آگاه: اما انقلاب اسلامی ایران، این معادله ۲۰۰ ساله را باطل کرد.
رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه (۰۵/۰۵/۱۴۰۱) با دقتی بینظیر ریشه هجمههای اخیر علیه حجاب را اشاره کردند و فرمودند: «حقیقت مسئله این است که زن باشرف و بااستعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدن غرب زده... زن ایرانی این را در عمل تکذیب کرده؛ زن ایرانی در همه میدانها با موفقیت و سربلندی و با حجاب اسلامی ظاهر شده.»
وقتی دختری با چادر روی سکوی قهرمانی جهان میایستد و از دست دادن با نامحرم امتناع میکند یا وقتی دانشمندی محجبه در حساسترین مراکز هستهای و نانو فعالیت میکند، در واقع دارد یک «سیلی تمدنی» به غرب میزند. این تصویر، تمام سرمایهگذاری فرهنگی غرب را دود میکند. برای همین است که آنها «عصبانی میشوند» و به تعبیر رهبری، «خودشان را به در و دیوار میزنند.» دعوای امروز بر سر روسری نیست؛ دعوا بر سر شکستن انحصار «الگوی زن غربی» است. آنها میخواهند ثابت کنند که اسلام نمیتواند زن موفق تربیت کند و زن ایرانی خلاف این را ثابت کرده است.
تا دیروز، ما در موضع متهم نشسته بودیم و مدام تلاش میکردیم ثابت کنیم حجاب مانع پیشرفت نیست. اما استراتژی جدید گفتمان انقلاب، همانطور که رهبری میفرمایند، «حمله» است. ایشان در پاسخ به سوالی درباره دفاع از حقوق زن فرمودند: «من دفاع ندارم، من حمله دارم! آنها باید دفاع کنند... زن را تبدیل به کالا کردند.»
در گفتمانسازی جدید، ما باید غرب را به جایگاه متهم بکشانیم. باید بپرسیم: چرا در تمدن شما، ارزش زن به «جسم» و «جذابیتهای جنسی» او تقلیل یافته است؟ چرا خشونت خانگی و فروپاشی خانواده در غرب بیداد میکند؟ حجاب، پرچم «کرامت زن» و «نه» گفتن به کالاشدگی است. این همان زبانی است که نسل جدید تشنه معنا، آن را میفهمد. ما نباید از حجاب دفاع کنیم؛ باید «برهنگی اجباری مدرن» را محاکمه کنیم.
یکی از بزرگترین خطاهای راهبردی ما در داخل، خطکشیهای غلط و دفع کسانی بود که در ظاهر، حجاب کاملی نداشتند. دشمن سعی کرد این قشر را «سربازان خود» جا بزند و آنها را در مقابل نظام قرار دهد. اما رهبر حکیم انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان (۱۴/۱۰/۱۴۰۱)، با یک نگاه پدرانه و عمیق، این دوقطبی کاذب را شکستند: «آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متهم کرد به بیدینی و ضدانقلابی... اینها بچههای خودمانند، دخترهای خودمانند.»
ایشان با یادآوری اشکهای خالصانه این بانوان در شبهای قدر، به ما آموختند که «دل» این افراد با خدا و انقلاب است، حتی اگر در «ظاهر» نقصی داشته باشند. استراتژی دشمن، تبدیل «ضعف ظاهری» به «تقابل سیاسی» است. پادزهر ما چیست؟ «جذب و محبت». به جای اینکه با نگاه امنیتی یا حذفی به آنها نگاه کنیم، باید آنها را «سرمایههای نظام» بدانیم که نیاز به تبیین و محبت دارند، نه طرد. اگر ما این قشر را در آغوش بگیریم، بزرگترین سربازگیری دشمن در جنگ نرم شکست میخورد.
امروز دشمن با «مهندسی ذهن» و استفاده از پلتفرمهای اجتماعی، سعی دارد بدحجابی را نماد «آزادی» و حجاب را نماد «حکومت» معرفی کند. پاسخ ما نباید کلیشهای باشد. ما نیاز به «بازآرایی رسانهای» داریم. باید نشان دهیم که حجاب، یک انتخاب آگاهانه برای «حفاظت از هویت» و «تقویت خانواده» است. باید داستان زنانی را روایت کنیم که حجاب برایشان نه یک اجبار، بلکه یک انتخاب برای حضور موثرتر در جامعه بوده است.
زبان ما با نسل Z نباید زبان «باید و نباید» باشد؛ باید زبان «چرایی و فایده» باشد. باید به دختر نوجوان نشان دهیم که حجاب، به او «قدرت انتخاب» میدهد تا جامعه او را به خاطر فکرش تحسین کند، نه به خاطر اندامش.
ما در میانه یک جنگ تمامعیار تمدنی هستیم. حجاب، خط مقدم این نبرد است، اما نه به معنای دعوا در خیابان؛ بلکه به معنای دعوا بر سر «تعریف انسان».
راهبرد پیروزی در این میدان، سه ضلع دارد:
اول، «تهاجم به مبانی غرب» و افشای نگاه کالایی آنها به زن.
دوم، «معرفی الگوی سوم» به عنوان سند ابطال ادعاهای غرب.
سوم، «مدارای هوشمندانه» با قشر ضعیفالحجاب و جذب آنها به دایره انقلاب با منطق محبت و تبیین.
امروز، هر چادری که بر سر یک زن نخبه ایرانی مینشیند، تیری است که مستقیم به قلب استراتژی «اندلسیسازی» ایران شلیک میشود.
۲۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۱
کد خبر: ۱۸٬۷۱۸
در اتاقهای فکر استراتژیک غرب، سالهاست که زنگ خطر یک «پدیده نوظهور» به صدا درآمده است. این پدیده، نه سانتریفیوژهای نطنز است و نه پهپادهای نقطهزن؛ بلکه پدیدهای است به نام «زن مسلمان مدرن و باحجاب». دنیای غرب، ۲۰۰ سال تلاش کرد تا یک معادله قطعی را در ذهن بشر جا بیندازد: «زن اگر میخواهد پیشرفت کند، باید از قید مذهب و حجاب رها شود.» آنها برهنگی را لازمه مدرنیته و حجاب را مساوی با انزوا و بیسوادی تعریف کرده بودند.
نظر شما