در آستانه انتخابات ۱۱اسفندماه انتشار نامه ۱۱۰نفر از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها به دنبال داشت. این بیانیه درحالی صادر شد که پیش از این، جبهه اصلاحات در راهبرد انتخاباتی خود اعلام کرده بود که ‎اصلاح‌طلبان نمی‌توانند در انتخابات شرکت کنند و دلیل این ادعا را غیررقابتی دانستن انتخابات می‌دانستند!

تلاش برای جلوگیری از ورود دوباره به پاستور

آگاه: با وجود این، در بیانیه اخیر ۱۱۰نفره آمده بود: «از رهبران و تشــکل‌ها و نهادهای سیاســی و مدنــی اصلاح‌گرا، شــخصیت‌های ملــی و گروه‌های مرجع و روشــنفکران، فعالان مدنی و سیاسی، متنفذان شبکه‌های اجتماعی آن‌لاین و آف‌لاین دعوت می‌کنیم در انتخابات ۱۴۰۲ زمینه‌ســاز حمایت از ائتلافــی از نامزدهای میانه‌رو در حوزه‌هایی که نامزد باکیفیتی برای رقابت مانده شوند و از شهروندان دعوت کنند تا با نگذشتن از «حق‌رأی‌»شان، در این حوزه‌ها به نامزدهای این ائتلاف رأی بدهند.»

در همان مقطع، بیانیه ۱۱۰امضایی که با عنوان«روزنه گشایی» رسانه‌ای شده بود با واکنش سرد جبهه اصلاحات روبه‌رو شد. «آذر منصوری» رییس جبهه اصلاحات، در نشست خبری هیات‌رییسه جبهه اصلاحات در واکنش به این بیانیه، گفت: «موضع جبهه اصلاحات، برآیند خرد جمعی اعضای آن بود که با بیش از ۳۳رأی به تصویب رسید، در استان‌ها هم‌ تکلیف مشخص بود و اینکه مرکز برای سایر مناطق تعیین تکلیف نکرده نیز، برآیند همین مشی دموکراتیک حاکم بر جبهه اصلاحات بوده است.»

اگرچه بیانیه ۱۱۰اصلاح‌طلب را بسیاری تلاش کردند منافی موضع جبهه اصلاحات تفسیر نکنند اما باید اذعان داشت: تلاش برای روزنه‌گشایی بیش از آنکه به‌دنبال روزنه‌ای برای مشارکت در انتخابات باشد، روزنه‌ای در جریان اصلاحات و خارج کردن آن از انفعال بود! این نامه را می‌توان امتداد همان نامه‌ای دانست که ۱۰۰فعال سیاسی اصلاح‌طلب در خردادماه سال۹۷ به خاتمی نوشتند. در آن نامه آمده بود جریان اصلاحات، ۲۱سال پس از دوم خرداد هنوز از سامان سیاسی متناسبی برخوردار نیست و با انتقاد از قدرت گرفتن «بوروکرات‌ها و محافظه‌کاران» در شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، خواستار تغییر ترکیب این شورا و تشکیل «نهاد ملی اصلاحات» شده و هشدار داده‌ بودند که در صورت بی‌توجهی به این توصیه‌ها «بیم آن می‌رود که حتی نام و اعتبار خاتمی نیز در انتخابات آینده «برای جذب آرای مردم موثر نیفتد!»

بااین‌حال، راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات چیزی جز تَکرار مواضع اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر نبود. رادیکال‌های اصلاح‌طلب که در انتخابات۸۸ با تمام قوا در برابر رأی اکثریت ایستاده بودند، حالا مدعی رأی مردم شده‌ و در عملکرد نهادهای قانونی حاکمیت خدشه کردند و مدعی شدند: «انتخاباتی تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرموثر در اداره کشور» خواهد بود و دلیلی ندارد ما در چنین انتخاباتی شرکت کنیم! این بیانیه همچنین هرگونه ارائه لیست در انتخابات را به ارزیابی و رأی جمعی در مجمع عمومی جبهه اصلاحات منوط کرده و احزاب اصلاح‌طلب را از اتخاذ هر موضع مستقلی بازداشته بود.

گرچه ممکن است چنین به نظر آید که اما و اگرها و شروط مذکور حکایت از راهی میان «تحریم» و «مشارکت» در انتخابات داشته باشد، اما تعیین شرط و شروط برای انتخابات معنایی جز شاخ و شانه کشیدن برای ساختارها و قوانین رسمی نداشت و مشارکت در انتخابات با شروطی که عنوان شده بود عملا «سالبه به انتفاء» موضوع بوده و فحوای آن چیزی جز عدم مشارکت در انتخابات نبود.

دراستای همین رویکرد، محمد خاتمی نیز در دیدار با اعضای دفتر سیاسی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران با تاکید بر «انتخابات آزاد» به‌مثابه «شرط قطعی انتخابات مطلوب»، که درحقیقت زیر سوال بردن انتخابات موجود و غیرآزاد جلوه دادن آن بود، درواقع به تکرار موارد مطرح‌شده در راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات پرداخت و بیانیه مذکور را «متین و خوب» عنوان کرد.

جبهه اصلاحات و رهبری این جریان بعد از انتخابات سال۹۸ دچار نوعی بی‌عملی و انفعال شد که دلایل‌ آن به واکاوی و ریشه‌یابی نیاز دارد؛ یک سوی این ماجرا را باید در عملکرد دولت روحانی دانست که شخصیتی متعلق به جناح راست سنتی با حمایت اصلاح‌طلبان دو دوره بر کرسی ریاست‌جمهوری نشست ولی در تحقق وعده‌های عمومی و همچنین مطالبات جریان اصلاحات ناکام ماند؛ از سوی دیگر، فراکسیون امید مجلس نیز نتوانست کارنامه موفقی از خود به‌جای بگذارد و دست آخر جریان اصلاحات به این نتیجه رسید که در انتخابات۹۸ بنا را بر سکوت بگذارد.
با مروری به آنچه در جریان اصلاحات گذشت، می‌توان مهم‌ترین تفاوت «نسل نو اصلاحات» را عبور از رادیکال‌های تندرو دانست. درست است که بازیگران اصلاح‌طلب همواره خود را زیر چتر جبهه واحد اصلاحات قرار می‌دهند و تندروها و میانه‌روها، مُهر تایید بر «لیدری» سید محمد خاتمی در جریان متبوعشان می‌زنند اما نمی‌توان تفاوت دیدگاه آنها را نادیده انگاشت. همین چند روز گذشته «علی شکوری‌راد» نماینده مجلس ششم و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت که در جرگه اصلاح‌طلبان رادیکال شناخته می‌شود در گفت‌وگو با روزنامه «هم‌میهن» همان حرف‌های گذشته همفکرانش در جبهه اصلاحات را زد و گفت که در فرآیندی که معنای انتخابات ندارد، اصلاح‌طلبان عذر حضور دارند!

شکوری در حالی برای حضور اصلاحات در صحنه انتخابات خط و نشان کشید که دو فعال اصلاح‌طلب از هم‌اکنون آمادگی خود را در انتخابات ۱۴۰۴ اعلام کرده بودند. جالب اینجاست، این دو عضو سال گذشته بیانیه «روزنه‌گشایی» را امضا کرده بودند؛ از این رو موضع آنها را می‌توان راهبرد روزنه‌های اصلاحات در سپهر سیاسی و تشکیلاتی اصلاحات ارزیابی کرد.

«سعید نورمحمدی»، سخنگوی حزب ندای ایرانیان از احزاب مدافع حضور در انتخابات به‌تازگی از راهبرد انتخاباتی تشکل متبوعش در سال آینده خبر داد و گفت: ما تا روز جمعه درگیر دوره دوم انتخابات مجلس بودیم. درحال‌حاضر سیاست حزب این است که انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۴ از همین هفته در دستورکار قرار بگیرد و همه تلاش ما این است که ابراهیم رئیسی برای بار دوم وارد پاستور نشود. علاوه‌بر او «علی باقری» دبیر سابق جبهه اصلاحات که بیانیه ۱۱۰نفر را هم امضا کرده بود، ایده روزنه‌گشایی را فقط محدود انتخابات ۱۴۰۲ نمی‌داند و می‌گوید: مسلما جوهره این ایده در انتخابات ۱۴۰۴ با قطعیت مطرح خواهد بود، اما همانطور که گفته شد، اینکه چه شکل عملیاتی به خود خواهد گرفت، تابع شرایط انتخابات ۱۴۰۴ است.

آنچه مشخص است، روزنه‌ای‌ها که می‌توان آنها را نسل نو اصلاحات نامید با عبور از رادیکال‌ها خواهان حضور و نقش‌آفرینی در عرصه سیاست و انتخابات هستند و به‌عبارتی با تحرکات آنها، پنبه تندروها در جبهه اصلاحات زده شد و از این به بعد روزنه‌گشایی تابلوی جدید برای اصلاحاتی‌ها خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.