وقتی که جبهه اصلاحات ایران اسلامی بیانیه‌ خود را  با شعار «آشتی ملی» و طرح موضوعاتی مانند خروج نیروهای نظامی از حوزه سیاست و اقتصاد و نیز تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی در برابر رفع تحریم‌ها صادر کرد، گمان نمی‌کرد به این اندازه با واکنش‌های فعالان حزبی و سیاسیون در دو اردوگاه اصلاح‌طلب و اصول‌گرا روبه‌رو شود. بیانیه‌ای که اتحاد و انسجام ملی را هدف گرفت و کار به جایی رسید که معاون سیاسی وزیر کشور بدون آنکه نامی از تشکل یا گروه سیاسی ببرد، تذکری به همه فعالان سیاسی داده و بگوید: هیچ گروه و حزبی حق خدشه واردکردن به وحدت و انسجام ملی را ندارد.

راه‌حل عبور از دشمنی و نفاق دشمنان علیه ایران

آگاه: روز گذشته پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت کشور خبر از دیدار علی زینی‌وند، معاون سیاسی و رئیس ستاد انتخابات کشور با اعضای حزب اتحاد ملت داد و این مطلب را به نقل از او اعلام کرد. معاون وزیر کشور مدتی است دیدار و رایزنی با احزاب و تشکل‌های سیاسی را در دستور کار قرار داده و تاکنون با برخی احزاب شاخص همچون موتلفه اسلامی، کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه دیدار کرده است. براین‌اساس موضع‌گیری او در جمع اتحاد ملتی‌ها را می‌توان واکنش دولت به بیانیه حاشیه‌ساز جبهه اصلاحات تحلیل کرد؛ برخی وکلای مردم در بهارستان هم می‌گویند این بیانیه ضدوفاق بود و خیانت به استقلال ملی است.احمد نادری، نماینده مردم تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر، با بیان اینکه بیانیه اخیر جبهه اصلاحات، شبیه به یک «سفارش تسلیم» است و بوی خیانت به منافع ملی می‌دهد گفت: تاریخ نشان می‌دهد که کشورهایی مانند لیبی پس از تعلیق برنامه هسته‌ای قذافی در ۲۰۰۳ به حمله نظامی غرب آسیب‌پذیر شدند. همین امر و تعلیق آن بدون تضمین، به فعال‌سازی مکانیسم ماشه بیشتر کمک می‌کند. این پیشنهاد نه داوطلبانه، بلکه تسلیم است که می‌تواند به مهار ایران منجر شود و حفظ غنی‌سازی، کلید استقلال ایران است. در این مورد نیز مرشایمر که یک نظریه‌پرداز غربی است، تاکید می‌کند سلاح هسته‌ای، عالی‌ترین بازدارنده است و ایران باید آن را برای ثبات منطقه‌ای پیگیری کند، نه اینکه قدرت خود را داوطلبانه واگذار کند و منتظر لطف غرب بماند. علاوه بر او، عباس گودرزی سخنگوی هیئت رئیسه هم می‌گوید: بیانیه صادر شده نه‌تنها ضدوفاق و انسجام ملی، بلکه ضدشرافت و غیرت ایرانی است. صادرکنندگان این بیانیه در واقع به دنبال کودتای نرم علیه عزت، شرف، اقتدار و آبروی ایران باعظمت و عزیزند. آنها می‌خواهند دارایی‌های نقد و عینی کشور را با وعده‌های نسیه و ذهنی دشمن، معاوضه کنند. دولت و جریانات سیاسی کشور از گروه‌ها و طیف‌های مختلف، خط‌شان با این افراد جداست.

درس‌های ۲۸ مرداد برای سیاسی‌ها
البته ما ۲۸ مرداد را سپری کردیم، روزی که باید درس عبرتی برای همه فعالان و کنشگران سیاسی در داخل کشور باشد؛ درس بزرگ این واقعه آن است که اعتماد به آمریکا هیچ‌گاه نتیجه‌ای جز شکست ندارد. همان‌طور که آن زمان تجربه شد، امروز هم اتکا به آمریکا بی‌فایده است. تمدن غربی درواقع چیزی جز یک «تمدن‌نما» نیست؛ ظاهری بزک‌شده دارد، اما از حقیقت تمدن بی‌بهره است. غربی‌ها در برابر خطر اصلی یعنی اسلام، هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند، حتی اگر گاهی در ظاهر یکی نقش «پلیس خوب» و دیگری «پلیس بد» را بازی کند.
بنابراین کودتای ۲۸ مرداد باید همیشه به‌عنوان عبرتی تاریخی در ذهن ملت ایران باقی بماند و اگر از آن غفلت شود و از گذشته درس نگیریم، دوباره دچار همان خطاها خواهیم شد. پس امروز هم پس از تجاوزهای ناجوانمردانه استکبار جهانی در منطقه باید هوشیار باشیم. رژیم صهیونیستی به‌قدری حقیر است که نمی‌تواند دشمن اصلی ما باشد؛ جنگ اصلی ما از آغاز با آمریکا و ناتو بوده است و صهیونیست‌ها صرفا نقش یک پادگان و سگ نگهبان را بازی می‌کنند.  
قاسم جعفری، فعال سیاسی و نماینده ادوار مجلس ضمن بیان این مطلب اظهار کرد: راه‌حل روشن است؛ اعتماد به مردم، اتکا به توان داخلی و ایجاد انسجام ملی. این انسجام هم در شعار و قلم و گفتار باید کرد یابد و هم در عمل، به‌ویژه از سوی مسئولان که با خدمت درست و صادقانه می‌توانند ملت را همراه‌تر کنند. مسئله اساسی این است که اگر نیروی ذاتی ملت در درون منسجم نشود، ممکن است دوباره برخی به سمت آغوش همان دشمنانی بروند که بارها نشان داده‌اند خیرخواه ما نیستند.
وی با بیان اینکه کودتای ۲۸ مرداد به‌روشنی این حقیقت را ثابت کرد، یادآور شد: پس از آن نیز بارها و بارها بدعهدی آمریکا و متحدانش تکرار شد، ازجمله در ماجرای قرارداد الجزایر پس از بحران گروگان‌گیری که آمریکایی‌ها به هیچ‌یک از تعهداتشان عمل نکردند. این روند درواقع ادامه همان «سریال ۲۸ مرداد» بود؛ سلسله‌ای از خیانت‌ها و عهدشکنی‌های استکبار جهانی که برجام هم آخرین نمونه آشکار آن است. توافقی که قرار بود فرصتی برای ملت ایران باشد، در عمل به ابزاری برای فشار دائم تبدیل شد؛ شمشیری آویزان بر سر ملت، با اسامی مختلف، چون «اسنپ‌بک» و «مکانیسم ماشه.»باتوجه‌به پندها و عبرت‌های تاریخ، نباید بازیگران عرصه سیاست با مواضع و اظهارات‌شان خشاب دشمن را پُر کنند، منظور فقط بیانیه اخیر جبهه اصلاحات نیست، بلکه باید همگان به‌ویژه خواص در بزنگاه‌ها و رویدادهای مهم و حساس نگاه واقع بیانیه و به‌دوراز افراط و تفریط داشته باشند، ضمن آنکه باید بدانیم ما با دشمنی روبه‌رو هستیم که هیچ‌گاه از خیانت دست بر نمی‌دارد و می‌خواهد خود را «آقا بالاسر» مردم ایران بداند، نمونه بارز اظهاراتی پی‌درپی رئیس‌مهور آمریکا درباره ایران است.   حال ممکن است پرسمان مطرح شده این باشد که باید در فضایی که دشمن همچنان به دنبال کینه و نفاق است، چه کرد و چگونه گام برداشت؟
جعفر حسن‌خانی، کارشناس سیاسی در این باره گفت: ایران امروز، شوروی دیروز نیست. ملت ایران یک‌بار در برابر ترفندهای مشابه در سال ۱۳۵۹-۱۳۶۷ (دوران جنگ تحمیلی و فشارهای ابرقدرت‌ها) آزمون پس داده و نشان داده که می‌تواند روی پای خود بایستد. معمار کبیر انقلاب اسلامی به گورباچف در پیام معروفش گوشزد کرده بود که اتکا به مادی‌گرایی شرق و غرب عاقبتی ندارد. پس از گذشت سه دهه، اکنون وظیفه ماست که با چشم باز و عبرت از تاریخ، نگذاریم لحظه گورباچف در سرزمین ما تکرار شود. هر سیاست‌مداری که امروز حل مشکلات کشور را به کاخ سفید یا هر قدرت خارجی گره بزند، در واقع همان مسیری را می‌رود که گورباچف رفت. سرنوشت آن مسیر را تاریخ نوشته است. پس بیاییم به جای ترس از مرگ و تن‌دادن به خودکشی تدریجی، راه مقاومت هوشمندانه و تقویت درونی را برگزینیم؛ چرا که به گواه تاریخ، ملت‌ها زمانی شکست می‌خورند که خود را باور نکنند و دشمن را نجات‌بخش بپندارند.
نکته پایانی آنکه باید دشمن‌شناس باشیم و به عبارتی، راه و نقشه دشمن را به‌درستی تشخیص دهیم و بعد از آن صاحب‌نظران و رسانه‌ها با جهاد تبیین شیوه مقابله با نقشه دشمن را برای افکار عمومی بازگو کنند؛ این است وظیفه ما در گام دوم انقلاب.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.