آگاه: رسانههای معاند و ضدایرانی سالهاست یک الگوی ثابت را دنبال میکنند: سوار شدن بر موج نارضایتیهای واقعی مردم، تزریق هیجان و خشم، تحریک لایههای حساس جامعه و به میدان آوردن شبکه عوامل میدانی و مجازی برای تغییر ماهیت اعتراض. در این الگو، اعتراض مدنی و مطالبهمحور باید به صحنه آشوب بدل شود؛ زیرا آشوب، نه راهحل میخواهد و نه پاسخ کارشناسی، آشوب فقط خوراک عملیات روانی است. هدف روشن است: در فضای التهابزده، دیگر کسی از راهکار مهار تورم، اصلاح سیاستهای ارزی، کنترل بازار یا مسئولیتپذیری مدیران نمیپرسد. خواستههای بهحق مردم به حاشیه رانده میشود و جای آن را تصاویر خشونت، تخریب و ناامنی میگیرد. در این آشفتهبازار ساختهشده با امپراتوری رسانهای بیرونمرزی، مطالبهگر به «متهم» بدل میشود و مسئله اصلی، گرانی و فشار معیشت، به فراموشی سپرده میشود. این همان نقطهای است که طراحان بیرونی آن را «موفقیت» مینامند. نباید سادهاندیش بود. تبدیل اعتراض به اغتشاش، اتفاقی و خودجوش نیست؛ پروژهای است با اتاق فکر، خط رسانهای و پیادهنظام مجازی. از هشتگسازیهای همزمان تا روایتسازیهای تحریفشده، از برجستهسازی حوادث حاشیهای تا سانسور اصل مطالبه، همه برای یک هدف واحد: خراب کردن پل گفتوگو میان مردم و مسئولان و قفل کردن مسیر اصلاح. در این میان، مسئولیتها دوگانه است. از یکسو، دولت و نهادهای تصمیمگیر باید با شفافیت، سرعت و کارآمدی به ریشههای اقتصادی نارضایتی پاسخ دهند؛ تاخیر و ابهام، بهترین سوخت برای التهاب است. از سوی دیگر، جامعه نخبگانی، رسانههای داخلی و کنشگران مدنی باید مرز روشن «اعتراض» و «اغتشاش» را حفظ کنند؛ مرزی که اگر فروبریزد، هم امنیت عمومی آسیب میبیند و هم مطالبات مردم قربانی میشود. اعتراض حق مردم است و باید شنیده شود؛ اما مصادره این حق به نفع پروژههای ضدایرانی، ظلمی مضاعف به همان مردمی است که زیر فشار گرانی ایستادهاند. آگاهبودن، دقیقبودن و مراقبت از مسیر مطالبهگری، امروز نه یک انتخاب، که یک ضرورت ملی است. تنها در این صورت است که صدای مردم خاموش نمیشود و خواستههای بهحقشان در هیاهوی ساختگی گم نخواهد شد. برای تکمیل این تصویر، باید به یک نکته کلیدی نیز توجه داشت: تجربههای گذشته نشان داده هر جا عقلانیت، صبر اجتماعی و چارچوبهای قانونی مطالبهگری تقویت شده، دست جریانهای فرصتطلب کوتاه مانده است. جامعهای که آگاهانه مطالبه میکند، اجازه نمیدهد درد واقعیاش به ابزار بازیهای سیاسی بیرونی تبدیل شود. اعتراض مسئولانه، نه تنها تهدید نیست، بلکه فرصت اصلاح و بازسازی اعتماد عمومی است؛ به شرط آنکه مرزبندی با خشونت، تخریب و هیجانسازی حفظ شود. امروز بیش از هر زمان دیگری، کشور نیازمند گفتوگوی صریح میان مردم و مسئولان، رسانهگری دقیق و پرهیز از دوقطبیسازی کاذب است. رسانههای داخلی باید میداندار روایت مطالبات واقعی باشند و نگذارند صدای مردم از فیلتر شبکههایی عبور کند که نه دلنگران معیشتاند و نه دغدغه آینده ایران را دارند. حفظ آرامش اجتماعی و پیگیری مستمر مطالبات اقتصادی، تنها راهی است که هم منافع مردم را تامین میکند و هم پروژههای التهابآفرین را به شکست میکشاند.
۹ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۴
کد خبر: ۱۹٬۲۸۹
اعتراض به گرانی، فشار معیشتی و دشواریهای زندگی نه جرم است و نه ناهنجاری؛ این حق طبیعی و قانونی مردم است. جامعه زنده، جامعهای است که مطالبات خود را بیان میکند و حاکمیت کارآمد، حاکمیتی است که صدای این مطالبات را میشنود و برای پاسخگویی به آن برنامه دارد. اما آنچه امروز بیش از خود گرانیها نگرانکننده است، تلاش سازمانیافتهای است که میکوشد مسیر طبیعی مطالبهگری را منحرف و آن را به بیراههای پرهزینه به نام «اغتشاش» بکشاند.
نظر شما