۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۶
کد خبر: ۱۸٬۶۸۸

حجاب، فراتر از یک پوشش، به نقطه‌عطفی در نبرد فرهنگی نظام‌یافته علیه هویت اسلامی-ایرانی تبدیل شده است. در این میان، فضای مجازی و شبکه‌های پلتفرم‌محور، تبدیل به خط مقدم این کارزار شده‌اند؛ جایی که پروژه‌های دشمن با سرعت سرسام‌آوری در حال عادی‌سازی بی‌حجابی به عنوان نماد «آزادی فردی» هستند.

آگاه: این عادی‌سازی، یک کنش تصادفی نیست بلکه یک استراتژی هدفمند برای تضعیف بنیان‌های ارزشی جامعه و ایجاد شکاف نسلی است. در برابر این هجمه سازمان‌یافته، تکرار شعارهای دفاعی و تاکتیک‌های دستوری علاوه بر اینکه کارساز نیست، بلکه اغلب نتیجه عکس می‌دهد و شکاف میان نظام و نسل جدید را عمیق‌تر می‌سازد. بر اساس فرمایشات رهبر انقلاب، فعالیت مبلغان و مربیان راهنما در این زمینه باید بر مبنای «گفت‌وگوی اقناعی» استوار باشد. ما دیگر نباید فقط دفاع کنیم؛ باید به سراغ ابتکار عمل فکری و رسانه‌ای برویم و پرچم‌دار طراحی روایت‌های نوین در این حوزه باشیم. زیرا  نسل جدید، نسلی است که با حجم عظیمی از اطلاعات، روایت‌های متضاد و ساختارهای رسانه‌ای پیچیده سروکار دارد و برای پذیرش هر ایده یا باوری، نیاز به منطق، مستندات و ارتباط حسی قوی دارد.

آسیب‌شناسی تقابل و ضرورت زبان اقناع
بزرگ‌ترین ضعف ما در سال‌های اخیر، گرفتار شدن در دام «تقابل سلبی» بوده است. این تقابل، اغلب منجر به دوقطبی‌سازی مصنوعی شده و فضای لازم برای گفت‌وگوی سازنده را از بین برده است. هنگامی که مسئله حجاب به یک نزاع سیاسی، امنیتی یا صرفا انتظامی تقلیل یابد، اقناع به مفهوم محوری خود، یعنی نفوذ در لایه‌های فکری و عاطفی مخاطب، از دست می‌رود. تقابل، تنها واکنشی را برمی‌انگیزد که در آن مخاطب خود را در موضع دفاع یا حمله قرار می‌دهد، نه در موضع پذیرش و تامل.

چرایی شکست رویکرد دستوری در نسل دیجیتال
نسل جوان امروز، به‌ویژه نسل دیجیتال (متولدین پس از ۱۹۹۵ که کاملا در فضای اینترنت رشد کرده‌اند)، نه با دستور، بلکه با منطق «چرا؟» و نیاز به «دلیل قانع‌کننده» به یک باور می‌رسد. این نسل به طور ذاتی در برابر هرگونه اجبار بیرونی مقاومت می‌کند، زیرا تمام تجربیات هویتی آنها بر پایه انتخاب فردی (Self-Determination) شکل گرفته است.

تحلیل روان‌شناختی
اجبار، حتی اگر در چارچوب قانون باشد، در ذهن فردگرای نسل دیجیتال به مثابه سلب مالکیت از بدن تلقی می‌شود. در مقابل، اقناع، فرآیندی شناختی است که در آن فرد، ارزش ذاتی مفهوم را درونی‌سازی می‌کند.

 مهندسی پاسخ: گذار از دفاع به پاسخگویی استراتژیک
«گفت‌وگوی اقناعی» به معنای تکرار مکررات و صرفا ارجاع به متون مقدس نیست؛ بلکه مهندسی پاسخ به شبهاتی است که در بستر جدید رسانه‌ای شکل گرفته‌اند. شبهات امروز بسیار هوشمندانه‌تر و پیچیده‌تر از گذشته‌اند. سوالی مانند «چرا حجاب برای زن ایرانی امروز ضروری است؟» دیگر صرفا با ارجاع به روایات پاسخ داده نمی‌شود، زیرا دشمن عمدا پارادایم پاسخ را از حوزه دین به حوزه سیاست اجتماعی و نفع فردی منتقل کرده است.

استراتژی‌های لازم برای گفت‌وگوی اقناعی:
۱. تغییر ساحت استدلال: باید زمین بازی را از ساحت «تعبد دینی» به ساحت «فایده‌مندی فردی و اجتماعی» ببریم. این فواید باید در قالب مفاهیمی چون توسعه فردی، امنیت روانی، تمرکز بر شایستگی‌های غیرظاهری و عزت نفس ارائه شوند. این استدلال‌ها نباید در قالب نصیحت، بلکه در قالب یک محصول فکری جذاب و قابل هضم برای شبکه‌های اجتماعی ارائه شوند. ۲. فعال‌سازی متخصصان در میدان: این امر مستلزم آن است که متخصصان ما (جامعه‌شناسان دین، روانشناسان و مبلغان جوان) به جای انزوا در برج عاج تئوری، با زبان این نسل در فضاهای آنلاین فعال شوند. آنها باید با «پرسش‌های اصیل» (نه صرفا شبهات تکراری که پاسخ‌های از پیش آماده دارند) به شیوه‌ای همدلانه، صبورانه و مستند پاسخ دهند. این پاسخ‌ها باید نشان دهند که فقه و دین، ابزاری برای فهم پیچیدگی‌های جهان مدرن است، نه مانعی در برابر آن و رویکردی همدلانه و آگاهی‌بخش در این رابطه به افراد ارائه دهند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.