۱۲ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۴
کد خبر: ۱۸٬۵۱۵

مصطفی سعیدی، کارشناس برجسته حوزه انرژی و سیاست‌گذاری کلان انرژی در ایران، دارای دکتری مهندسی شیمی از دانشگاه علم و صنعت ایران است و به عنوان پژوهشگر در اندیشکده حکمرانی انرژی و منابع ایران فعالیت می‌کند. او در زمینه‌های متنوعی مانند توسعه زنجیره ارزش محصولات نفت و گاز، سیاست‌های پتروشیمی، ناترازی انرژی، واردات بنزین و سرمایه‌گذاری در بخش انرژی نظرات کارشناسی ارائه می‌دهد. 

دولت با مردم حرف بزند

آگاه: پرسش و پاسخ با این کارشناس برجسته انرژی را در زیر بخوانید:

 دلیل اصلی اتخاذ نرخ سوم برای بنزین چیست و دولت چه اهداف اقتصادی را دنبال می‌کند؟ در واقع چه ضرورتی، تصمیم‌گیری در مورد بنزین را اجتناب‌ناپذیر می‌کرد؟
روند رشد مصرف بنزین طی سال‌های اخیر، روندی خطرناک بوده است. به این معنا که اگر ما با این شرایط فعلی پیش رویم، این روند رشد مصرف عملا کشور را تا سال ۱۴۰۷، به یک واردکننده بنزین تبدیل می‌کند و باید هرچه نفت خام صادر می‌کنیم را بفروشیم و با پول آن بنزین وارد کشور کنیم. این روند رشد چهار درصد، در دنیا بی‌سابقه است و راه حل‌هایی که در این سال‌ها در این خصوص داده می‌شود، عمدتا راه حل‌های مفیدی نبوده است. در کشورهای اروپایی، ۳۰ سال است که رشد مصرف ثابت مانده، اما در ایران رشد مصرف سیر صعودی دارد. به دلیل اینکه ما واردکننده هستیم و درآمدهای ارزی که به سختی در سال‌های تحریم و جنگ به‌دست آمده، برای وارد کردن بنزین هزینه می‌کنیم که خسارت محض برای کشور است، باید در این حوزه تصمیماتی بگیریم که رشد مصرف را به صفر برساند و جلوی این ضرر گرفته شود.

 این مصوبه چه شباهت‌ها یا تفاوت‌هایی با سیاست‌های قبلی قیمت‌گذاری بنزین دارد؟ آیا موافقید که این سیاست، با سیاست‌های افراطی تثبیت قیمت یا شوک‌درمانی مغایر بوده و مطلوب‌تر است؟
این مصوبه در حال حاضر، تفاوت چندانی با مدل‌های قبلی ندارد. در سال‌های اخیر، کشور با تورم‌های چند صد درصدی روبه‌رو بوده است، ولی بنزین هر سال باوجود قیمت ثابت، تغییر چندانی نمی‌کند، اما نسبت به کالاهای دیگر، ارزان‌تر ارائه می‌شود و در سبد کالاهای مصرفی مردم سهم ناچیزی را متوجه خود کرده است که باید سیاست قیمتی اعمال شود که بخشی از جاماندگی قیمت بنزین نسبت به کالاهای دیگر جبران شود و زمانی که در این حوزه از لفظ گران‌سازی استفاده می‌شود، هیچ‌گاه گفته نمی‌شود که عدم افزایش قیمت بنزین هر سال موجب ارزان شدن آن شده است و چون در سبد کالای خانوار ارزش خود را از دست داده، مصرف آن افزایش یافته است. به طور کلی اگر یک کالا ارزش واقعی خود را از دست دهد، به تعبیر رهبر انقلاب، اسراف در آن صورت می‌گیرد. اگر انرژی با قیمت واقعی به ما عرضه شود به طور حتم به علت قیمت گران، آن را با احتیاط مصرف می‌کنیم، اما در حال حاضر به علت قیمت پایین انرژی در کشور، دچار بد مصرفی شده‌ایم.
پس این مصوبه تفاوتی با مصوبات گذشته ندارد، تنها تفاوتش در این است که دولت به سهمیه‌های قبلی بنزین دست نزده و در کنار آن، برای کسانی که بیشتر از سهمیه خود مصرف می‌کنند، سهمیه سومی با مبلغ بالاتر در نظر گرفته است.
نکته دیگر جمع‌آوری کارت‌های سوخت جایگاه‌هاست تا مسئله قاچاق سوخت هم حل شود. عمده قاچاق سوختی که ممکن است به وجود بیاید، به علت وجود همین کارت‌های سوخت و سهمیه جایگاه‌هاست که مشخص نیست چگونه مصرف می‌شوند. قیمت تمام شده بنزین در کشور باید از سوی مصرف‌کننده پرداخت شود، ولی دولت ترجیح داده که این فشار روی مردم نباشد. یکی از بدترین تصمیم‌ها در سال‌های اخیر در حوزه بنزین، بی‌تصمیمی بوده است. دولت بعد از سال ۹۸، تصمیمی در حوزه بنزین اتخاذ کرده و به خاطر منافع ملی، در تصمیم خود کاملا مصمم است که باید از این تصمیم حمایت شود.
این موضوع را شوک‌درمانی نمی‌دانم و تثبیت قیمت بنزین هم تصمیم غلطی است و تصمیم دولت در این حوزه تصمیم ارزشمندی است که باید به مردم هم توضیح داده شود که اگر در حال حاضر از بنزین ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومانی استفاده می‌کنید، اگردولت با توجه به روند رشد مصرف بنزین مجبور به واردات شود، در حوزه واردات دارو، گندم، خودرو، گوشی و... به مشکل برخورد می‌کند و دچار کسری بودجه می‌شود. درآمد ارزی کشور از نفت هم درآمد مشخصی است و هرچقدر رشد مصرف اتفاق بیفتد، سایر هزینه‌ها چه در حوزه خوراک، چه دارو و چه هزینه‌های دیگر تحت تاثیر قرار می‌گیرد و کاهش می‌یابد.

 نرخ جدید بنزین (۵۰۰۰ تومان) چه اثری بر تورم و قیمت کالاها و خدمات یا به‌طور کلی بر هزینه‌های خانوار خواهد گذاشت؟
اثری که بنزین پنج هزار تومانی می‌تواند داشته باشد، اثر انتظاری مردم است. متاسفانه عده‌ای در فضای مجازی با اغراق کردن در این موضوع، باعث مشوش کردن و خراب شدن ذهن مردم می‌شوند. ما درگذشته تجربه هدفمند کردن یارانه‌ها را داشتیم و بنزین از ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان رسید، یعنی چیزی حدود چهار برابر بالاتر رفت، ولی تاثیر چندانی بر تورم نگذاشت. زمانی که بنزین زیر قیمت تمام شده به فروش رسد و شرکت نفت مجبور به گرفتن قرض از بانک‌مرکزی و صندوق‌توسعه ملی شود، این مبلغ قرض گرفته شده هر سال افزایش می‌یابد، اوراق چاپ و نقدینگی بیشتر می‌شود و این مسئله هم موجب تورم خواهد شد. ما باید به اعداد بیشتر دقت کنیم. تورمی که بابت کسری بودجه پیش می‌آید چقدر است و تورمی که بابت افزایش قیمت بنزین ایجاد می‌شود چقدر است و اثر این دو را با هم مقایسه کنیم.
اتفاقی که در این بین افتاده این است که ما بنزین را به قیمت حدودا ۷۰ هزار تومان وارد می‌کنیم و به قیمت سه یا پنج هزار تومان به فروش می‌رسانیم و این یعنی فاجعه. در حال حاضر عمده مردم از بنزین ۱۵۰۰ یا سه هزار تومانی استفاده می‌کنند، یعنی این موضوع تاثیری بر زندگی مردم نخواهد داشت و اثر این موضوع روی بخش پرمصرف جامعه خود را نشان می‌دهد. در این بین برای کسانی که تاکسی و وانت دارند و طبیعتا مصرف بنزین آنها بالاتر است، رایگان گازسوز کردن و CNG کردن خودروهای‌شان پیشنهاد شده است. پس در این بین گازسوز کردن خودرو برای پرمصرفان به خاطر رایانه‌ای و ارزان بودن امری ضروری و به صرفه است.
 در حال حاضر تغییر قیمت بنزین روی زندگی مردم اثری نخواهد داشت. اما دولت با انجام این کار، هم گروهی از مردم که مصرف بنزین بالا دارند را مدیریت و به CNG کردن خودروهای‌شان کمک می‌کند و هم به سهمیه‌های یک و دو بنزین مردم دست نزده است و مردم می‌توانند به راحتی از سهمیه‌های خود استفاده کنند.

 آیا این سیاست به کاهش مصرف بنزین یا قاچاق سوخت منجر می‌شود؟
بعید می‌دانم که به کاهش مصرف سوخت منجر شود، ولی ممکن است روند آن را کندتر کند، اما این کار باعث کاهش قاچاق سوخت می‌شود. به همین دلیل کارت سوخت جایگاه‌ها باید جمع‌آوری شوند تا ما بتوانیم آمار درستی از مصرف مردم به دست آوریم و اگر هم کسی بخواهد از بنزین سهمیه‌ای استفاده کند، آن هم به طور کامل مشخص شود. البته قاچاق بنزین نسبت به گازوئیل مشکل‌تر است و عمده قاچاق سوخت ما در حوزه گازوئیل است و قاچاق بنزین به علت خطرناک بودن و مواردی از این قبیل دشوار است.

این تصمیم چقدر می‌تواند کسری بودجه دولت را جبران کند یا وابستگی به واردات بنزین را کاهش دهد؟
این طرح را به علت اینکه شروعی برای یک تغییر بوده است، مثبت می‌دانم. بی‌تصمیمی در حوزه ناترازی بنزین بسیار اشتباه است. منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین، قرار است صرف کالابرگ و خود مردم شود و اثر چندانی روی بودجه کشور ندارد. ممکن است تاثیر اندکی روی کسری بودجه داشته باشد، ولی این تاثیر خیلی زیاد نیست.

چه راهکارهایی برای به حداقل رساندن تبعات منفی این مصوبه و بهبود اثربخشی آن پیشنهاد می‌دهید؟ مثلا این ایده رئیس‌جمهور محترم گفتند مابه‌التفاوت، به کالابرگ اضافه شود را چقدر مفید می‌دانید؟
در این خصوص باید با مردم واضح و روشن صحبت و وضعیت کشور برای آنها شرح داده شود و اشاره به موضوع کالابرگ در اینجا ضروری است که اگر بنزین پنج هزار تومان شده است، مابه‌التفاوت آن روی کالابرگ خود مردم قرار می‌گیرد و قرار نیست دولت با این کار کسری بودجه‌اش را جبران کند و سود صرفه‌جویی در این موضوع مستقیم نصیب خود مردم می‌شود تا بتوانیم مصرف و واردات بنزین را کم کنیم که به دنبال آن، جلوی ضرر بیشتر در این مورد را برای کشور بگیریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.