آگاه: در فضای فزونی و تکثر روایتها به ویژه روایتهای جعلی این رژیم، برنامه «ماجرای جنگ» به روایت جواد موگویی، مستندساز و پژوهشگر تاریخ معاصر، متولد شد تا روایتگر ناگفتههایی باشد که فرصت بیان درست و صریح آنها فراهم نشده بود. او نویسنده آثاری چون «اسرار آیت»، «آخرین نخست وزیر»، «غبار در خرداد»، «خون دل»، «رازهای سازمان» و سازنده مستندهایی مانند «کابوس در بیداری»، «نیمه شب ۲۴ آوریل»، «پرونده ناتمام»، «نفوذی» و «لاتاری در بیروت» است. این برنامه با هدف پر کردن شکاف روایی و بازسازی انسجام حاکمیت در قبال جنگ پا به عرصه رسانه گذاشت.
آغاز پخش این برنامه با گفتوگوی جدی و صریح با احمد وحیدی، وزیر کشور پیشین و جانشین ستاد کل نیروهای مسلح، از شبکه سه سیما صورت گرفت و بازخوردهای مثبتی را برانگیخت. اما نقطه توقف این روایتگری صادقانه به سرعت فرا رسید. قسمت دوم برنامه که گفتوگویی با سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه در مورد ابعاد سیاست خارجی جنگ بود، در حالی که برای پخش در تاریخ سوم مردادماه برنامهریزی شده بود، اجازه آنتن رسمی را دریافت نکرد و عملا به توقف کامل برنامه در تلویزیون انجامید. این ممانعت ناگهانی به سرعت موضوع را از یک برنامه تلویزیونی ساده به یک مناقشه سیاسی و رسانهای تبدیل کرد که واکنش تند جواد موگویی را هم در پی داشت. او در اعتراض نوشت: «حیات شما در غبارآلودگی است، نه شفافسازی. نفع شما در پاسخ ندادن به سوالات و بایگانی کردن حقایق است و تصویرسازی شکست از این جنگ!»
روایتی از فرماندهی ۱۲روز نبرد
«ماجرای جنگ»، مجموعهای از گفتوگوهای عمیق با مقامات ارشد نظامی و سیاسی کشور بود که توسط جواد موگویی، پژوهشگر و مستندساز و با حمایت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تولید شد.
موگویی خود هدف اصلی برنامه را نمایش جزئیات پشت پرده تصمیمگیریها از سردرگمی ساعتهای اولیه تا اختلاف نظرهای موجود بر سر تصمیمات کلان اعلام کرد.
او دلیل ساخت این مجموعه را شکست روایت سنتی در طول جنگ دانست؛ روایتی که به زعم او، به جای تمرکز بر توان عملیاتی و ساختن روایت قدرت، فقط بر مظلومیت و شهادت تمرکز کرده بود. این نقص روایی باعث شده بود در سطح عمومی تصور کنیم که ایران دستاورد قابل توجهی در جنگ نداشته است یا فضایی ابهامامیز حاکم باشد. بنابراین، این برنامه ماموریت داشت تا با دعوت از میهمانانی از جمله سردار نقدی، سردار عزیز جعفری، مقامات دیپلماتیک و بسیاری مقامات ارشد سیاسی و دفاعی کشور، تصویر یکپارچهای از ساختار فرماندهی و تصمیمگیری کلان نظامی و سیاسی ارائه دهد. اگرچه قسمت اول «ماجرای جنگ» از شبکه سه پخش شد اما قسمت دوم با وجود تعویقهای متعدد به آنتن نرسید. در نهایت، برنامه مسیر خود را به سمت فضای مجازی تغییر داد و قسمتهای بعدی، از جمله مصاحبه عراقچی در کانالهای تلگرامی، یوتیوب و تلویزیون اینترنتی «آن» منتشر شد. انتشار این قسمتها که تا ۱۱قسمت ادامه یافته است، نشان داد که تیم تولید برخلاف ممانعتها، خود را متعهد به پاسخگویی به مخاطبان میداند.
شفافیت، سلاح راهبردی در جنگ روایتها
محور اصلی تقاضای جامعه و هدف بنیادین برنامه «ماجرای جنگ»، پاسخ به ضرورت حیاتی شفافیت در دوره کنونی است که به حق، دوران «جنگ روایتها» نامیده میشود. در این میدان، روایتی که صادقانه، دقیق و بدون پردهپوشی به تشریح پیچیدگیها و چالشهای درونی کشور بپردازد، به عنوان یک سلاح راهبردی عمل میکند و مرجعیت خبری را از دست رسانههای متخاصم خارج میکند. برنامه «ماجرای جنگ» تلاش کرد تا با صراحت، فرآیند پویای تصمیمگیری در کشور را در معرض دید قرار دهد؛ فرآیندی که در آن نظرات نظامی، دیپلماتیک و امنیتی مختلف شنیده میشوند و پس از بررسی، منجر به جمعبندی نهایی میشوند. این نمایش واقعبینانه و گفتوگوی راحت و بیپرده با ساختار فرماندهی به جامعه کمک میکند تا در دل این صداقت و تحلیل دقیق به آرامش، معنا، امید و هویت مورد نیاز خود دست یابد. وقتی مقامات درونسیستمی با شجاعت در مقابل دوربین حاضر میشوند و ناگفتهها را بازگو میکنند، حتی در مورد مسائل حساس و امنیتی مانند دلایل تاخیر در عملیاتی مانند «وعده صادق ۲» یا نقش دیپلماسی در کنار قدرت سخت، این اقدام به مثابه تولید قدرت از طریق اعتماد است.
هزینههای شفاف نبودن
در مقابل، تلاش برای کنترل مطلق روایت و ایجاد ابهام در مسائل حیاتی، نه تنها اعتماد عمومی را تضعیف میکند، بلکه مرجعیت رسانه ملی را در برابر رسانههای جایگزین نابود میکند. مردم و مخاطبان امروز، بهخصوص نسل جوان دیگر روایت کنترلشده و تکصدایی را نمیپذیرند. آنها به دنبال صدایی هستند که با صداقت، پیچیدگیهای واقعی تصمیمگیریها را آشکار کند.
جا ماندن از روایتگری صریح برای عموم مردم در واقع اقدامی در راستای پنهان کردن پیچیدگیهای تصمیمگیری در کشور است. این سیاست نه تنها اعتماد عمومی را تضعیف میکند، بلکه مرجعیت رسانه ملی را در برابر رسانههای جایگزین نابود میکند. هنگامی که یک مقام ارشد دیپلماتیک یا نظامی برای بیان ناگفتههای خود مجبور به استفاده از پلتفرمهای اینترنتی داخلی یا حتی خارجی میشود، این پیام را به جامعه میدهد که شاید دیگر مرجع تولید روایت ملی در کشور وجود ندارد.
بازتاب اجتماعی و تعهد به حق دانستن برای مردم
آنچه پس از توقف پخش تلویزیونی «ماجرای جنگ» رخ داد، یک درس بزرگ رسانهای برای جامعه بود، اینکه صداقت، به خودی خود مخاطب دارد. انتشار قسمتهای این مجموعه در فضای مجازی با استقبال چشمگیر مخاطبان مواجه شد و تنها در مدت کوتاهی، میلیونها بازدید را به خود اختصاص داد. این استقبال گسترده تایید کرد که جامعه آگاه روایتهای کنترلشده یا حتی روایتهای جعلی خارجی را رد میکند و عطش حقیقی برای شنیدن جزئیات دقیق و صریح دارد.
این موضوع نشان داد که تعهد به مخاطب و حق دانستن او، حتی فراتر از ساختارهای رسمی رسانهای معنا مییابد. سازندگان برنامه تلاش کردند نشان دهند که در مواجهه با ممانعتها، روایت را بایگانی نمیکنند و حاضرند برای بیان و روایت حقیقت و جلوگیری از تصویرسازیهای پنهان شکست، محتوای خود را از مسیرهای جایگزین به دست مردم برسانند.
این عمل در واقع نمادی از ضرورت شکست انحصار رسانهای در بیان امنیتیترین و حساسترین حقایق و وقایع کشور بود. برای آنکه صدای تمامی مقامات و روایتهای چندوجهی در مورد موضوعات حساس، بدون ترس از دوقطبیسازی یا منافع کوتاهمدت جناحی به گوش جامعه برسد. «ماجرای جنگ» تلاش کرد تا این پیام را مخابره کند که در جنگ روایتها، شجاعت در نمایش حقیقت، کلید اقتدار ملی و بازسازی مرجعیت است.
نظر شما