۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۴
کد خبر: ۵٬۰۱۳

شوک فرهنگی در مواجهه با مهاجرت

منا محمدنژاد ـ آگاه مسائل فرهنگی

وقتی اواخر دهه ۷۰ از جنوب به اصفهان مهاجرت کردم، انگار به دنیای دیگری خارج از مرز کوچیده بودم.

شوک فرهنگی در مواجهه با مهاجرت

آگاه: یک دختر نوجوان ساده جنوبی با همان ادبیات راحت که نمی‌توانست منویات قلبی خود را پنهان سازد. گمان می‌کردم لهجه ندارم ولی مرتبا به‌خاطر لحن و نحوه ادای کلمات از طرف هم‌کلاسی‌ها به سخره گرفته می‌شدم تا آنجا که امروز با مرور خاطرات تلخ آن زمان حاضر نیستم در جمع‌های دوستان دوران مدرسه و دانشگاه حاضر شوم. وقتی در دهه۹۰ برای ادامه تحصیل به تهران کوچیدم، ناگهان دنیای کوچک من با وسعت یک شهرستان به‌شکل بی‌قواره‌ای منبسط شد. این روزها بیش از پیش با رشد مهاجرت این پدیده پیامدهای روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی را برای انسان معاصر به بار می‌آورد. مهاجران در قالب پادکست‌ها، آثار چاپی و حتی پست‌ها و توییت‌ها تلاش می‌کنند به هم‌وند و هم‌وطن خویش از تجاربشان بگویند تا دیگران با شوک‌هایی که آنها روبه‌رو شده‌اند، مواجه نشوند.
آدمی از خاورمیانه زندگی خود را تبدیل به ۳۰کیلوگرم می‌کند و سوار بر یک اتوبوس پرنده قاره به قاره و کشور به کشور می‌رود تا سفر لک‌لک والدش را به اتمام برساند؛ همین آدم هزاران تُن خاطره و عادت را در ذهن خود حمل می‌کند و اگرچه در هواپیما اضافه بار نمی‌خورد، در مقصد مجبور خواهد بود بسیاری از این بارها را در مواجهه با اجتماع و فرهنگ تازه رها کند.
این اجبار و رهایی بی‌شک تاثیری ویرانگر خواهد داشت. چه از کره شمالی به جنوبی گریخته باشی، چه یک شرقی در غرب جهان یا غربی مهاجر به مشرق‌زمین باشی، بی‌شک تجربه فرهنگی تازه و بدیعی شگفت‌زده‌ات می‌کند. همه مهاجران یک تجربه مشترک دارند؛ آنها در مرحله‌ای از جابه‌جایی خود شوک فرهنگی و سازگاری را تجربه خواهند کرد. مهاجرت در هر ابعادی می‌تواند یک تجربه هیجان‌انگیز باشد. می‌توانید انتظار داشته باشید که در حال کاوش قلمرویی ناآشنا، ملاقات با افراد جدید و امتحان چیزهای مختلف باشید. با این حال، ممکن است کمی طاقت‌فرسا باشد و در آغوش اضطراب گذران کنید.
شوک فرهنگی نوعی سازگاری است که ممکن است وقتی در معرض یک روش جدید زندگی و یک محیط ناآشنا در اطراف خود هستید، احساس کنید. شوک فرهنگی احساس ناراحتی یا حتی گاهی اوقات تنهایی است. با تداوم روند جهانی‌شدن، مهاجران در مسیرهای متفاوتی شوک فرهنگی را تجربه می‌کنند. گویی در گذرگاهی پر از تضادها و تناقضات قدم می‌گذارید، جایی که هنجارها، آداب و رسوم و شیوه زندگی ناآشنا، آرامش ذهنتان را به هم می‌ریزند و حس سرگشتگی و انزوا را به ارمغان می‌آورند.
در ابتدا، تفاوت‌های فرهنگی خود را در سنت‌ها و مناسک و و تفاوت‌های مذهبی متمایز یا باورهای آموزشی به نمایش می‌گذارد. سپس رفتارهای عرفی در مکان‌های عمومی و خصوصی ممکن است در فرهنگ بومی مهاجر وجود داشته باشد، اما در محیط جدید پذیرفتنی نیست. در دوری از دوستان، خانواده و دیگر شبکه‌های اجتماعی بومی، فرد تنگنای مضاعفی را احساس می‌کند. سوم، مانع زبانی مهاجران است که موجب می‌شود قادر نباشند ارتباط موفقی برقرار کنند.
در تجربه شخصی خود نمی‌توانم به‌راحتی از کالچرشوک خویش در مواجهه با دنیای که به آن گام نهادم، بگویم ولی باید اذعان کنم که سال‌ها در اجتماعی باتلاق‌گونه بودم که کارکردی معکوس برای من داشت که هر چه تلاش می‌کردم بیشتر مرا ببلعد، پس می‌زد. شاید به باور جامعه‌شناسان، این پس‌زدگی و تنهایی ریشه در فرهنگ نهادین ناخودآگاه من داشت و می‌توانم بگویم در این مسیر از کنار بسیاری از مهاجران گذر کردم که چون من در چنبره شوک‌های فرهنگی گرفتار بودند و با توجه به چندفرهنگی مقصد، هر روز شوکی تازه در آنها چالشی نو را احیا می‌کرد.
برای من در این فراز و نشیب، آنگونه که بوبن می‌گوید که نوشتن از آنچه تسلی‌ناپذیر است صلح می‌آفریند، نوشتن را برای شفای اضطراب برگزیدم و با وقوع هر چالشی آن را به تحریر درآوردم و بار شوک را با این آلترناتیو کاستم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.