شاید شنیده باشید که محصولی نانو در درمان فلان بیماری تولید کرده‌اند که چون نانو است، امکان نشان دادن عوامل اثرگذار را ندارد یا محصولی کوانتومی برای حل مشکل شست‌وشوی لکه‌های مقاوم به شما معرفی کرده باشند یا ادعایی بزرگ‌تر از همه، اینکه زمین کروی نیست و تخت است. این ادعا پیروان بسیاری هم در جهان دارد! اینها نمونه‌هایی از شبه‌علم هستند که امروز کم دیده نمی‌شود. اما شبه‌علم چیست؟ چرا مهم است؟ چرا باید این اهمیت را دانست و آن را جدی گرفت؟

چرا باید شبه‌علم را جدی گرفت؟

آگاه: شبه‌علم پدیده‌ای است که در آن باورها، نظریه‌ها یا روش‌هایی خود را به ظاهر علمی جلوه می‌دهند اما در واقعیت از اصول اساسی علم فاصله دارند و به روش‌های علمی واقعی پایبند نیستند. به زبان ساده، شبه‌علم مانند فردی است که لباس و ظاهر یک دانشمند را به تن کرده اما دانش و روش واقعی او را ندارد؛ ادعاهایی مطرح می‌کند که اغلب با کلمات پیچیده و اصطلاحات علمی همراه است، گاهی آمار یا نمودارهایی نشان می‌دهد که معتبر نیستند، ادعاها و مدارک او شواهد محکم و قابل اعتماد، امکان آزمایش دقیق و قابلیت رد شدن با آزمون را ندارد. یکی از ویژگی‌های اصلی شبه‌علم این است که فقط به شواهد موافق توجه می‌کند و شواهد مخالف را نادیده می‌گیرد یا با توضیح‌های غیرمنطقی توجیه می‌کند، یعنی سوگیری تاییدی دارد؛ نظریه‌هایش طوری ساخته شده‌اند که همیشه درست به نظر برسند و هیچ آزمونی نتواند آنها را کاملا رد کند، که به این ویژگی عدم ابطال‌پذیری می‌گویند؛ از واژگان و زبان علمی استفاده می‌کند بدون اینکه واقعا روش علمی را دنبال کند و اغلب به جای آزمایش‌های دقیق و کنترل‌شده، به داستان‌های شخصی افراد یا تجربیات فردی تکیه دارد. نمونه‌های رایج شبه‌علم شامل طالع‌بینی است که ادعا می‌کند موقعیت ستارگان در زمان تولد بر شخصیت و آینده فرد تاثیر می‌گذارد، هومئوپاتی که داروها را آنقدر رقیق می‌کند که تقریبا هیچ ماده موثری باقی نمی‌ماند اما مدعی درمان بیماری‌هاست، انرژی‌درمانی که می‌گوید با نیروهای را درمان می‌کند یا برخی ادعاهای طب جایگزین که بدون آزمایش‌های علمی محکم تبلیغ می‌شوند.

چرا شناخت شبه‌علم مهم است؟
شناخت شبه‌علم و تشخیص آن از علم واقعی یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی در دنیای امروز است زیرا شبه‌علم می‌تواند عواقب جدی و گاه جبران‌ناپذیری برای افراد و جامعه داشته باشد. وقتی مردم به شبه‌علم اعتماد کنند، ممکن است از درمان‌های واقعی و اثبات‌شده پزشکی چشم‌پوشی کنند و به جای آن به روش‌های بی‌اثر یا حتی خطرناک روی بیاورند، مانند کسانی که در دوران همه‌گیری کووید-۱۹ واکسن را انکار کردند و به درمان‌های معجزه‌آسای بدون شواهد متوسل شدند که منجر به از دست رفتن جان بسیاری شد. شبه‌علم پول و زمان مردم را هدر می‌دهد زیرا پشت بسیاری از آنها صنعت‌های بزرگی قرار دارد که محصولات بی‌فایده را با قیمت بالا می‌فروشند. در سطح جامعه، شبه‌علم می‌تواند تصمیم‌گیری‌های عمومی را مختل کند، مانند انکار تغییرات آب و هوایی که سیاست‌های زیست‌محیطی را به تاخیر می‌اندازد یا تئوری‌های توطئه که اعتماد به نهادهای علمی و دولتی را از بین می‌برد و جامعه را دوقطبی می‌کند. شناخت شبه‌علم به افراد کمک می‌کند تصمیم‌های آگاهانه بگیرند، سلامت خود و خانواده‌شان را حفظ کنند، منابع‌شان را درست مصرف کنند و در نهایت به پیشرفت واقعی جامعه کمک کنند. در دنیایی که اطلاعات غلط با سرعت نور در شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شود، توانایی تشخیص شبه‌علم مانند یک سپر حفاظتی عمل می‌کند و از فریب خوردن جلوگیری می‌کند؛ بدون این شناخت، افراد آسان‌تر قربانی تبلیغات دروغین، کلاهبرداری‌های علمی‌نما و ایدئولوژی‌های پنهان پشت لباس علم می‌شوند.

تفاوت شبه‌علم با خرافه و علم واقعی
شبه‌علم با خرافه تفاوت دارد زیرا خرافه معمولا حتی ادعای علمی بودن نمی‌کند و مستقیما بر پایه باورهای سنتی، ترس از چیزهای ناشناخته یا سنت‌های فرهنگی استوار است، مانند این باور که چشم شور وجود دارد و باعث بدشانسی می‌شود یا شکستن آینه هفت سال بدبختی می‌آورد یا عبور گربه سیاه، نحس است؛ خرافات اغلب به نیروهای ماورایی یا شانس و بدشانسی اشاره دارند و توضیحی برای اتفاقات تصادفی زندگی ارائه می‌دهند، بدون اینکه بخواهند علمی به نظر برسند، در حالی که شبه‌علم تلاش می‌کند با استفاده از اصطلاحات علمی اعتبار کسب کند و خود را بخشی از دانش مدرن نشان دهد. تفاوت شبه‌علم با علم واقعی نیز کاملا روشن است زیرا علم بر پایه روش علمی منظم و دقیق بنا شده که شامل مراحل مشخصی مانند مشاهده دقیق پدیده‌ها، پیشنهاد یک فرضیه قابل آزمون، انجام آزمایش‌های کنترل‌شده که دیگران هم بتوانند تکرار کنند، تحلیل داده‌ها با روش‌های معتبر و در نهایت اصلاح یا حتی رد کامل فرضیه در صورت مشاهده شواهد جدیدی که خلاف آن را نشان دهد؛ علم همیشه ابطال‌پذیر است یعنی اگر شواهد معتبر جدیدی پیدا شود می‌تواند تغییر کند یا کنار گذاشته شود و این یکی از نقاط قوت آن است، علم پیشرفت مداوم دارد و با دانش جدید به‌روز می‌شود، توضیحاتش بر پایه قوانین طبیعی و قابل پیش‌بینی است بدون نیاز به نیروهای ماورایی و خطاها را می‌پذیرد و اصلاح می‌کند، در مقابل شبه‌علم رکود دارد و اغلب سال‌ها یا قرن‌ها بدون تغییر اساسی باقی می‌ماند و شواهد مخالف را نادیده می‌گیرد.

سابقه تاریخی شبه‌علم
شبه‌علم ریشه‌های عمیقی در تاریخ دارد و حتی قدیمی‌تر از علم مدرن سازمان‌یافته است، بسیاری از آنها پیش از قرن هفدهم و هجدهم که روش علمی نوین شکل گرفت وجود داشتند، برای مثال طالع‌بینی و کیمیاگری در تمدن‌های باستانی مانند بابلی، مصری، یونانی و ایرانی بسیار رایج بودند، کیمیاگری تلاش برای تبدیل فلزات معمولی به طلا بود که بخش‌های واقعی و تجربی‌اش بعدها به علم شیمی مدرن تبدیل شد اما بخش‌های جادویی و غیرقابل اثباتش به عنوان شبه‌علم باقی ماند، در قرون وسطی و دوره رنسانس باورهایی مانند فال‌گیری یا خواندن شخصیت از شکل جمجمه رواج داشت، در قرن نوزدهم پدیده‌هایی مانند ارتباط با ارواح از طریق اسپریتیسم (روح‌شناسی)، هومئوپاتی که توسط یک پزشک آلمانی بنیان گذاشته شد و فرنولوژی یا جمجمه‌خوانی گسترش یافت. واژه شبه‌علم اولین بار در سال ۱۷۹۶ برای توصیف کیمیاگری به کار رفت اما مفهوم دقیق‌تر آن در قرن بیستم با کارهای فیلسوفی به نام کارل پوپر شکل گرفت که معیار ابطال‌پذیری را به عنوان مرز علم و غیرعلم معرفی کرد.
برخی شبه‌علم‌ها ریشه ایدئولوژیک یا سیاسی دارند مانند نژادپرستی علمی که در قرن نوزدهم و بیستم برای توجیه تبعیض استفاده می‌شد یا لیسنکوییسم در اتحاد شوروی سابق که ژنتیک را به دلایل ایدئولوژیک انکار می‌کرد و برخی دیگر در واکنش به پیشرفت‌های علمی ظاهر شدند، مانند زمین تخت‌گرایی که در مقابل اعلام کروی بودن زمین قرار گرفت.
شبه‌علم به‌رغم پیشرفت‌های عظیم علم همچنان ادامه یافته و حتی گسترش پیدا کرده زیرا از نظر روانی بسیار جذاب است و راه‌حل‌های ساده و سریع برای مشکلات پیچیده زندگی ارائه می‌دهد، امیدهای کاذب ایجاد می‌کند و با باورهای فرهنگی و سنتی مردم سازگار است، رسانه‌های نوین به ویژه اینترنت و شبکه‌های اجتماعی ادعاهای آن را به سرعت در سراسر جهان پخش می‌کنند، پشت بسیاری از آنها تجارت بزرگی وجود دارد مانند صنعت چند میلیارد دلاری محصولات طب جایگزین، کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی طالع‌بینی یا انرژی‌درمانی. در جوامعی که آموزش علمی کافی نیست شبه‌علم جای خالی را پر می‌کند و طرفدارانش اغلب منتقدان را به توطئه یا عقب‌ماندگی متهم می‌کنند تا از نقد علمی در امان بمانند. در قرن بیستم و به ویژه قرن بیست‌ویکم با بحران‌هایی مانند همه‌گیری کووید-۱۹ شبه‌علم‌هایی مانند انکار واکسن یا تبلیغ درمان‌های معجزه‌آسا بدون شواهد افزایش چشمگیری یافت و نشان داد که شبه‌علم چگونه می‌تواند سلامت عمومی را به خطر بیندازد.

شبه‌علم در جهان امروز
در جهان امروز در سال ۲۰۲۵ میلادی، شبه‌علم حتی در کشورهای پیشرفته همچنان جایگاه گسترده‌ای دارد. نظرسنجی‌های مختلف نشان می‌دهد که درصد قابل توجهی از مردم در آمریکا، اروپا و دیگر نقاط به باورهایی مانند طالع‌بینی، طب جایگزین یا نظریه‌های توطئه اعتقاد دارند. همه‌گیری‌های اخیر و بحران‌های جهانی آن را بیشتر تقویت کرده و اینترنت پخش سریع ادعاهای بدون پشتوانه را آسان‌تر ساخته است.
جامعه علمی جهانی، شبه‌علم را تهدیدی جدی برای سلامت عمومی، آموزش و پیشرفت می‌داند و آن را کاملا رد می‌کند. اما محبوبیتش به دلیل همخوانی با احساسات انسانی، نیاز به امید سریع و فرهنگ عامه همچنان بالاست. در برخی کشورها طب سنتی بخشی از طب مکمل رسمی شده، اما اغلب شواهد علمی محکمی برای آن وجود ندارد و سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان بهداشت جهانی هشدار می‌دهند که استفاده نادرست از روش‌های سنتی می‌تواند خطرناک باشد. با این وجود، اقبال مردمی باعث شده است که همچنان این موضوع مورد استفاده قرار گیرد.

نحوه مواجهه جهانی با شبه‌علم
در سطح جهانی با شبه‌علم عمدتا از طریق رویکرد شک‌گرایی علمی مقابله می‌شود که به معنای تردید سالم و مبتنی بر شواهد است. سازمان‌های معتبر شک‌گرا مانند جامعه شک‌گرایان یا انجمن‌های مشابه فعالیت گسترده‌ای دارند و ادعاهای شبه‌علمی را آزمایش و نقد می‌کنند، آموزش تفکر نقادانه در مدارس و دانشگاه‌ها گسترش یافته تا افراد یاد بگیرند چگونه ادعاها را ارزیابی کنند و شواهد معتبر را از غیرمعتبر تشخیص دهند. رسانه‌ها و برنامه‌های آموزشی محبوب همراه با کتاب‌ها و مستندهایی از نویسندگان شناخته‌شده نقش مهمی در آگاهی‌رسانی عمومی ایفا می‌کنند. در برخی کشورها قوانین سفت و سختی برای محدود کردن تبلیغات ادعاهای پزشکی بدون شواهد وضع شده و تحقیقات علمی نشان می‌دهد که آموزش منظم تفکر نقادانه می‌تواند باور به شبه‌علم را به طور قابل توجهی کاهش دهد. رویکرد کلی بر پایه آموزش و نقد آرام و مبتنی بر شواهد است نه سرکوب، تا مردم خود بتوانند مرز علم واقعی را تشخیص دهند.

شبه‌علم در ایران
در ایران وضعیت شبه‌علم بسیار گسترده است و بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ عامه و حتی برخی جریان‌های رسمی شده، نمونه‌های برجسته آن بخش‌هایی از طب سنتی ایرانی است که بدون شواهد علمی محکم ادعای درمان انواع بیماری‌ها با گیاهان یا روش‌های قدیمی را دارد. طب سنتی ایرانی دو جریان اصلی دارد؛ یکی جریان آکادمیک که تلاش می‌کند بخش‌های مفید سنتی را با روش‌های علمی مدرن ترکیب و آزمایش کند و دیگری جریان شبه‌علمی یا کواک‌سالاری که ادعاهای اغراق‌آمیز بدون آزمون‌های معتبر مطرح می‌کند.
 انرژی‌درمانی، طالع‌بینی و فال‌گیری، ادعاهای دستگاه‌های تشخیص و درمان معجزه‌آسا مانند مواردی که در سال‌های گذشته برای کرونا تبلیغ اما توسط کارشناسان علمی رد شد و برخی ادعاهای مرتبط با طب سنتی مانند درمان با روش‌های سنتی بدون آزمون‌های مدرن از این دست شبه‌علم هستند.
ترویج شبه‌علم گاهی از رسانه‌های رسمی یا حتی مقامات سابق حمایت شده و ریشه در فرهنگ سنتی عمیق، کمبود گسترده سواد علمی، بی‌اعتمادی به برخی جنبه‌های علم رسمی و تبلیغات تجاری دارد. در سال‌های اخیر با بحران‌های بهداشتی این رواج بیشتر شده و دانشگاه‌هایی رشته‌های مرتبط با طب سنتی تاسیس کرده‌اند اما انتقادهای جدی به بخش‌های غیرعلمی آن وارد است و کارشناسان هشدار می‌دهند که شبه‌علم به دانشگاه‌ها نفوذ کرده. پذیرش شبه‌علم در میان مردم عادی ایران بسیار بالاست و به نظر می‌رسد از بسیاری کشورهای پیشرفته بیشتر باشد زیرا با باورهای سنتی، مذهبی و فرهنگی ترکیب شده است. بسیاری از افراد به درمان‌های جایگزین، فال، انرژی‌درمانی و روش‌های سنتی بدون شواهد علمی اعتماد دارند و شبکه‌های اجتماعی بدون نظارت کافی این باورها را به سرعت گسترش می‌دهند. اظهارات کارشناسان و برخی بررسی‌های غیررسمی نشان می‌دهد که باور به خرافات پزشکی و شبه‌علم نه تنها کاهش نیافته بلکه در میان برخی گروه‌های تحصیل‌کرده نیز دیده می‌شود. عوامل اصلی این پذیرش گسترده ریشه‌های فرهنگی عمیق، تبلیغات مداوم و گاهی حمایت‌های رسمی یا رسانه‌ای است که باعث شده شبه‌علم بخشی طبیعی از زندگی روزمره بسیاری شود.

راه چیست؟
برای مقابله با شبه‌علم نیاز به رویکردی جامع، بلندمدت و همه‌جانبه است که از آموزش تفکر نقادانه در مدارس و دانشگاه‌ها آغاز شود تا کودکان و جوانان از سنین پایین یاد بگیرند شواهد معتبر را ارزیابی کنند، سوگیری‌ها را تشخیص دهند و سوال‌های درست بپرسند. ترویج علم عمومی از طریق رسانه‌های معتبر، کتاب‌های ساده و قابل فهم، پادکست‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و کمپین‌های آگاهی‌رسانی ضروری است تا علم واقعی جذاب و نزدیک به مردم شود. نظارت دقیق‌تر بر تبلیغات به ویژه در حوزه سلامت برای جلوگیری از ادعاهای دروغین و خطرناک لازم است.
تقویت انجمن‌های علمی مستقل و گروه‌های شک‌گرا در داخل کشور می‌تواند نقش مهمی ایفا کند و در سطح فردی هر کسی می‌تواند با این عادت ساده مقابله کند که همیشه بپرسد شواهد دقیق و تکرارپذیر چیست؟ آیا کارشناسان مستقل آن را بررسی و تایید کرده‌اند؟ آیا منبع معتبر و بی‌طرف است؟
مهم‌ترین نکته این است که باورها را مسخره نکنیم یا افراد را سرزنش نکنیم بلکه با آرامش و شواهد منطقی گفت‌وگو کنیم تا افراد خود به نتیجه برسند و تغییر کنند. در نهایت قوی‌ترین ابزار علیه شبه‌علم گسترش سواد علمی و تفکر نقادانه در تمام جامعه است زیرا علم بهترین و قابل اعتمادترین راه برای درک جهان واقعی و حل مشکلات است، در حالی که شبه‌علم فقط توهم کنترل و اعتبار ایجاد می‌کند و می‌تواند به تصمیم‌های اشتباه و گاهی خطرناک برای سلامت و زندگی منجر شود.

هشت معیار برای تشخیص شبه‌علم

چرا باید شبه‌علم را جدی گرفت؟

برای اینکه بتوانیم شبه‌علم را از علم واقعی تشخیص دهیم، کارشناسان معیارهای مشخصی تعریف کرده‌اند که هر کسی می‌تواند با بررسی آنها، ادعاها را ارزیابی کند.
نخستین معیار ابطال‌پذیری است، یعنی آیا نظریه یا ادعا طوری است که بتوان با یک آزمایش دقیق آن را رد کرد یا همیشه راهی برای توجیه پیدا می‌شود تا درست بماند؟ علم واقعی ابطال‌پذیر است اما شبه‌علم نه. دومین معیار آزمون‌پذیری و تکرارپذیری است، یعنی آیا ادعا را می‌توان در آزمایشگاه یا شرایط کنترل‌شده بارها آزمایش کرد و دیگران هم همان نتیجه را بگیرند؟ شبه‌علم معمولا آزمایش‌های معتبر ندارد یا نتایجش تکرار نمی‌شود.
سوم؛ سوگیری تاییدی، یعنی آیا فقط شواهد موافق را نشان می‌دهند و مخالفان را پنهان می‌کنند؟ اگر کسی با روش شما، شکست خورد، مقاله‌ای نوشت و آن شکست را شرح داد، پذیرفته می‌شود؟ در علم، این شواهد نیز پیوست دانش می‌شوند تا دیگران در ادامه به بررسی و مطالعه آنها بپردازند و علم را تکمیل کنند.
چهارم بررسی توسط همتایان یا کارشناسان مستقل است، یعنی آیا ادعا در مجلات علمی معتبر بررسی و تایید شده یا فقط در رسانه‌های غیرعلمی تبلیغ می‌شود؟ این امر قابلیت رشد علم را هرچه بیشتر می‌کند و تحول‌پذیری علم، مایه استفاده روزافزون از آن خواهد شد.
پنجم رکود و عدم پیشرفت و اصلاح با شواهد جدید، علم واقعی با کشف‌های تازه تغییر می‌کند اما شبه‌علم رکود دارد و دهه‌ها ثابت می‌ماند.
ششم استفاده از زبان علمی بدون روش علمی، یعنی پر از اصطلاحات پیچیده است اما آزمایش واقعی پشت آن نیست. حتی در بسیاری از موارد، از اصطلاحات استفاده شده، بهره‌ای هم ندارد!
هفتم تکیه بر داستان‌های شخصی یا حکایت‌ها به جای آمار معتبر و آزمایش‌های بزرگ، مثلا به جای «در آزمایش روی هزار نفر موثر بود» می‌گویند «برای من جواب داد».
هشتم ادعاهای اغراق‌آمیز و معجزه‌آسا، مانند درمان همه بیماری‌ها با یک روش ساده. اگر ادعایی چند تا از این معیارها را داشته باشد، احتمالا شبه‌علم است و باید با احتیاط برخورد کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.