آگاه: بلاگرها در دنیای امروز توانستهاند فاصله میان تولیدکننده و مصرفکننده محتوا را از میان بردارند. یک مادر خانهدار، یک دانشجو یا حتی یک بازنشسته میتواند با تلفن همراه خود به تولیدکنندهای تاثیرگذار تبدیل شود. این دموکراتیزهشدن رسانه، فرصتی بزرگ برای جامعه مدنی و فرهنگ مشارکتی است. بلاگری در کشور ما به مردم امکان داده است تا صداهای متنوعتری شنیده شوند و روایتهای شخصی و بومی جایگاه بیشتری بیابند.
مشکل اصلی بلاگری در ایران بیثباتی در اعتماد مخاطب است. بسیاری از بلاگرها برای کسب درآمد، تبلیغ هر محصولی را میپذیرند، بدون آنکه کیفیت آن را بررسی کنند. این موضوع باعث شده مخاطبان در مواجهه با هر نوع تبلیغ آنلاین با تردید نگاه کنند. اگر این روند ادامه یابد، سرمایه اجتماعی بلاگرها به سرعت فرسوده خواهد شد. با یک بررسی ساده میتوان متوجه شد تنها بلاگرهایی که بر اصالت و شفافیت پایبند باشند، میتوانند در بلندمدت جایگاه خود را حفظ کنند.
بلاگری از زمان وبلاگ تاکنون
دنیای این روزها با زندگی بلاگرها در هم تنیده شده. هر چه جلوتر میرویم افرادی را میبینیم که در حال ساختن دنیای طبیعی آدمها در دنیای مجازی هستند. حدود ۱۵ سال پیش وبلاگها یکی از ابزارهای اصلی ارتباط میان افراد مختلف از گوشه و کنار دنیا بودند. در آن زمان بهجای اینکه علاقهمندان به نوشتن و تولید محتوا در شبکههای اجتماعی فعالیت کنند در وبلاگها مطلب مینوشتند و مخاطبان خاص خود را هم داشتند. امروزه کار بلاگرها کمی متفاوت شده است؛ بهویژه در کشور ما. اکنون بیشتر بلاگرها در شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام فعالیت میکنند و مخاطبان بسیاری هم دارند.
اقتصاد بلاگری
از منظر اقتصادی، بلاگری یک بازار چند میلیاردی در ایران ایجاد کرده است. برندها سراغ بلاگرها میروند تا محصولاتشان سریعتر و مستقیمتر به دست مخاطبان برسد. این بازار در ظاهر پررونق است اما باید توجه داشت که موفقیت در بلاگری نیازمند استمرار، خلاقیت و تمایز است. بسیاری از افراد به امید کسب درآمد سریع وارد این عرصه میشوند، ولی به دلیل نداشتن استراتژی مشخص، خیلی زود کنار میروند.
آینده بلاگری در ایران
کارشناسان بر این باورند که آینده بلاگری وابسته به تغییر در نوع محتواست. بلاگرهای صرفا سرگرمکننده یا مصرفگرا جای خود را به بلاگرهای آموزشی، تحلیلی و تخصصی خواهند داد. بهویژه در شرایطی که مخاطبان بیش از پیش به دنبال اطلاعات معتبر و کاربردی هستند. پدیده بلاگرها در ایران ترکیبی از فرصت و تهدید است؛ فرصتی برای شنیدهشدن صداهای تازه و ایجاد اقتصاد جدید و البته همین عامل میتواند تهدید باشد، در صورت ازبینرفتن اعتماد عمومی، آینده این مسیر بیش از هر چیز به میزان صداقت و مسئولیتپذیری بلاگرها بستگی دارد. برای بررسی وضعیت بلاگری در کشور باید فرصت ها و تهدیدها را در کنار هم بررسی کرد. یکی از آسیب های بلاگری در دنیای امروز سطحیسازی محتواست؛ به نحوی که بسیاری از بلاگرها برای جذب مخاطب به تولید محتوای هیجانی یا زرد رو میآورند که ارزش فرهنگی کمی دارد. مصرفگرایی افراطی به این شکل که تبلیغ مداوم سبک زندگی تجملی میتواند فشار روانی و اقتصادی بر مخاطبان وارد کند.فشار روانی بر بلاگرها باعث میشود که حفظ شهرت در فضای مجازی مستلزم حضور دائمی باشد که میتواند به فرسودگی روانی منجر شود و از سوی دیگر نمایش زندگی شخصی بهویژه در میان مامان بلاگرها، حریم خانواده و کودکان را در معرض تهدید قرار میدهد.
فرصتهای این حرفه امروزی چیست؟
ایجاد شغلهای نوین برای جوانان و حتی افراد خانهدار یکیاز مهم ترین فرصتهای این حرفه است. قدرت برندسازی شخصی، فرصت دیگر است؛ به این نحو که افراد میتوانند بدون واسطه رسانههای سنتی، برای خود جایگاه اجتماعی بسازند. بلاگرهای تخصصی میتوانند بدون واسطه دانش و مهارتهای خود را در دسترس عموم قرار دهند. بلاگرها امکان شنیدن و بازتاب دادن صدای مردم را بیشتر کردهاند.
اینفلوئنسرها در ظاهر و باطن
در فضای مجازی این روزها بلاگرهایی داریم که با فعالیتهای سالم در حوزههای مختلف روزی خود را درمی آورند؛ برای دیگران درآمدزایی میکنند و حتی در موقعیتهای مختلف اجتماعی تاثیرگذار بودهاند و نقش خوبی در جامعه ایفا کردهاند. البته در همین دنیای مجازی شاهد اینفلوئنسرهایی هم هستیم که فالوورهای زیادی در شبکههای اجتماعی دارند؛ بدون آنکه تولید محتوایی یا اجتماعی خاصی داشته باشند. افرادی که بیشتر با جلوه ظاهر و بدننمایی و بارگذاری بخشهای شخصی و خصوصی زندگی خود به معروفیت و صدالبته درآمدهای آنچنانی رسیدهاند. ناگفته پیداست که بخش زیادی از این خودنماییها ظاهر داستان است و باطن گاهی چنان سخیف است که حتی جامعه مخاطبانشان هم درصورت آگاهشدن از این دنیای پنهانی ترجیح میدهند، از دسته فالورهایشان خارج شوند.
دنیای اعداد و ارقام بلاگرها
دنیای بلاگرهای دستهبندیهایی دارد. یکی از حوزه های این دنیای مدرن، فودبلاگری است. یکی از فودبلاگران معروف ایرانی سهمیلیون نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. او با توجه به پرداختن به جزییات آشپزی و دستور پختهای خلاقانه به یکی از بلاگرهای معروف ایرانی تبدیل شده است. مخاطبانش میگویند اگر غذاهای روزانه را به سبک او طبخ کنند، خوشمزه تر میشود.
فودبلاگر دیگری با ۱۱۱هزار نفر فالوور با اینکه در لندن زندگی میکند، اما با تهیه غذا به روش خودش، مخاطبان زیادی دارد. جالب اینجاست که تعداد زیادی از فودبلاگرهای غذا از دستپخت مادرشان الهام گرفته اند یا به دلیل ارادت به مادرشان به حوزه غذا پرداختهاند.
یکی دیگر از حوزه های جذاب بلاگری، بیوتی بلاگر است. یکی از افرادی که در این حوزه کار میکند ساکن دبی است و هفت میلیون و ۸۰۰ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد و رشته تحصیلیاش گرافیک است. گفته میشود درآمد ماهیانه اش ۲۰ میلیارد تومان است. او سال ۲۰۱۷ یکی از ۱۰۰ اینفلوئنسر برتر امارات شد.
بیوتی بلاگر دیگر ساکن سانفرانسیسکو است و سه میلیون و ۹۰۰ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. درآمد حدودی او ۳۰میلیارد تومان در ماه تخمین زدهشده است. این بلاگر در رشته شیمی تحصیل کرده و میگوید که آرایشگری را از ویدیوهای آموزشی یوتیوبرها در یوتیوب آموخته است. گفته میشود آموزشهای او برای آرایشهای معمولی و روزمره کاربرد دارد و به همین دلیل طرفداران بسیاری دارد. بلاگر دیگری در کالیفرنیا زندگی میکند و دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. او این روزها از طریق تبلیغات کسب درآمد میکند.
فشن بلاگرها هم حوزه دیگر بلاگری هستند. یکی از بلاگرهای این حوزه که در کانادا زندگی میکند در اینستاگرام یک میلیون و ۵۰۰هزار نفر مخاطب دارد. دیگری ساکن دبی است و ۵۸۳ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. او در رشته مهندسی عمران تحصیل کرده و همسر یکی از همین بیوتی بلاگرهای معروف است.
فانبلاگرها هم حوزه تخصصی خود را دارند و طنازی تخصصشان است. یکی از فانبلاگرهای ساکن تهران در اینستاگرام سه میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مخاطب دارد. او که بهواسطه ویدیوهایی با لهجه مشهدی در اینستاگرام شهرت یافت، بازیگر فیلم و سریال ایرانی هم است.
فانبلاگر دیگری که ساکن تهران است ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. درآمد ماهیانه او حدود ۱۷میلیارد تومان است. ویدیوهای او در شبکههای اجتماعی ازجمله اینستاگرام و یوتیوب جزو پرمخاطبترین ویدیوهای طنز ایرانی محسوب میشود.
فان بلاگر دیگر با سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام و درآمد ۱۸۰ میلیون تومان در ماه ساکن تهران است.
حوزه کاری شماری از بلاگرها هم ورزشی است. یکی از بلاگرهای ساکن دبی یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد و ویدیوهای آموزشی ورزشی تولید میکند. زمینه کسب درآمد او برگزاری کلاسهای ورزشی خصوصی و گروهی است. به بدنسازان مشاوره میدهد و مکملهای بدنسازی را تبلیغ میکند.
دیگر بلاگر ساکن دبی با ۷۷۷ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام اهل کشور بلاروس است که پس از ازدواج با همسرش که بلاگر ورزشی است و دریافت تابعیت ایرانی، نامش را تغییر داد. او اکنون ویدیوهای آموزشی در اینستاگرام بارگذاری میکند.
در حوزه فناوری هم بلاگر داریم. یکی از افراد ۲۳۸ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. بسیاری از افرادی که به فناوری علاقه دارند، دنبالکننده او هستند.
بلاگرهای سبک زندگی هم گروه دیگر بلاگرها هستند. یک بلاگر این حوزه دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. او روزمرگیهای خود، همسر و پسرش را به تصویر میکشد. بلاگر دیگری ساکن ترکیه است و یک میلیون نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد. او ازجمله بلاگرهایی بهشمار میرود که تلاش میکند با تبلیغ محصولات آرایشی و بهداشتی کسب درآمد کند.
حوزه گردشگری هم بلاگرهای خود را دارد. یکی از این افراد ۳۸۸ هزار نفر دنبالکننده در اینستاگرام دارد و تنزدیکا همیشه در سفر به سر میبرد. او معتقد است که با سفر سعی میکند، ایران را به کشورهای دیگر بشناساند و البته برای مخاطبانش از سفرهایی که به کشورهای دیگر دارد تولید محتوا کند. درآمد او از طریق اداره تورهای گردشگری و تبلیغات در فضای مجازی است.
مرزهای هجو هم درنوردیده شدهاند
اینروزها اسم امپراطور کوزکو را زیاد شنیده ایم. این نام برگرفته از شخصیت اصلی یک انیمیشن سینمایی است که فردی به شدت ازخودراضی و متکبر است و از شخصیتهای متفاوت دیزنی محسوب میشود. این امپراطور بسیار مغرور، خود را نسبت به دیگران مانند یک خدا میبیند و فکر میکند که همه انسانها به نوعی برده وی هستند. او پس از یکسری اتفاقات به یک لاما سخنگو تبدیل و در این قالب متوجه اشتباهات گذشته خود میشود.
یک کمدین ایرانی با همین نام طی روزهای گذشته با استفاده از ادبیات تحقیرآمیز و شوخیهای جنسی، ابیاتی را به شاهنامه فردوسی نسبت داد و آنها را دستمایه طنز قرار داد که این اقدام به دلیل توهین به یکی از مهمترین آثار ادبی و فرهنگی ایران، خشم بسیاری از دوستداران ادبیات، فعالان فرهنگی و کاربران را برانگیخت. با توجه به نامی که این فرد برای خود برگزیده است میتوان از دیدگاه او به یک شناخت اولیه رسید.
برخی منتقدان و کارشناسان ادبیات، این اجرا را فاقد خلاقیت، مبتذل و فراتر از مرزهای طنز و هجو دانستند. برخی این کار را دریوزگی برای لایک خواندند. بعضی هم معتقدند که نباید این اجرا را بیش از حد جدی گرفت؛ زیرا طنز حتی اگر سخیف باشد، بخشی از آزادی بیان است و نباید با واکنشهای افراطی محدود شود. این کمدین در پاسخ به همه انتقادات، اینطور گفته است: «خودم میدانم دارم چه کار میکنم. برای ازبینبردن تعصبات دارم تلاش میکنم. من برای کمدی زندان رفتم اینا که مسخرهبازیه.» اینکه یک کمدین درصورت تشویقشدن توسط عده زیادی، خرسند میشود و در آسمان سیر میکند، خود دلیلی است بر اینکه اگر شمار زیادی با او مخالفت کردند، شاید ایرادی در نحوه رفتار اجتماعی وجود دارد؛ وگرنه کسی به یک فرد عادی ایراد و خرده نمیگیرد و دیگر اینکه جامعه ایرانی مانند جوامعی مثل آمریکا نیست که اخلاق برایش مهم نباشد و هنوز ایرانیان با وجود همه طنازیشان باز هم حد اخلاقیات را رعایت میکنند و به هر کسی که این مرز را رد کند، خرده میگیرند.
دشواریهای یک بلاگر از منظر یک سریال خانگی
مدتی پیش سریالی با عنوان «فریب» از تلویزیون پخش شد که در آن «نسیم ادبی» به «ساناز سعیدی» از سختیهای کار یک بلاگر میگوید و اینکه از طرفی یک بلاگر با وجود شهرت، زندگی سختتری خواهدداشت و آزادی اجتماعیاش را از دست خواهد داد یا اینکه چندین بار برای تبلیغ یک کرم آرایشی پوستش بههمریخته یا برای تبلیغ یک غذا حالش بد شده یا برای افزایش فالوور هرکا چقدر زحمت کشیده. میگوید: «کار تو جدا از همه سختی هایی که دارد، ویژگی دیگری هم دارد؛ اینکه باید واکرد کنی خیلی داری لذت میبری و حالت خوبه. یعنی هر چه سخت تر، بیشتر باید واکرد کنی!»
نظر شما