل است.
۹- نقاط ضعف و قوت جمهوری اسلامی ایران در قبال جنگ شناختی:
نقاط قوت:
وجود رهبر مقتدر و برجسته: برخورداری از رهبری آگاه، مدیر، برجسته و کاریزماتیک که توانایی بیبدیلی در هدایت و رهبری جامعه دارد که میتواند بهعنوان یکی از فاکتورهای اساسی و نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران در این جنگ شناختی باشد.
فرهنگ ایرانی-اسلامی و هویت دینی منبعث از فرهنگ شیعی: فرهنگ ایرانی - اسلامی و هویت شیعی که از یک سو ریشه در تمدن تاریخی ۱۰ هزار ساله ایران و از سویی دیگر ریشه در فرهنگ عاشورایی و مقاومت علوی دارد، میتواند یکی دیگر از مهمترین ابزارهای جنگ شناختی و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در این خصوص است.
سابقه مقاومت و مقابله با فشارها: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، این کشور سالهای متمادی است که در معرض فشارها و جنگهای نابرابر قرار گرفته و توانسته است مقاومت زیادی را در قبال این فشارها از خود نشان دهد. این تجربه میتواند در مواجهه با جنگ شناختی موثر واقع شود.
مردمیبودن پایگاه اجتماعی: اهدای بیش از ۳۰۰ هزار شهید برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور در طول پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، توانسته است پایگاه اجتماعی نظام را بیش از پیش مردمی سازد و ازاینرو جمهوری اسلامی ایران توانسته است از بسیاری توطئهها و خباثتهای غرب و متحدان آن در امان بماند.
شبکه رسانهای و فرهنگی: وجود ظرفیتهای فراوان در شبکههای رسانهای داخلی و فضای مجازی و همچنین ظرفیتهای متنوع فرهنگی و هنری میتواند در صورت مدیریت صحیح بهعنوان ابزاری موثر در جنگ شناختی بهشمار آید.
وجود نیروهای متخصص و جوانان خلاق: در کشور متخصصان و جوانان مستعدی در حوزه فناوری اطلاعات، رسانه و ارتباطات وجود دارند که میتوانند در تولید محتوا و مقابله با جنگ شناختی نقشآفرینی کنند.
فقدان آلترناتیو موثر خارجی: واقعیت این است که جریان مخالف جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور فاقد وجاهت قانونی و پایگاه اجتماعی قدرتمند در داخل کشور است. جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور با دو دسته از مخالفین مواجه است. یک دسته از این مخالفین گروهک منافقین موسوم به «مجاهدین خلق» است که دست آن آغشتهبهخون هزاران شهید است و دیگری سلطنتطلبها هستند که وابستگان و دوستداران رژیم پهلوی را تشکیل میدهند.
نقاط ضعف:
شکاف نسلی و خدشهدارشدن اعتماد عمومی: وجود شکاف میان نسلها و گاهی عدماعتماد عمومی به برخی نهادها و رسانههای رسمی، م جنگ شناختی شود.
ضعف در روایتسازی و اقناعسازی: توانایی روایتسازی فعال و اقناعسازی موثر در برابر روایتهای مخرب دشمن با ارائه روایت دستاول.
تمرکز بر رسانههای سنتی: وابستگی بیش از حد به رسانههای سنتی و عدمبهرهگیری کافی از ظرفیتهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی.
عدمهماهنگی و انسجام درونی: عدمهماهنگی و انسجام میان دستگاههای اجرایی و نهادهای مسئول و فقدان یک قرارگاه مشترک در حوزه رسانه و تولید محتوا
ناتوانی در جذب مخاطبان جوان در فضای مجازی: ناتوانی در تولید محتوای جذاب و متناسب با ذائقه نسل جوان در فضای مجازی
ضعف در دیپلماسی عمومی و رسانهای: ناتوانی در ارائه تصویر واقعی و مثبت در کشور در عرصه بینالمللی و مقابله با ایرانهراسی
عدمتوجه به جذب حداکثری و استفاده از ابزار رسانه: عبور از قالبهای سنتی و گسترش دایره جذب نخبگان در چارچوب منافع ملی.
اهمیت اجتماعیسازی امنیت: با مشارکتبخش بیشتری از جامعه، توانایی نهادهای امنیتی در پیشگیری و مقابله با تهدیدات افزایش مییابد و موجب کاهش بار مسئولیت از دوش دولت میشود. ازاینرو بخش مهمی از مسئولیت حفظ امنیت به خود جامعه منتقل میشود. ایجاد جامعهای امنتر و هوشیارتر نیز از دیگر مزایای این امر بهشمار میآید. همچنین مقابله با تهدیدات نوین با مشارکت حداکثری میتواند ثمرات اثربخشی را در حوزه تامین امنیت جامعه فراهم سازد.
گسلهای اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران:
شناسایی و تحلیل گسلهای اجتماعی در کشور، از اهمیت ویژهای برخوردار است که نیازمند بررسی دقیق و جامع است. این گسلها معمولا ناش ی از ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هستند. اهمیت شناخت گسلهای موجود در جامعه ایران میتواند موجب شناخت دقیقتری از زمینههای نفوذ دشمن شده و مانع از موفقیت آنان در سرمایهگذاری بهمنظور ایجاد بحران روی گسلهای جامعه ایرانی شود.
حل مسائل کشور با نگاه موضوعمحور: مسائل مختلف در زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی باید بهصورت موضوعمحور در جامعه حلوفصل شود. انجام اقدامات جزیرهای در همه موضوعات علاوه بر استهلاک جامعه، بیثباتی مدیریتی را در بر دارد و موجب ناکارآمد جلوهدادن نظام اسلامی و شیوه حکمرانی در کشور میشود. از این حیث مسائل مختلف کشور باید بهصورت موضوعی حلوفصل و تبیین شود.
سخن آخر:
عبور از تله اجتماعیسازی امنیت بهعنوان مهمترین ابزار تجزیه یک کشور زمانی محقق میشود که دولت و ملت همراه با یکدیگر در مسیر تحقق منافع ملی و دستیابی به امنیت پایدار گام بردارند.
نظر شما