آگاه: این در حالی است که برخی جناحهای سیاسی از دیرباز تلاش داشتند کل سازوکار انتخابات را زیر سوال برده یا برای آن شروطی تعیین کنند که این امر گویای نگرشی تماما سیاسی به امور است. این در حالی است که این نوع تحرکات هیچوقت نتوانسته رفتار شورای نگهبان را تحتتاثیر قرار دهد.
از سوی دیگر، طبق قانون اساسی و سایر قوانین اعم از قانون انتخابات، سازوکار و روند انتخابات کاملا مشخص بوده و در قالب قوانین فوق، ثبتنام برای انتخابات انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و همچنین انتخابات ریاستجمهوری انجام شده است. این در حالی است که شورای نگهبان هم مسئول بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری و خبرگان رهبری و هم مسئول بررسی صلاحیت داوطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی است. ازاینرو، روند فوق چند دهه است که در ایران در حال اجراست و همه فعالان سیاسی و داوطلبان از این سازوکار اطلاع دارند، بااینحال گاهی مشاهده میشود که برخی افراد فقط تا بخشی از این سازوکار را پذیرفته و سایر روندها را قبول ندارند، یعنی سازوکار انتخابات را تا جایی که ثبتنام میکنند قبول دارند، اما سازوکار بررسی صلاحیتها را تا جایی میپسندند که تاییدصلاحیت شده باشند؛ درواقع با این پیشفرض به انتخابات ورود میکنند که صددرصد تایید شوند و اگر تایید نشوند، این سازوکار را زیر سوال برده و به اصطلاح زیر میز میزنند.
با این حال هستند افرادی که هم در انتخابات فوق و هم در ادوار گذشته انتخابات تایید صلاحیت نشده و شورای نگهبان را تهدید کردند. این در حالی است که همین افراد باری دیگر در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرده و باز هم ردصلاحیت شدند و دستآخر حتی گفتند که انتخابات را تایید نکرده و در آن شرکت نمیکند.
در این بخش این سوال مطرح میشود که وقتی این افراد شورای نگهبان و سازوکار انتخابات را قبول ندارند، چرا برای چندمین بار در انتخابات ثبتنام کرده و رفتاری متناقض از خود بروز میدهند؟ همچنین اگر این افراد شورای نگهبان را قبول ندارند، نباید به آن سازوکار ورود میکردند و اگر قبول دارند، دیگر نمیتوانند عملکرد این نهاد را زیر سوال ببرند.
از سوی دیگر، تغییر رفتار رییس دولت اصلاحات در انتخابات در فاصله سهماه از تحریم تا مشارکت مشروط سوالبرانگیز است؛ این در حالی است که رییس دولت اصلاحات که در انتخابات مجلس هم رأی نداد، در بیانیهای پیرامون شرکت در انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرده است که «باتوجهبه اوضاع و احوال درونی و بیرونی و پیرامونی چه بسا شرکت در انتخابات موجه باشد ولو اینکه شرایط انتخابات کاملا مطلوب وجود نداشته باشد.» حال سوال این است که چه اتفاقی در این فاصله انتخابات مجلس تا ریاستجمهوری رخ داده که چنین تغییر رفتاری شکل گرفته است؟ آیا رییس دولت اصلاحات با پذیرش اینکه جامعه اقبالی به رویکرد آنها ندارد، در انتخابات شرکت نکرد؟ و حالا باتوجهبه برگزاری انتخابات زودهنگام گمان کرده که ممکن است بتوانند برای جریان سیاسی خود رأی جمع کند؟
بااینحال سردمداران جریان اصلاحات در این دوره هم برای شورای نگهبان شرط گذاشتند که اگر نامزد آنها تایید شود، در انتخابات شرکت میکنند. این در حالی است که شورای نگهبان بدون توجه به این شرطگذاریها، بررسیهای خود را انجام داده و نشان داد، هیچگونه اشتباهی در روند بررسی صلاحیت دوطلبان انتخابات در این چهار دهه نداشته است اما باید یادآور شد که زیر سوال بردن کل فرآیند انتخابات یا شرطگذاری برای شورای نگهبان اقدام معقولی ازسوی یک فعال یا جریان سیاسی نیست و تجربه نشان داده است که این رفتار نتوانسته است شورای نگهبان را متاثر سازد.
نظر شما