۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۱
کد خبر: ۳٬۶۱۸

گزارش «آگاه» درباره برنامه‌های سرگرمی‌محور صداوسیما را بخوانید

گرفتار در تقلید و تکرار

سرگرمی در تلویزیون در چرخه عاری از ایده و خلاقیت افتاده‌ است

الناز برکاتی_ خبرنگار گروه فرهنگ: این روزها نقد کردن تلویزیون آسان‌ترین کار دنیاست، چراکه ضعف‌های آن به قدری عیان شده است که حتی مخاطب عادی و غیرمتخصص هم به‌طور واضح آن را متوجه می‌شود. واقعا به این نتیجه رسیده‌ایم که دوران برنده بودن سیما در رقابتِ برنامه‌های سرگرمی‌محور به پایان رسیده‌ است. گویا تلویزیون شبیه به پدر فرتوتی شده است که دیگر توان و ایده‌ای برای برنامه‌های سرگرمی‌محور ندارد و نمی‌تواند با کنترلی که در دست دارد مخاطبان را جذب کند. همه دست‌اندرکاران دور هم جمع می‌شوند تا یک برنامه را به مرحله انتشار برسانند و مقابل دیدگان مخاطبان قرار دهند اما آنچه باید جورِ جذب و به اشتیاق آوردن مخاطبان را بکشد، ایده است.

گرفتار در تقلید و تکرار

آگاه: این ایده، ابتکار و خلاقیت در ساخت مجموعه‌های سرگرمی‌محور است که چرخه جذب مخاطب را تند می‌کند وگرنه که بدون داشتن ایده و ابتکار عمل و بدون تولید محتوای سرگرم‌کننده و موردعلاقه تماشاگران روزبه‌روز شاهد کند شدن بیش از پیشِ این چرخه خواهیم بود، درست همان چیزی که اکنون می‌بینیم. تلویزیون به‌عنوان یک رسانه ملی باید دست به تولید برنامه‌هایی بزند که علاوه بر محتوای خلاقانه و جذاب، نوآوری و ابتکار هم داشته باشند، نه اینکه صرفا هربار شاهد مجموعه‌ای مشابه مجموعه‌های گذشته با اندک تغییر باشیم، چراکه تلویزیون خودش یک برند است و محتواها یا حتی چهره‌هایی که در این قاب قرار می‌گیرند هم از برندهای صداوسیما به شمار می‌روند. در سال‌های اخیر، فرازونشیب‌های تلویزیون کم نبوده است، تکراری بودن محتوا و برنامه‌ها هم یکی از چالش‌های فعلی است. لازمه برندسازی یک اتاق‌فکر قوی با ایده‌های جذاب و به‌روز است و در واقع باید سلسله کارهایی انجام شود که اغلب برنامه‌سازان و تهیه‌کنندگان به دلایلی چون لحاظ کردن سود مالی یا تعجیل برای رساندن به پخش از این مجموعه کارها غفلت می‌کنند و لذا برندسازی اتفاق نمی‌افتد؛ البته برنامه‌هایی در دوره‌ای برند یک شبکه بوده‌اند اما با گذشت زمان، با وجود اینکه هنوز هم پخش‌شان ادامه دارد به‌دلیل پایین آمدن کیفیت و عدم نوآوری، این ویژگی را از دست داده‌اند.

خندوانه در ورطه سلبریتی‌پروری

در سال‌های اخیر به‌دلیل سرعت گرفتن روند پیشرفت فناوری‌های نوین و افزایش پلتفرم‌ها و تغییر ذائقه نسل جدید، مخاطبان جعبه جادوییِ سیما با ریزش مخاطب مواجه است، اما درعین‌حال اگر تلویزیون به‌عنوان در دسترس‌ترین بستر اطلاع‌رسانی در جامعه، با استفاده از سبک‌های متفاوت و نوآورانه تولید محتوای مناسب داشته باشد، می‌تواند دوباره مخاطبان خود را به پای این قاب بنشاند. یکی از دلایلی که نسل جدید ما دنبال سرگرمی در تلویزیون نمی‌گردد این است که در فضاهای دیگر با تنوع و تعدد بیشتری وجود دارد و برایشان فراهم شده است. ساخت برنامه‌های سرگرمی‌محورِ جدید و نو شدن آنتنِ سیما امری لازم و دارای اهمیت است. با وجود جذابیت‌های فضای مجازی و کم شدن بینندگان تلویزیون رسانه ملی می‌تواند با ساخت برنامه‌های سرگرم‌کننده، مخاطب قهرکرده را با تلویزیون آشتی دهد. ماموریت اصلی رسانه ایجاد سرگرمی همراه با محتوای مفید است و کسی که پای تلویزیون می‌نشیند یعنی ساعتی از کارها و مشغله‌های روزمره رهایی پیدا کرده و نیازمند آن است که زمان کوتاهی هم که شده با محتوای جذاب و سرگرم‌کننده به نشاط دست یابد. شبکه نسیم هم به همین خاطر راه‌اندازی شد و «خندوانه» از آن دست برنامه‌های این شبکه بود که در ابتدا بسیار خوب عمل کرد و ایده‌های فراوان و نویی داشت که توانست تماشاگران را به تماشا بنشاند.

وقتی «خندوانه» روی آنتن می‌رفت برای لحظاتی هرچند کوتاه هم شده مخاطب غم و غصه‌ها را کنار می‌گذاشت و حدود سه ساعتی با این برنامه همراه می‌شد. این برنامه در فصول ابتدایی خود با ایده‌ها و آیتم‌های متنوعی چون حضور شخصیت جذاب جناب‌خان، استاد کهنمویی، دعوت مهمانان صنفی مانند آتش‌نشانان و پاکبانان، استندآپ‌کمدی‌هایی که در آن زمان باتجربه بوده یا تازه به این عرصه به سبب مسابقات همین برنامه، وارد میدان شدند و... توانسته بود در دل‌های مخاطبان جا گیرد و علاوه بر آنکه شادی به وجود می‌آورد و می‌خنداند، به افزایش سطح آگهی مخاطبان هم کمک می‌کرد. همین امر موجب شده بود تا شبکه نسیم به یکی از قدرتمندترین شبکه‌ها به‌دلیل وجود چنین ایده و خلاقیتی بدل شده بود، به‌طوری‌که حتی مدیران سازمان هم نمی‌دانستند عبارت «شبکه نسیم، شبکه نشاط و سرگرمی» چه قدرت گیرایی بالایی دارد اما باید این را هم گفت که اگر خود مخاطبان میلی به خنده نداشتند یا به یک سرگرمی برای فرار از تنش‌ها و استرس‌ها و فراموشی لحظه‌ایِ مشکلات نیازی نداشتند، شاید تلاش‌های خندوانه به این حد موفق نمی‌شد. اما این برنامه هم در دو فصل پایانی در چرخه تکرار ایده گیر افتاد و دیگر نتوانست مانند روزهای آغازینش و پنج فصل ابتدایی‌اش موفق و در اوج به فعالیتش ادامه دهد، چراکه دیگر خبری از آن ایده‌ها و خلاقیت‌های ناب و جذاب نبود و در ورطه سلبریتی‌پروری و مسابقاتی با هدف وایرال‌سازی به‌جای استعدادیابی، رقابت و سرگرمی افتاد، همین امر موجب شد تا در فصول هفتم و هشتم به‌دلیل افت کیفی برنامه و چرخش آیتم‌ها حول محور سلبریتی‌ها و تکرار سقوط کرده و به کار خودش پایان دهد.

استاد کهنمویی در لباسی جدید

خندوانه که به‌طور قطع کنار رفت و دیگر ساخته نشد، از ابتدای نوروز ۱۴۰۲ برنامه سید خندان به روی آنتن شبکه دو رفت تا ساعات خوشی را برای مخاطبان رقم بزند. با شروع برنامه «سیدخندان» مخاطبان شاهد برنامه‌ای بودند که از رویکرد سلبریتی‌محور فاصله گرفته بود اما همگان شاهد تکراری بودن ایده گرفتن و مدل آن از خندوانه بودند و همه‌چیز آن شبیه کلیت خندوانه بود. با این تفاوت که مخاطب این برنامه جمع کوچکی از طرفداران طنزپردازان جبهه فرهنگی انقلاب بود و در واقع مذهبی‌های قشری و قشر مذهبی مخاطب هدف این برنامه شدند و نوع خاصی از طنز را ارائه می‌کرد که مورد توجه همه جامعه نبود. این درحالی است که مخاطبان رسانه ملی میلیون‌ها نفر با علایق و سلایق متفاوت هستند؛ بنابراین باید برنامه‌های آن نیز برای تمامی افکار باشد، نه برای بخشی از جامعه که بیشتر می‌شناسیم. ذات تولید برنامه‌های جذاب، ایده‎‌های نو و خلاقانه است، نه تکرار استاد کهنمویی در لباسی دیگر. سیدخندان ورژن دیگری از خندوانه بود با سر و شکلی متفاوت اما بدون ایده، تنها تمایزش دوری از سلبریتی‌پروری بود، همان چیزی که خندوانه را به اعماق چاه کشید ولی حتی نتوانست سیدخندان را بالا ببرد.

گرفتار در تقلید و تکرار

چاه تقلید 

تقلید از برنامه خندوانه تنها به سیدخندان ختم نشده، بلکه باز هم در شکلی دیگر در قاب تلویزیون نمایان شده است. برنامه‌های سرگرمی‌محور باید براساس منظومه فکری خلاق و هوشمندانه با ابعاد مختلف روز تولید شوند و دیگر تقلید و رونویسی از برنامه‌ای دیگر اثری ندارد. «هموطنز» نام مجموعه‌ای استودیویی و مخاطب‌محور با تم طنز است که جهت آشنایی با استان‌ها و شهرهای کمتر شناخته‌شده و آداب، رسوم، فرهنگ و مشاهیر آن خطه یا حتی شناخته‌شده اما با ظرفیتِ آشنایی بیشتر است. «هموطنز» همان‌گونه که از نام آن پیداست، مبتنی بر طنز و سرگرمی است اما باوجوداین تلاش می‌کند مردمان و مفاخر شهرها، فرهنگ و نوابغ آنها را هم معرفی کند. این برنامه از شب‌های نوروز ۱۴۰۳ با اجرای کامران تفتی ساعت۲۳ از شبکه دوی سیما مهمان خانه مخاطبان شد. آیتم‌های متعددی در این برنامه وجود دارد که سعی دارد تا  شهرهایی را به شما معرفی کند که یا کمتر اسمشان را شنیده‌اید یا از آداب، رسوم، فرهنگ، زبان، لهجه، گویش، لباس، هنرهای دستی و سنتی، غذاها، اماکن یا پوشش گیاهی و جغرافیایی آن اطلاعات چندانی ندارید. شهرهایی که با نشناختن‌شان ممکن است از برنامه سفری نوروز یا هر زمان دیگری نادیده گرفته شده و از چرخه اقتصادی گردشگری مغفول بمانند. ایده هموطنز به خودی‌خود نو و مبتکرانه نیست، دکور، آیتم‌ها، حتی نوع حرکات و اکت‌های کامران تفتی به‌عنوان مجری همانند رامبد جوان در خندوانه است. آنچه از نام این برنامه هم پیداست محتوای برنامه تلفیقی از هموطن با طنز است اما دقیقا تکرار و تقلیدی از مجموعه خندوانه است؛ به‌عنوان‌مثال، یکی از بخش‌های این برنامه «به افتخاره» است که در آن تفتی با نام آوردن از کسانی که به نوعی در فرهنگ و پیشینه شهر موثر بوده‌اند از حاضران برای تشویقشان مساعدت می‌گیرد، آیتم شبیه به این را در برنامه خندوانه و نوع ضعیف‌تر آن در سیدخندان هم شاهد بودیم که معرفی مشاهیر می‌پرداخت یا اقشار مختلف از آتش‌نشان تا نیروی شهرداری و... حضور داشتند. 

موجی از تکرارهای غیرتخصصی 

مسلما رسانه بدون مخاطبان معنایی ندارد، زمانی که افراد متخصص، باتجربه و دارای اندیشه و نوآوری دست از ساخت و تولید برنامه‌های پر از ایده می‌کشند با موجی از برنامه‌های تکراری مواجه می‌شویم که بدون هیچ خلاقیت نوینی و با کپی از مجموعه‌های پیشین تولید شده‌اند. اینگونه می‌شود که تخصص به کنار می‌رود و با جنجال‌های ویژه تلاش می‌شود تا برنامه‌ای کلیشه‌ای تولید و با آمار مخاطبان پایین، سرپا باشد و بماند و با استفاده از سلبریتی‌ها تلاش می‌شود تا فقدان متخصصان و خلأ ایده‌های نوین پر شود. رویه‌ای که درحال‌حاضر مدیران سیما در نظر گرفته‌اند موجب شده تا جای آنکه برنامه‌های سرگرمی‌محورِ متفاوت با محتواهای غنی و مفهومی تولید شود و مخاطبان پای قاب تلویزیون بنشینند، با دیدن موجی از تکرارها و فرسایش در عدم خلاقیت، سوی محتوای موردعلاقه‌اش در بسترهای دیگر کوچ کند. همانطور که گفته شد، برنامه‌ها و محتوای رسانه ملی برندی مخصوص به شمار می‌روند که نیازمند ارتقا و پیشرفت روزافزون هستند اما نه‌تنها چنین چیزی دیده نمی‌شود، بلکه گویی اتاق ایده و اندیشه‌ای وجود ندارد تا ایده‌پردازی کنند و مدیران لباسی نو بر تن ایده‌های اسبق کرده و آن را به خورد مخاطبان داده و به آنها تحمیل می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.