سال گذشته رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان در دیدار با معلمان به نکته‌ای اشاره کردند که حکایت از یک اتفاق مهم داشت. ایشان در آنجا فرمودند: «یک نکته‌ دیگر مسئله‌ تحول در آموزش‌وپرورش و مسئله‌ این سند تحولی است که بالاخره بعد از مدت‌ها با تاخیر تهیه و آماده شد.

آگاه: درباره‌ سند تحول، من در سال‌های قبل هم که دیدار داشتیم مکرر گفته‌ام، باز هم باید بگویم؛ حالا الان امیدواری هست که ان‌شاءالله همتی در مجموعه وجود داشته باشد که این کارها را انجام بدهند. اولا بایستی سند تحول دائما به‌روزرسانی بشود. درست است که سند تحول تنظیم شد و سند خوبی هم هست، اما آیه‌ قرآن نیست؛ نه اینکه حالا هر روز به یک شکلی دربیاورند، اما بایستی افراد صاحب‌نظر آن را به‌روزرسانی کنند و تکمیل کنند، ثانیا برای اجرای سند تحول یک نقشه‌راه لازم است؛ این نقشه‌راه تا حالا تنظیم نشده؛ یعنی بنده اطلاع ندارم، آنچه به من هم گزارش دادند همین است. نقشه‌راه برای اجرای سند تحول تهیه نشده؛ برای همین هم هست که از سند تحول در کف مدرسه خبری نیست. سند تحول چیز خوبی است، حرف‌های بسیار خوبی در آن هست، اما در واقعیت، در محیط تعلیم و تربیت، انسان اثری و نشانی از سند تحول نمی‌بیند؛ این برای این است که نقشه‌راه تهیه نشده. پس بنابراین، نکته‌ بعدی درمورد سند تحول این است که بایستی نقشه‌راه برای آن تهیه بشود، یک برنامه‌ریزی باید برای آن بشود.

نکته‌ سوم این است که این نقشه‌راه باید ازسوی دولت و مجلس حمایت بشود، کمک بشود. اگر چنانچه در آموزش‌وپرورش نشستند با صاحب‌نظران بحث کردند، همفکری کردند، بالاخره یک نقشه‌راهی برای اجرای سند تحول درست کردند، [اما] وقتی که می‌خواهند بودجه را تنظیم کنند، مدام مشکل درست شد، در دولت مشکل درست شد، در مجلس ایراد گرفته شد، خب به جایی نمی‌رسد. باید دولت و مجلس حمایت کنند، دیگر اینکه برای سند تحول، یک بدیلی و رقیبی درست نکنند. سند تحول یک سند متقن و محکم و خوبی است؛ دیگر از یک گوشه‌ای باز یک سند دیگری سر درنیاورد برای تحول، همه را متحیّر کند که چه کار کنیم، چه کار نکنیم.

دیگر اینکه در این نقشه‌راهی که اشاره کردم، شاخص‌های قابل اندازه‌گیری وجود داشته باشد. حالا معمولا شاخص‌های قابل اندازه‌گیری شاخص‌های کمی است، اما گاهی در یک مواردی شاخص کمی ممکن است امکان‌پذیر نباشد...»

درواقع در این فراز مهم چند فقره دستور مهم در باب سند تحول ازسوی رهبر معظم انقلاب صادر شده و یک آسیب‌شناسی کامل هم صورت گرفته است.

آسیب‌ها عبارت است از:

  • تاخیر در تهیه و آماده شدن سند
  • به‌روز نبودن
  • نداشتن نقشه دقیق برای اجرا
  • عدم حضور اثر سند در کف فضاهای آموزشی و مدارس
  • عدم حمایت قوا
  • نداشتن شاخص اندازه‌گیری پیشرفت سند

که این موارد به ابلاغ دستورهایی شده است که عبارت است از:

  • ضرورت به‌روزرسانی سند
  • تدوین نقشه‌راه برای اجرای سند
  • حمایت کامل قوا از اجرای سند
  • عدم طراحی سند بدیل و رقیب
  • تعریف شاخص‌های قابل اندازه‌گیری برای پیشرفت سند

حالا نکته‌ای که در اینجا قصد پرداختن به آن را داریم این است از زبان وزرای آموزش‌وپرورش به‌عنوان متصدیان اصلی این ماجرا بشنویم که چه موانعی منجر به اجرا و تحقق کامل سند نشده است؟

محمود فرشیدی که در سال‌های ۱۳۸۴-۱۳۸۶ مسئولیت وزارتخانه آموزش و پرورش را برعهده داشته است و به نوعی آغازکننده سیر تدوین و طراحی طرح تحول بوده است در بیان دلایل عدم وقوع و تحقق کامل سند تمدن تصریح می‌کند:

  1. عدم باور برخی دست‌اندرکاران به سند

یک از دلایل اجرایی‌نشدن سند، عدم باور دست‌اندرکاران امور اجرای سند تحول به آن است. یا به سندهای قبلی اعتقاد داشتند یا کاملا مخالف سند تحول بودند.

  1. مقاومت بوروکراتیک در برابر اجرا

نظام بوروکراسی واداری ساختار آموزش‌وپرورش با هرگونه تحول در نظام اداری مخالفت می‌کند.

  1. تشریح‌نشدن ضرورت سند

باید از طراحان اصلی سند دعوت شود که در تلویزیون و دوره‌های آموزش ضمن خدمت فرهنگیان این سند را تشریح کنند.

  1. کمک‌نکردن سایر بخش‌ها

رییس‌جمهوری، رییس قوه قضاییه، رییس مجلس و همه مسئولان عالی قوا مسئولیت دارند که به اجرای سند کمک کنند؛ چون مثل مسئله کرونا، اقتصاد و اشتغال، مسئله ملی است.

حمیدرضا حاجی‌بابایی که در دولت دوم محمود احمدی‌نژاد وزارتخانه را تحت مدیریت خود داشت، در راستای عدم تحقق کامل و جامع سند تحول آموزش‌وپرورش سه دلیل می‌آورد؛

  1. عدم اعتقاد به سند

بعضی این سند را قبول ندارند و نمی‌خواهند حرکت بکنند. بعضا مدیران ما حاضر نیستند برای اجرایی‌کردن سند از سطح مشکلات عبور بکنند؛ مقاومت‌هایی وجود دارد.

  1. نیازمند بسیج امکانات آموزش‌وپرورش

باید امکانات زیادی در اختیار وزارت آموزش‌وپرورش قرار بگیرد؛ چه از طرف دولت، چه از طرف وزارتخانه‌های گوناگون.

  1. کمبود معلم

وقتی برای کار روزمره‌مان در کلاس با مشکل تامین معلم مواجه باشیم، اجرای سند با مشکل روبه‌رو می‌شود.

علی‌اصغر فانی که در بین سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ مسئولیت وزارتخانه را در دست داشت هم علت عدم تحقق کامل سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش را اینگونه بیان می‌کند:

  1. غفلت از مقدمات اجرایی و تقنینی

به‌جای اینکه به مرحله تمهید مقدمات برویم، به مرحله اجرا رفتیم.

  1. اجرای شتاب‌زده

اجرای سند باید از محتوا و برنامه‌ها و با تمهید مقدمات از سال اول ابتدایی شروع می‌شد، نه از ساختار و ششم ابتدایی اجرای سند خوب متولد نشد.

  1. بی‌ثباتی مدیریتی

آموزش‌وپرورش برای اجرای سند به مدیر توانمند، باتجربه و تثبیت‌شده نیاز دارد؛ یکی از عوامل عدم موفقیت، بی‌ثباتی مدیران است.

سیدمحمد بطحائی هم که بعد از فانی کار اداره وزارتخانه را در دست گرفت و تا ۱۳۹۸ این فرآیند ادامه پیدا کرد، اجرایی‌نشدن همه‌جانبه سند را معلول عوامل زیر می‌داند:

  1. آماده نبودن ساختار و بستر اجرایی در آموزش‌وپرورش

سند تحول عملیاتی و اجرایی نخواهد شد، مگر آنکه ساختار اجرایی و استقرار سند تحول را بازنگری کنیم.

  1. لزوم همراهی سایر بخش‌ها

استقرار و اجرای سند تحول بسیار فراتر از وزارت آموزش‌وپرورش است. قوه مقننه و قضاییه هم باید به‌صورت جدی ورود کنند.

  1. نیاز به ورود شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی در مرحله اجرایی

نقش شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی تا حالا طراحی و کمی هم نظارت بوده؛ اما باید در ساختار اجرایی استقرار و ایجاد سند تحول هم ورود پیدا کند.

  1. تعیین مراحل اجرایی سند در قالب یک پروژه عملیاتی

منظور از پروژه این است که در کدام بازه زمانی چه اقدامات و فعالیت‌هایی با چه دستاوردهایی و منابعی و توسط کدام مراجع و نهادها و سازمان‌ها اتفاق بیفتد.

در نهایت محسن حاجی‌میرزایی که در دو سال آخر دولت روحانی مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفت، در مقام پاسخگویی به اینکه موانع اجرا و تحقق سند تحول بنیادین چیست؟ می‌گوید: «داشتن درک روشن و تبیین دقیق از قوت‌ها و ضعف‌های محیط داخلی و فرصت‌ها و تهدیدهای محیط بیرونی سهم بسزایی در شناسایی راهبردهای صحیح دارد. در بررسی سند چنین تناظری میان تحلیل حاصل از محیط و راهبردهای منتخب مشاهده نمی‌شود و به نظر می‌رسد که راهبردها مستقل از چنین ارتباطی شناسایی و انشاء شده است. مشخص نیست که درک سند از مختصات دقیق نظام آموزشی و تربیتی در زمان کنونی چیست و راهبردهای آن چگونه می‌تواند با بهره‌گیری درست از قوت‌ها و فرصت‌ها، ضعف‌ها و چالش‌ها را برطرف کند؟ خنثی‌بودن نسبت به واقعیت‌های موجود از ارزش اجرایی سند می‌کاهد و میزان توفیق آن در ترمیم کاستی‌ها را با چالش‌های جدی روبه‌رو می‌کند؛ البته با تامل در راهبردها می‌توان به درکی از تحلیل تدوین‌کنندگان از وضعیت جاری نظام آموزشی و تربیتی دست یافت، اما در چنین سندی ما نیازمند تصریح دقیق‌تری به آسیب‌شناسی وضعیت و تحلیل عوامل موثر بر آن و سپس شناسایی راهبردها در تناظر با آن داریم.

عوامل بسیاری از قبیل مدرسه، خانواده، مدیر، معلمان و کادر آموزشی، برنامه درسی، سنجش و ارزشیابی، تامین و تخصیص منابع مالی، فضا و تجهیزات، فرآیندها، روش‌ها و صلاحیت‌های مدیریتی در توفیق نظام آموزشی و تربیتی برای نیل به اهداف مصوب دخیل هستند. ترکیب هم‌افزای این عوامل برای تحقق اهداف تعلیم‌وتربیت مستلزم داشتن طراحی سنجیده از مناسبات و روابط میان این متغیرها و تامین انگیزه مستمر و پایدار آنان برای هم‌گرایی در تحقق اهداف است. سند در بخش‌های گوناگون خود به هریک از این متغیرها توجه کرده و احکامی نیز مصوب کرده است، اما از طراحی پیوند و ارتباط میان این عناصر خبری نیست و مشخص نشده است که این عناصر چگونه به تحقق یک هدف بلندمدت کمک می‌کنند. تامل در وضعیت کنونی این متغیرها حاکی از آن است که یکی از مهم‌ترین کاستی‌های مزمن نظام تعلیم‌وتربیت نگرش مستقل و گسسته به هریک از این موضوعات است که هم در تدوین راهبرد و هم در ارائه گزارش‌ها به‌وضوح می‌توان این گسستگی را مشاهده کرد. درست است که توفیق در هریک از این موضوعات یک توفیق مستقل محسوب می‌شود، اما مهم تاثیر این اجزا بر یکدیگر و کمک به تحقق اهداف نهایی است. امروزه ترکیب مدرسه، معلم، برنامه درسی و منابع مالی هم‌جهت و هم‌راستا نیست، مفصل‌بندی‌های آنها به‌دقت برقرار نشده و از اهداف غایی نظام تعلیم‌وتربیت حمایت نمی‌کند. تحقق آموزش‌وپرورش مطلوب امری سهل و ممتنع است. سهل است اگر از مسیر سنجیده و درستی در دستور قرار گیرد و ممتنع و بسیار پیچیده و دست‌نایافتنی است زمانی که نقطه عزیمت اشتباهی انتخاب شود. در ساده‌ترین شکل قرار است کودکان و نوجوانان لازم‌التعلیم در پرتو نظام آموزشی و تربیتی به سطحی از دانش، ارزش، مهارت و قابلیت دست یابند که برای ایفای نقش‌های فردی و اجتماعی آنان لازم و شایسته باشد؛ بنابراین، نقطه عزیمت برنامه درسی است که بتواند مشخص کند که این دانش، ارزش، مهارت و قابلیت‌ها چیست و چگونه می‌توان به آن دست یافت. علی‌رغم تلاش‌های گسترده‌ای که در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی شده است، همچنان پاسخ دقیق، روشن، قاطع و عملیاتی به این پرسش بنیادی و درعین‌حال بدیهی داده نشده است.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.