محمد علی بیگی، خبرنگار گروه ویژه‌نامه: «دعوت از مردم برای مشارکت در انتخابات» به‌عنوان وظیفه تمام کسانی که مخاطب دارند، شاید یکی از کلیدی‌ترین و برجسته‌ترین فرازهای سخنرانی رهبری در دیدارهای سال‌های گذشته بود.

 مشارکتِ رقابت‌ساز

آگاه: نگارنده مبتنی بر همین نکته، کلیدواژه «مشارکت‌خواهی همگانی» را پیشنهاد داده و بر این اساس در نظر دارد دلالت‌های مهم چنین دعوت گسترده‌ای را یافته و مورد تحلیل قرار دهد. در عرف جریانات سیاسی، معمولا به شکلی نانوشته مولفه رقابت انتخاباتی، اصل و مبنا قرار گرفته و مولفه‌های دیگر، نظیر مشارکت و سلامت و حتی امنیت در نسبت با آن سنجیده می‌شود.
در این عرف نانوشته، تنها، این رقابت است که می‌تواند منجر به مشارکت بالا شود؛ بنابراین آنها تمام هم و غم خود را روی داغ کردن میدان رقابت و زیر فشار قرار دادن نهاد نظارت برای تایید نامزدهای رقابت‌ساز و نه لزوما کارآمد، متمرکز می‌کنند.
اما نگارنده در این یادداشت قصد دارد از زاویه‌ای جدید به این موضوع بپردازد. یعنی ببیند، اگر مولفه مشارکت را به‌عنوان اصل و مبنا قرار دهد، چه تغییراتی در صحنه انتخابات رقم خواهد خورد. خواهیم دید این تغییر، حتی می‌تواند منجر به کارآمدی بیشتر محور رقابت انتخاباتی شود. می‌توان با مبنا قرار دادن ایده «مشارکت‌خواهی همگانی»، دلالت‌های زیر را در صحنه انتخابات متصور دانست.
اول. حرکت در مسیر مشارکت‌خواهی همگانی، به معنای آن است که گرداننده واقعی صحنه انتخابات مردم خواهند بود. چون انگیزه مشارکت ازسوی مردم جاری می‌شود، جریانات سیاسی چاره‌ای جز دنبال کردن این انگیزه‌ها نخواهند داشت.
دوم. باتوجه‌به کاهش قدرت نمایندگی جریانات سیاسی در سال‌های اخیر، این مردم خواهند بود که مرجعیت سیاسی خواهند یافت و  آزادانه‌تر و بی‌واسطه‌تر، مسائل و مشکلات خویش را بیان می‌کنند. رقابت جریانات سیاسی هم بر سر ارائه بهترین راه‌حل‌ها در رفع این مشکلات خواهد بود.
سوم. مشارکت‌خواهی همگانی به معنای تسلط اراده ملی و عمومی بر خواسته‌ها و امیال سیاسی و جناحی است و دست جریانات سیاسی را برای ایجاد فضای رقابت کاذب یا اقدامات تحریک‌آمیز خواهد بست.
چهارم. جریانات سیاسی نیز در ظرف مشارکت‌خواهی همگانی، چاره‌ای به‌جز معرفی کارآمدترین فرد و نه رقابتی‌ترین یا ستیزه‌جوترین آنها به عرصه انتخابات خواهند داشت.
اصل قراردادن مشارکت و جاری شدن اراده عمومی ملت برای رفع مسائل و مشکلات خود، جریانات سیاسی و افراد شرکت‌کننده را تابع منطق «برنامه و کارنامه» خواهد کرد، نه تحت فشار قراردادن شورای نگهبان برای تحمیل کاندیداهای فاقد صلاحیت.
ششم. مشارکت‌خواهی همگانی، هم زمینه رقابت سالم را فراهم کرده، هم چالش در سلامت انتخابات را به پایین‌ترین حد ممکن می‌رسد و هم امنیت برگزاری را بالا می‌برد.
هفتم. ایده مشارکت‌خواهی همگانی، میدان رقابت را برای جناح‌های سیاسی را باز می‌کند، چون میزان مشارکت بالا می‌رود، انگیزه رقابت بیشتر می‌شود و چون خواسته‌های عمومی متکثر و متفاوت است، سلایق مختلف امکان رقابت می‌یابند.
هشتم. مشارکت‌خواهی همگانی، انتخابات را به مقوله‌ای تحول‌آفرین و افق‌گشا تبدیل می‌کند و فضای تولید گفتارهای یاس‌آلود، دلسردکننده، انسدادآفرین و بن‌بست‌نما، تنگ و محدود می‌کند.
نهم. درنهایت خروجی مشارکت‌خواهی همگانی که همان مشارکت پرشور است، نشانگر انگیزه بالای ملی برای حضور در صحنه‌های مهم است و این انگیزه، قدرت‌ساز بوده و توان رفع مشکلات لاینحل و سخت را به منتخبان می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.