داستان یارانه با داستان قدرت گره خورده است. امپراتوری روم نخستین دولت بزرگی بود که به طور سیستماتیک نان را برای شهروندانش تقریبا مجانی کرد؛ هزینه‌اش را از مالیات استان‌ها می‌گرفت و هر ماه بیش از ۲۰۰ هزار نفر در روم تنها با نشان دادن تکه چوبی که حق دریافت گندم ارزان را نشان می‌داد، زنده می‌ماندند.

داستان پر ملال یارانه

آگاه: این سیاست نه از سر خیرخواهی، بلکه برای جلوگیری از شورش بود. ۱۸۰۰ سال بعد، در انگلستان قرن هجدهم و نوزدهم، «قوانین ذرت» دقیقا همین کار را می‌کردند؛ با ممنوعیت واردات غله ارزان، قیمت نان را برای زمین‌داران بزرگ بالا نگه می‌داشتند و فقرا را به گرسنگی می‌کشاندند تا جایی که در ۱۸۴۶ جنبش کارگری و صنعتی مجبور شد با تظاهرات عظیم این قوانین را لغو کند. این دو نمونه، دو روی سکه یارانه را نشان می‌دهد: یکی برای آرام کردن شهر، دیگری برای آرام کردن اشراف.

تولد یارانه مدرن در آتش بحران بزرگ
شکل امروزی یارانه اما در کوره بحران بزرگ اقتصادی ابتدای دهه ۳۰ میلادی متولد شد. وقتی قیمت محصولات کشاورزی در آمریکا سقوط کرد و کشاورزان ورشکسته شدند، فرانکلین روزولت با قانون تنظیم کشاورزی ۱۹۳۳ برای نخستین بار یارانه مستقیم و گسترده پرداخت کرد؛ دولت به کشاورزان پول می‌داد تا بخشی از زمین را آیش بگذارند و تولید را کم کنند تا قیمت بالا برود. این سیاست هنوز هم ادامه دارد و وزارت کشاورزی آمریکا سالانه بیش از ۴۵ میلیارد دلار یارانه به غلات، پنبه، سویا و لبنیات می‌پردازد. همزمان، کشورهای در حال توسعه پس از استقلال، یارانه را به عنوان ابزار اصلی کنترل تورم و تامین کالاهای اساسی به کار گرفتند؛ هند با کارت جیره‌بندی، مصر با نان بالادی، اندونزی با سوخت ارزان و ایران با کوپن، همگی وارد باشگاه بزرگ یارانه‌دهندگان شدند.

عصر طلایی یارانه‌های انرژی
شوک نفتی ۱۹۷۳ نقطه اوج تغییر یارانه از حوزه کشاورزی به انرژی بود. وقتی قیمت نفت چهار برابر شد، دولت‌های واردکننده برای جلوگیری از تورم و دولت‌های صادرکننده برای حفظ محبوبیت، یارانه انرژی را به سطح بی‌سابقه‌ای رساندند. ایران، ونزوئلا، عربستان، نیجریه و مالزی در صدر فهرست قرار گرفتند. در دهه ۱۹۸۰، ایران درگیر جنگ تحمیلی هشت ساله با عراق، یارانه را به همه چیز گسترش داد؛ بنزین لیتری ۱۰ تومان، گازوئیل ۵ تومان، برق و گاز خانگی تقریبا مجانی. در سال ۱۳۸۷، هزینه یارانه‌های انرژی ایران به بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار رسید؛ یعنی بیش از کل درآمد نفتی کشور در برخی سال‌ها. مصرف بنزین به ۹۰ میلیون لیتر در روز رسید، قاچاق تا ۳۰ میلیون لیتر و میزان مصرف انرژی سه برابر میانگین جهانی شد.

وضعیت جهانی در سال ۲۰۲۵
آخرین گزارش صندوق بین‌المللی پول و آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد که جهان هنوز در دام یارانه گرفتار است. در سال ۲۰۲۳، مجموع یارانه‌های آشکار و پنهان به ۷٫۱ تریلیون دلار رسید؛ یعنی معادل هفت درصد تولید ناخالص داخلی جهان. از این مبلغ، ۵٫۹ تریلیون دلار صرف سوخت‌های فسیلی شد؛ یعنی هر دقیقه بیش از ۱۱ میلیون دلار برای ارزان نگه داشتن بنزین، گازوئیل و زغال‌سنگ هزینه می‌شود. تلخ‌تر اینکه ۸۵ درصد این یارانه به جیب ۶۰ درصد ثروتمندتر جامعه می‌رود و تنها ۱۵ درصد به ۴۰ درصد فقیر می‌رسد. یارانه‌های کشاورزی هم در همین مدت به طور متوسط ۶۳۹ میلیارد دلار در سال بوده و اتحادیه اروپا، آمریکا، چین و هند بزرگ‌ترین پرداخت‌کنندگان آن هستند.

ایران؛ قهرمان یارانه انرژی
تا پیش از آذر ۱۳۸۹، ایران رکورددار بلامنازع ارائه یارانه در جهان بود. هزینه یارانه انرژی گاهی به ۲۷ درصد تولید ناخالص داخلی می‌رسید؛ یعنی یک‌چهارم اقتصاد کشور صرف ارزان نگه داشتن سوخت می‌شد. بنزین در ایران لیتری هشت سنت بود؛ ارزان‌تر از آب معدنی در بسیاری از کشورها. نتیجه؟ مصرف سرانه بنزین چهار برابر میانگین جهانی، قاچاق گسترده انرژی به پاکستان و ترکیه و ناوگان حمل‌ونقل فرسوده‌ای که هیچ انگیزه‌ای برای بهینه‌سازی نداشت.

جراحی بزرگ ۱۳۸۹
آذر ۱۳۸۹، دولت محمود احمدی‌نژاد یکی از جسورانه‌ترین اصلاحات اقتصادی تاریخ معاصر را اجرا کرد. در یک شب، قیمت بنزین چهار برابر، گازوئیل ۹ برابر، گاز خانگی ۲۰ برابر و برق تا هفت برابر شد. در مقابل، ماهانه ۴۵۵۰۰ تومان به حساب سرپرست خانوار واریز شد؛ رقمی که در آن زمان معادل دوسوم خط فقر بود. نتایج اولیه خیره‌کننده بود؛ مصرف بنزین ۳۰ درصد، گازوئیل ۲۵ درصد و برق ۱۵ درصد کاهش یافت. قاچاق تقریبا متوقف شد و دولت در سال اول بیش از ۳۰ میلیارد دلار صرفه‌جویی کرد. اما از سال ۱۳۹۱، با بازگشت تحریم‌ها، سقوط قیمت نفت و جهش نرخ ارز، ارزش واقعی یارانه نقدی ذوب شد و تورم انتظاری، بسیاری از دستاوردها را بلعید.

ایران ۱۴۰۴؛ نیمه‌راه اصلاح
در سال ۱۴۰۴ خورشیدی، نظام یارانه‌ای ایران هنوز در حالت نیمه‌اصلاح است. یارانه نقدی در سه سطح برای هفت دهک پرداخت می‌شود و حدود ۷۸ میلیون نفر دریافت‌کننده آن هستند. ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی در سال ۱۴۰۱ حذف شد و یکی از بزرگ‌ترین منابع فساد و رانت بسته شد. بنزین هنوز دو نرخی است؛ ۶۰ لیتر ۱۵۰۰ تومانی و بقیه ۳۰۰۰ تومانی. یارانه پنهان انرژی اما همچنان عظیم است؛ تخمین‌ها از ۸۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار در سال سخن می‌گویند. نان، دارو و بخشی از کالاهای اساسی هنوز یارانه سنگین می‌گیرند و طرح‌های کالابرگ الکترونیک و امنیت غذایی همچنان در حال آزمون و خطا هستند. گرچه دستورالعمل‌هایی برای تغییر وضعیت ارائه یارانه انرژی و اصلاح کالابرگ الکترونیک در این اواخر ارائه شده، ولی وضعیت همچنان همان است که بود.

یارانه خوب، یارانه بد
اقتصاددانان دیگر نمی‌پرسند «آیا یارانه بدهیم؟» بلکه می‌پرسند «چه نوع یارانه‌ای، به چه کسی، تا کی؟» یارانه موقت برای صنایع نوپا، یارانه هدفمند برای فقرا، یارانه برای آموزش و بهداشت و انرژی پاک تقریبا اجماع جهانی دارد. اما یارانه دائمی، فراگیر و غیرهدفمند برای بنزین، نان و برق، تقریبا در همه مطالعات به عنوان یکی از مخرب‌ترین سیاست‌ها شناخته می‌شود؛ هم محیط زیست را نابود می‌کند، هم بودجه را می‌بلعد، هم نابرابری را تشدید می‌کند و هم انگیزه اصلاح را از بین می‌برد.

درس‌های ۶۰ کشور موفق
در دو دهه اخیر بیش از ۶۰ کشور یارانه انرژی را اصلاح کرده‌اند؛ از اندونزی و مالزی تا مصر، اردن، غنا، ارمنستان و مکزیک. همه آنها ۶ عنصر مشترک داشته‌اند: پرداخت نقدی سریع و هدفمند به جای یارانه کالایی، افزایش تدریجی و قابل پیش‌بینی قیمت‌ها، کمپین عظیم اطلاع‌رسانی، تقویت شبکه حمایت اجتماعی پیش از اصلاح، سرمایه‌گذاری درآمد آزادشده در حمل‌ونقل عمومی و انرژی پاک و مهم‌تر از همه، اجماع سیاسی و اعتماد عمومی.

ایران در دوراهی
ایران اکنون دقیقا در همان نقطه‌ای ایستاده که اندونزی در ۲۰۱۴، مصر در ۲۰۱۶ و مالزی در ۲۰۱۹ ایستاده بودند. ادامه وضعیت موجود غیرممکن است؛ بودجه این همه هزینه را تحمل نمی‌کند، محیط‌زیست نابود شده و قاچاق دوباره جان گرفته. بازگشت به یارانه‌های گسترده گذشته هم خودکشی اقتصادی است. مسیر سوم و تنها مسیر ممکن، تکمیل اصلاح نیمه‌کاره است؛ حذف کامل یارانه نقدی از سه دهک بالا، تبدیل یارانه انرژی به بسته جامع انرژی خانوار، سرمایه‌گذاری سنگین در مترو، اتوبوس برقی و انرژی خورشیدی، هوشمندسازی کامل توزیع نان و آرد و مهم‌تر از همه، بازسازی اعتماد عمومی با شفافیت کامل و پرداخت‌های سریع و دقیق.

پایان داستان یا آغاز آن؟
یارانه نه شیطان است و نه فرشته. ابزار است؛ مثل چاقوی جراحی. اگر در دست جراح ماهر و در زمان مناسب باشد، جان می‌دهد؛ اگر در دست آماتور و بدون برنامه باشد، خون می‌ریزد. ایران طی نیم قرن گذشته هر دو تجربه را داشته است. اکنون، در سال ۱۴۰۴، فرصتی تاریخی پیش آمده تا از تجربه ۶۰ کشور دیگر بیاموزد و آخرین فصل از داستان طولانی یارانه‌های ناکارآمد را ببندد و فصلی تازه بگشاید؛ فصلی که در آن دولت به جای ارزان‌فروشی بنزین، زندگی باکیفیت می‌فروشد؛ حمل‌ونقل عمومی سریع، هوای پاک، آموزش باکیفیت و انرژی ارزان فقط برای کسانی که واقعا نیازمندند. این نه آرزو، که انتخاب است؛ انتخابی که نسل بعدی یا از ما به خاطر آن سپاسگزار خواهد بود یا ما را لعنت خواهد کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.