۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۴
کد خبر: ۳٬۳۲۲

گزارش «آگاه» از ماجرای حواشی بین نماوا و اهالی سینما را بخوانید

فقدان شفافیت نظارتی ذیل سایه حواشی اخلاقی

نه‌تنها تمرکز نظارت قانونی بر بخش محتوایی نمایش خانگی شفاف نیست که بخش اقتصادی آن نیز رها شده است؟

ماجرا از اظهارنظر یکی از مدیران ارشد نماوا، حسن شانه‌ساززاده آغاز شد. او موسس مجموعه شاتل و نایب‌رییس مجموعه نماواست. شانه‌ساززاده طی مصاحبه‌ای بازیگران و تهیه‌کنندگان سینما را بی‌اخلاق خواند و اشاره کرده که «به آنها پول بدهی، همه کاری انجام می‌دهند.» این اظهارنظر واکنش‌های گسترده‌ای را در جامعه سینمای ایران برانگیخت و درنهایت موجب مواضع تند و قطع همکاری‌های گسترده و انتشار بیانیه در پاسخ به این موضوع شد. افرادی همچون همایون اسعدیان کارگردان و تهیه‌کننده سینما، مازیار میری کارگردان، هوشنگ گلمکانی منتقد سینما، محمدحسین فرحبخش تهیه‌کننده سینما و بسیاری دیگر از افراد و اصناف جامعه سینمای ایران نسبت‌به حرف‌های حسن شانه‌ساززاده واکنش‌های قاطع و انتقادی نشان دادند.

فقدان شفافیت نظارتی ذیل سایه حواشی اخلاقی

آگاهزهرا بذرافکن- خبرنگار گروه فرهنگ؛ سکوهای وی.او.دی در ایران از ابتدا محل بحث و نقدهای جدی و بنیادینی در تمامی ابعاد و مواضع و همچنین نحوه تولید و انتشار و تبلیغ آثار بوده‌اند. در ایران پیش از آنکه برای رسانه قوانین جامعی تدوین شود، رشد رسانه در تمامی مدیوم‌ها به‌سرعت و با فراگیری گسترده‌ای اتفاق افتاد. پیش آمدن چنین مواردی در موضوعاتی که اغلب فنی، محتوایی یا تبلیغاتی بودند، قابل مسامحه بوده و به‌هرترتیب با درنظرگیری حجم گردش مالی و اقتصادی فراهم‌شده به صرف اصلاح، از سر گذرانده و فراموش شدند. این‌بار اما موضوع فنی یا مشابه آن نیست؛ کار به رفتار غیرانسانی و غیراخلاقی در سطح رسانه رسیده و طبیعی است که واکنش‌های بسیاری را برانگیخته است. موضوع این گزارش یافتن مقصر و بیان ضرورت عذرخواهی نیست، بلکه تلاش بر این است که با نگاهی جامع‌تر، کلیت برخوردهای این‌چنینی بررسی شود.

کوچ بی‌حاصل

بیایید کمی به عقب برگردیم، مثلا تا اوایل دهه۹۰، یعنی همانجایی که جامعه فیلمسازان و رسانه شروع به کوچ از تلویزیون و بعد از آن از سینما به پلتفرم‌های نمایش خانگی کردند. اولین آسیب را تلویزیون خورد و کم‌کم از سکه افتاد -این موضوع در تمام دنیا عمومیت دارد اما نه به این شدت و حدت-. بعد از آن، یعنی در حوالی سال‌های ۹۷ و ۹۸ و با ضربه‌ای که همه‌گیری کرونا به سینما زد، این هجرت دسته‌جمعی بیش از پیش قوت گرفت و بعد از آن نیز خروجی سینما به شکلی فاجعه‌آمیز محدود شد. انتقادهای زیادی به این بازار به‌راه‌افتاده در سکوهای نمایش خانگی شد و بسیاری از مدیران فرهنگی تازه متوجه شدند که سینما از سینماگران خالی شده است. برتری سینمای نمایش خانگی که حالا مصرف آن بعد از دو سال خانه‌نشینی مخاطب کرونازده به فرهنگی واقعی بدل شده بود، نسبت‌به سینمای عمومی در دو وجه عمده است؛ گردش مالی قوی به‌واسطه ورود سرمایه‌گذاران قدر در این حوزه و نبود محدودیت‌های ممیزی در تولید آثار که گاه به بدعت‌گذاری‌هایی تاریخی نیز منجر شده است. اگر به خروجی چندساله اخیر سکوهای نمایش خانگی نگاهی بیندازید و همچنین میزان هزینه‌ای که صرف آن شده است، اهمیت سرمایه در تعیین محتوا، تولید، جابه‌جایی و قراردادها عیان می‌شود.

فقدان شفافیت نظارتی ذیل سایه حواشی اخلاقی

تضمین همه‌جانبه کارفرما

درنهایت فیلمساز و بازیگر و غیره در این بستر کمتر دغدغه فروش و مخاطب‌یابی آثار را دارد، همه‌چیز با «پلتفرم» است. تبلیغات گسترده شهری و مجازی و رسانه‌ای، اشتراک‌های گران، حضور سوپراستارها و علاوه‌بر آن نیز تبلیغات درونی پلتفرم‌ها ضامن بازگشت چندبرابری هزینه‌های تولید است؛ به‌شکلی که برخلاف وضعیتی که در سینماست، شانه‌ساززاده در مصاحبه مذکور آشکارا اعلام کرد که ارزان‌ترین سریال‌های ما به‌ازای هر قسمت هزینه‌ای سه‌میلیاردی دارد. این عدد آن هم با خروجی آثاری عمدتا ضعیف، واقعا ترسناک و عجیب است.

اعتراض به بی‌اخلاقی با نهایت بی‌اخلاقی

بدیهی است که نه‌فقط در سینما، در همه اصناف بی‌اخلاقی‌هایی رخ دهد. گاه اخبار آن از دل اهالی سینما بیرون آمده و در میان خودشان هم حل شده است. موضوع آنجایی حساس شده که از یک صنف دیگر چنین حرفی زده شده و بدتر آنکه همه را هم به یک چوب رانده است. اینکه جامعه انجمن‌های سینمایی و اشخاص موضوع را به برخورد قانونی ارجاع داده‌اند، واکنشی است که در جامعه به آن نیاز داریم. این در حالی است که تا این لحظه هیچ عذرخواهی و دلجویی رسمی و غیررسمی ازسوی شخص توهین‌کننده یعنی نایب‌رییس مجموعه نماوا رخ نداده است. آن‌سوی ماجرا اگر یک چهره مطرح در کسوت سینما و هنر درون صنفی یا مرتبط و نامرتبط با بی‌اخلاقی موضع‌گیری داشته باشد، آنچنان که باید و با این حجم شماتت نخواهد شد.

روابط عمومی ضعیف و ناکارآمد

اصطلاح معروفی هست که ما در ایران روابط عمومی قوی نداریم، بااین‌حال این زنجیره ناقص یک جایی باید قطع و اصلاح شود. چرا روابط‌عمومی یک مجموعه‌ رسانه‌ای باید کاملا بر مبنای ارتباطات شخصی و فردی کار کند درحالی‌که پلتفرم‌ها ادعای مخاطب میلیونی دارند؟ اینکه خبرنگارها و رسانه‌ها به ناکارآمدی و ناپاسخ‌گویی روابط عمومی این مجموعه‌ها عادت دارند به کنار اما در چنین وضعیتی که نه‌فقط برای پلتفرم مذکور که برای دیگر سکوهای نمایش خانگی نیز اثرات جبران‌ناپذیری در نگاه مخاطب مصرف‌کننده و هنرمندان به آنها دارد و در یک کلام، وضعیت بحرانی است؛ تنها اقدامی که روابط‌عمومی سکوی مذکور به آن دست زد، انتشار یک بیانیه کتبی از طریق اکانت‌های سایبری عمومی و بی‌ربط! بود که نه‌فقط فضا را آرام نکرد، بلکه تنش را بیشتر و هنرمندان را عصبی‌تر ساخت.

خلأ قانونی تا ابد

تنها بخشی از عملکرد سکوهای نمایش خانگی که تاکنون ازسوی نهادهای نظارتی مورد توجه قرار گرفته است، بخش ممیزی و محتوایی آن بوده است که آن هم مطابق خروجی آن، به‌ظاهر بی‌حاصل بوده است. حالا که کار به جایی رسیده که یک مدیر ارشد با بی‌اخلاقی پشت یک تریبون رسمی، عمومیت یک جامعه از هنرمندان را به پول‌دوستی متهم می‌کند و ابایی هم از آن ندارد، حتی اگر حرف او مصداق عینی داشته باشد، اما نکته مهم حرف او، حقیقت جریان مالی و پولی در این بستر است که در جوسازی موجود، مغفول مانده و  به نظر وقت آن رسیده است که این حجم از جابه‌جایی بی‌حساب و کتاب سرمایه در این حوزه زیر تیغ شفافیت قانون رود و سر و سامانی گیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.