آگاه: افزایش استفاده از خودروهای شخصی در کلانشهرها مهمترین عامل رشد مصرف است. ضعف سیستم حملونقل عمومی، بسیاری از شهروندان را به استفاده روزانه از خودرو شخصی سوق داده است. در برخی شهرها، ناوگان اتوبوسرانی فرسوده و خطوط مترو ناکافیاند و این مسئله فشار سوخت را چندبرابر کرده است.
کاهش انگیزه برای استفاده از سوختهای جایگزین مانند CNG نیز نقش قابل توجهی دارد. قیمت پایین بنزین در مقایسه با گاز طبیعی فشرده، باعث کاهش مراجعه رانندگان به جایگاههای گاز شده است. همچنین بسیاری از خودروهای جدید با سیستم دوگانهسوز عرضه نمیشوند و این مسئله سهم بنزین را در ترکیب سوخت کشور افزایش داده است.

افزایش تردد بینشهری در فصلهای سفر، رشد فعالیتهای خدماتی و صنعتی و توزیع نامتوازن سوخت میان استانها، از دیگر عوامل اثرگذار محسوب میشوند. از سوی دیگر، بخشی از مصرف به قاچاق سوخت مربوط میشود که با اختلاف قیمت بنزین ایران و کشورهای همسایه، همچنان سودآور باقی مانده است. این ترکیب پیچیده از عوامل، رشد ۱۲۰ میلیونی مصرف روزانه را توضیح میدهد. افزایش مصرف بنزین تنها یک چالش انرژی نیست، بلکه تهدیدی اقتصادی و زیستمحیطی است. اگر تولید داخلی پاسخگوی نیاز نباشد، واردات اجتنابناپذیر میشود و این امر هزینههای ارزی سنگینی به اقتصاد تحمیل میکند. واردات سوخت در شرایط تحریم و محدودیت ارزی، فشار مضاعفی بر بودجه دولت وارد میکند. از منظر زیستمحیطی، افزایش مصرف بنزین باعث انتشار بیشتر دیاکسیدکربن، ذرات معلق و آلایندههای سمی میشود. هوای کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان و اهواز بیش از گذشته آلوده شده است. این آلودگی به افزایش بیماریهای تنفسی و هزینههای درمانی منجر میشود. افزون بر این، رشد مصرف باعث استهلاک سریعتر تجهیزات پالایشگاهها و شبکه توزیع میشود. برای پاسخگویی به نیاز فعلی، شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ناچار است با حداکثر ظرفیت فعالیت کند. چنین فشاری در بلندمدت دوام ندارد و ممکن است به کاهش بازدهی تجهیزات منجر شود.
برای مدیریت این وضع چه باید کرد؟
مدیریت مصرف بنزین نیازمند برنامهای جامع و چندوجهی است. نخست، باید ناوگان حملونقل عمومی بهروز و گسترده شود. افزایش تعداد اتوبوسهای برقی و گازی در شهرها میتواند سهم بنزین را کاهش دهد. توسعه خطوط مترو و سامانههای حملونقل هوشمند نیز به کاهش ترافیک و سوختسوزی کمک میکند.
در گام دوم، سیاستهای قیمتی باید اصلاح شوند. تعیین نرخ واقعیتر برای بنزین و اجرای طرحهای تشویقی برای مصرف کمتر، میتواند رفتار مصرفی مردم را تغییر دهد. بهعنوان مثال، ارائه اعتبار سوخت برای خودروهای کممصرف یا سهمیهبندی هوشمند با توجه به نوع خودرو، راهکارهای موثری هستند.
افزون بر این، باید سرمایهگذاری در تولید خودروهای هیبریدی و برقی افزایش یابد. برای این کار میتوان معافیتهای مالیاتی و گمرکی برای چنین خودروهایی قائل شد و از تولید خودروهای برقی داخلی حمایت کرد. همچنین به توسعه زیرساخت شارژ (مخصوصا شارژ کند در منازل و پارکینگها) پرداخت. بدون شک حضور این خودروها در بازار داخلی وابستگی کشور به بنزین را کاهش میدهد. حمایت از طرحهای توسعه CNG نیز اهمیت دارد؛ چرا که گاز طبیعی منبع در دسترستر و پاکتری نسبت به بنزین است.
مولفهای که کمتر به آن پرداخته میشود سیستم اطلاعاتی مصرف سوخت است. مواردی همچون اعلام «گزارش مصرف ماهانه» برای هر خودرو در اپلیکیشن یا ارائه مشوق به رانندگان کممصرف و هشدار هوشمند برای مصرف غیرعادی جزو تمهیداتی است که در همین راستا میتواند مورد توجه و استفاده قرار گیرد. در نهایت، کنترل قاچاق سوخت از مسیرهای مرزی باید با استفاده از فناوریهای هوشمند انجام شود. نصب سامانههای نظارتی دقیق، شفافسازی توزیع و ثبت دیجیتالی مصرف میتواند این معضل مزمن را تا حد زیادی مهار کند و البته اصلاح مصرف بنزین در ایران تنها با «افزایش قیمت» حل نمیشود؛ بلکه یک بسته سیاستی ترکیبی لازم است. این بسته شامل موضوعاتی است که همگی در عبارات بالا مطرح شده است و قابل اجرا و پیگیری است.
نظر شما