۲۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۹
کد خبر: ۲٬۳۱۶

۴

هیچ درختی سکه طلا نمی‌دهد

علی جواهری_دبیر اجتماعی

آگاه_علی جواهری_دبیر اجتماعی: همه‌چیز را می‌دانند؛ می‌دانند دقیقا مخاطبان چه ‌می‌خواهند. در مقابل نه وجدان دارند و چیزی جز پول برایشان اهمیت ندارد. خلاءهای قانونی را می‌دانند و راه رسیدن به اهدافشان را دقیق برنامه‌ریزی می‌کنند. هدفشان «خالی کردن جیب مردم» است.

هربار در پوششی یکبار به اسم کوروش کمپانی فروش گوشی آیفون به نصف قیمت و یکبار از طریق موسسه مالی و اعتباری. خلاصه «کلاهبرداری» کسب و کارشان است؛ مثل آب خوردن پول مردم را می‌خورند. عدد میلیونی هم برایشان ارزشی ندارد به دنبال مبالغ هزار میلیاردی هستند.

البته این حقه‌بازان همراهانی هم دارند؛ چهره‌هایی که از مردم شهرت گرفته‌اند. افرادی که پول می‌گیرند و بدون در نظر گرفتن هیچ چیزی برای رسیدن این افراد تلاش می‌کنند و پست و استوری برایشان می‌گذارند.

مثل زمانی که گربه نره و روباه مکار به پای پینوکیو می‌نشستند تا سکه‌هایش را به امید داشتن درختی که سکه طلا میوه می‌دهد؛ چال کند. به این ترتیب دورهم برای مردم جریان درست می‌کنند و با تبلیغاتی پر رزق به برق شروع جذب مشتری می‌کنند. یک صدا آنقدر می‌گویند و می‌گویند تا تعداد زیادی از مردم بی‌خبر به آنان مراجعه می‌کنند و پول زحمت کشیده را به امید داشتن یک گوشی آخرین مدل واریز می‌کنند تا با نصف قیمت به آنچه می‌خواهند برسند.

چهره‌هایی به اصطلاح سلبریتی که خودشان عامل تجمل‌گرایی در بین مردم هستند و خوب می‌دانند در کشورهای حاشیه خلیج فارس هم آن گوشی این قیمت نیست؛ پای میز معامله شرف می‌نشینند و اعتبارشان بین مردم را به چند صد میلیون تومان و شاید یک گوشی آیفون یا شامی لاکچری می‌فروشند. بعد هم که همه چی ضایع می‌شود؛ شانه بالا می‌اندازند و می‌گویند: «ما پول‌مان را گرفته‌ایم تبلیغ کرده‌ایم. مردم باید حواس‌شان را جمع می‌کردند.» و مردم دلخور از شنیدن این صحبت‌ها. حتی یک نفرشان حاضر نیست پولی گرفته است که به چند مال باخته بدهد تا خوشحال شود. پولی که شاید جای زیادی در زندگی آن چهره معروف نداشته باشد. اما شاید اعتماد از دست رفته شان بین مردم را باز گرداند. البته هرچیز مرام و معرفت می‌خواهد که از پول‌پرستان به دور است.

البته روی دیگر این ماجرا مردم هستند که اعتماد می‌کنند و در فکر این هستند که آیفون دست بگیرند و فلان مارک لباس را بپوشند. چرا؟ آیا نباید قبل انجام کاری جوانب را بررسی کنیم و یک جست‌وجوی ساده درباره قیمت واقعی و گمرکی آن داشته باشیم. آن وقت دل به وعده دورغی نخواهیم داد.

البته باید سایه نظارت هم باید به اینگونه شرکت‌ها بیشتر شود تا مردم با خیال راحت خریدشان را انجام دهند. اینکه هرکسی از راه برسد شرکتی ثبت کند و هر تبلیغی هم که می‌خواهد انجام دهد و آخر پول مردم بردارد و ببرد؛ جایی در کشورمان ندارد و نباید هم داشته باشد. چرا که اینگونه رخدادها عواقب ناگواری در جامعه حواهد داشت. نخستین آن ترویج حس بی‌اعتمادی‌ست. البته مراجعه قانونی به این مسئله رسیدگی خواهند کرد و متهمان را به سزای عمل‌شان خواهند رسید. اما بار روانی منفی و تبعات این رخداد در ذهن مردم خواهد ماند. به امید روزی بهتر و مسئولیت‌پذیری در برابر کاری که انجام می‌دهیم و سخنی که بر زبان می‌آوریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.