آگاه: فلسفه اصلی چهارپایهخوانی از آغاز این بوده که برای رساندن صدا به مردم و مخاطبان عزادار، مداح روی چهارپایهای میرفته و روضهخوانی و مداحی میکرده تا هم صدایش به گوش شنونده برسد و هم تمرکز و نظر مردم را بیشتر به خود جلب کند. در ایران نظم و نسق سنتی و تثبیت مراسم چهارپایهخوانی را باید مدیون محمد مرزوق عرب حائری دانست. او یک طلبه اهل کربلا بود که حدود ۱۳۰سال قبل، از عراق به ایران آمد و نوحهخوانی کنونی در ایران را بهنوعی پایهگذاری کرد. حاج مرزوق در تیرماه سال۱۳۲۹ خورشیدی در تهران درگذشت.
ماجرای آمدن حاج مرزوق به ایران در جای خود داستان جالبی است؛ هیات بزازهای بازار تهران از او دعوت میکنند تا به ایران بیاید اما او این دعوت را نمیپذیرد. بهدنبال ارسال دعوت دوم که ازسوی هیات بنیفاطمه صورت میگیرد، او درنهایت راهی ایران میشود. به نقل از خود حاج مرزوق، قبول این دعوت در پی دیدن حضرت سیدالشهدا(ع) در خواب بوده که از او میخواهد به ایران سفر کند. بعد از این خواب در سال۱۲۷۰ هجری خورشیدی، حاج محمد مرزوق عرب حائری وارد ایران میشود. بعد از ورود او به ایران سبکهای عزاداری زیادی در کشور شکل گرفت که از آنها میتوان به شبهای مسلمیه، سینهزنی واحد، فینه به سرگذاشتن مداحان، دم سرپا و زمینهخوانی در مرثیهخوانی و چهارپایهخوانی اشاره کرد. همین موارد هم باعث شد که حاج مرزوق را با عنوان پدر نوحهخوانی معاصر ایران بشناسند. حاج قاسم قناتآبادی، از پیرغلامان اهلبیت(ع) در مورد شکلگیری و دلیل پیدایش چهارپایهخوانی اینطور گفته است: بهطور حتم یکی از سادهترین سنتهای عزاداری ما ایرانیان آیین چهارپایهخوانی است، جایی که نه سیستم صوت حرفهای کاربردی دارد، نه شورهای طولانی با شعرهای آنچنانی؛ مراسمی که اشک و داغ کربلا در کنار کوتاهترین مصرعها بههم میرسند و نیازی به روضههای طولانی و جزییات فراوان نیست.
خالی از زرقوبرق
مرحوم حاج حسین خلج، یکی از قدیمیترین چهارپایهخوانان بود که در مصاحبهای گفته، چهارپایهخوانی یک سبک عزاداری نیست، بلکه یک سنت عزاداری است، در چهارپایهخوانی هنوز بعد از سالها هیچ زرق و برق خاصی دیده نمیشود و به همان سبک قدیمی یک قرن قبل برگزار میشود. نهایت تغییری را که چهارپایه خوانی معاصر با قدیم داشته میتوان استفاده از میکروفون دانست که آن هم در تمامی مراسمهای چهارپایهخوانی دیده نمیشود.
با این همه اما چهارپایهخوانی ویژگیهای دیگری هم داشته، این مراسم برخلاف سادگی در نگاه اول، اجرای بسیار سخت و هوشمندانهای دارد؛ چراکه روضهخوان مجاز نیست برای گرفتن اشک به موضوعات حاشیهای و فرعی واقعه عاشورا بپردازد. به عقیده بسیاری از چهارپایهخوانان، اصل موضوع کربلا و عاشورا برای چهارپایهخوانی کافی است. از این رو، در این آیین نوعی وقار و سوز و حزن دیده میشود که برخلاف برخی عزاداریهای امروز ناشی از نورپردازی و حرکات و شعرهای اغراقآمیز نیست؛ در نتیجه به قول مرحوم حاجحسین خلج، چهارپایهخوانها شعرهای بکر یا بهقول قدیمیها، اشعار سوزندهای را میخوانند که در مدتزمان کوتاهی مستمع را به اوج شور میرساند. یکی از دلایل کوتاه بودن چهارپایهخوانی این است که در قدیم باتوجه به نبودن بلندگو و میکروفون، حنجره مداح زودتر خسته میشده و مداحان سعی میکردند در زمان کوتاهی اجرای خود را به پایان برسانند و مقام مداحی را به چهارپایهخوانان دیگر که بهصف در کناری میایستند، بدهند. به همین خاطر، کوتاه بودن چهارپایهخوانی در بطن این آیین بهعنوان اصول مهم آن ماندگار شده است. بهطورکلی میتوان کوتاهی روضه، سادگی و پربار بودن اشعار و مضامین روضه را از ویژگیهای چهارپایهخوانی دانست.
پیوستگی با محل کسب!
ظریفترین نکته در آیین چهارپایهخوانی، اجرای آن در بازار است؛ به عقیده عدهای چون بعد از واقعه عاشورا اسرای کربلا را در بازارها میگردانند، این آیین از این واقعه نشات گرفته و چهارپایهخوانی در بازار مرسوم شده است. تیمچه حاجبالدوله یکی از معروفترین نقاط بازار تهران است که در آن چهارپایهخوانی انجام میشود. در دوره قاجار این قسمت از بازار به دلیل نزدیک بودن به بقعههای امامزادگان مدفون در بازار، کاربری مربوط با قبرستان داشت. هنوز هم کاسبان قدیمی تیمچه حاجبالدوله، یکی از دالانهای منتهی به تیمچه را به نام «کوچه مردهشویخانه» میشناسند. تا چند دهه پیش در این محل، مردهشویخانه امامزادگان زید(ع) و سید ولی(ع) قرار داشت. تیمچه حاجبالدوله از پرشورترین مراسم چهارپایهخوانی را در بازار دارد.
چرا چهارپایهخوانی در گذر زمان زنده است؟
به عقیده برخی از پیرغلامان، دلیل اصالت چهارپایهخوانی، اجرای اشعار و روضههای صحیح و برگرفته از مقتل است و به همین دلیل بعد از بیشتر از ۱۰۰سال هنوز این سنت جایگاه ویژهای در سنتهای عزاداری ما دارد. مراسم چهارپایهخوانی در میان بازاریان و مردم بسیار حرمت داشته و مستمعان برای این مراسم احترام خاصی قائل هستند. بسیاری از چهارپایهخوانان قبل از بالا رفتن از چهارپایه، کفشهای خود را از پا درمیآورند و با وضو بالای چهارپایه میروند. پیش از آغاز چهارپایهخوانی افرادی که حاجتی داشتند، روسری یا تکه پارچهای روی چهارپایه میانداختند و بعد از پایان مراسم، پارچه را به تبرک همراه میبردند. در دوره قاجار که هنوز دالانهای منتهی به تیمچه حاجبالدوله مسیرهای خاکی بودند، بعد از پایان مراسم، مردم مشتی از خاک این تیمچه را به تبرک میبردند؛ خاکی که عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین(ع) روی آن ایستاده و گریه کرده و اشکهایشان روی آن ریخته شده بود.
چهارپایهای از جنس شور
علیاصغر عبدالعظیمی، از کفاشان قدیمی بازار تهران دراینباره میگوید: هر کدام از دستههای سینهزنی و عزاداری در گذشته سه چهار نفر را مسئول حمل چهارپایه کرده بودند و این کار برای افراد انتخابشده افتخار بزرگی به حساب میآمد. این کار بعدها در هیاتها منسوخ شد اما خیلیها برای اینکه حمل چهارپایه نصیبشان شود یا برای تبرک دانستن آن، نذر میکردند و چهارپایهای برای دسته و هیات میخریدند. کسبه قدیمی بازار کفاشان از دلدادگان مراسم عزاداری چهارپایهخوانی هستند. بسیاری از آنها از همان کودکی، وقتی در حجره پدرانشان حاضر میشدند، پای این مراسم نشستهاند. عبدالعظیمی درباره ویژگیهای چهارپایه این مراسم چنین میگوید: چهارپایه حدود یک متر ارتفاع داشت و مداح با رفتن روی آن بر سینهزنان و مردم احاطه کامل داشت. مراسم چهارپایهخوانی در نقاط مختلف تهران به اشکال متفاوت برگزار میشود؛ برای مثال در برخی از تکیههای محله شمیران که هنوز این رسم برجاست، همیشه چهارپایه جایی ثابت دارد و درست در میان تکیه قرار میگیرد. درحالیکه در بازار تهران، هیاتهای عزاداری در تیمچهها و کوچهها به حرکت درمیآیند و ابتدای بازارچهها وسراهای خاصی مثل چارسوق بزرگ و تیمچه حاجبالدوله توقف میکنند و مداح روی چهارپایه میرود و عزاداری میکنند. بعد دوباره راه خود را در پیش میگیرند تا دسته عزاداری بعدی از راه برسد. در ابتدای رواج آیین چهارپایهخوانی هنوز چهارپایههای فلزی امروزی وجود نداشته، جنس چهارپایه چوبی بوده و در مراسمهای امروزی نیز این نکته موردتوجه هست که چهارپایه از جنس چوب باشد.
گام آخر مداحان اهلبیت(ع)
به نقل از بسیاری از پیشکسوتان، چهارپایهخوان آخرین درجهای است که هر مداح و روضهخوانی به آن میرسد، صدای گرم و رسا و مهارت در اداره مجلس و ارائه محتوا و مضامین پربار در مدتی کوتاه از ویژگیهای اصلیچهارپایهخوان است. بدیهی است مهارت بسیاری لازم است تا یک مداح در کمتر از ۱۰دقیقه علاوهبر برانگیختن احساسات مردم، خالق شور و حال حسینی در میان عزاداران باشد.
هرچند هنوز در تکیهها و محلههای قدیمی تهران ازجمله تجریش، درکه و اوین هم همچنان انواع مراسم چهارپایهخوانی برپا میشود اما چهارپایهخوانی بیشتر مختص بازار است. این مراسم بهطور معمول در روز تاسوعا و عاشورا در بازارهای تهران از چهارسو بزرگ، بازارچه نایبالسلطنه، تیمچه حاجبالدوله، محله شمیران و ابتدای بازار کفاشها برگزار میشود. دستههای عزاداری با رسیدن به آن توقف میکنند و مداح چهارپایهخوانی را سر میدهد. لازم به ذکر است، این مراسم در برخی از شهرستان ها نظیر قزوین، اصفهان و... که بازارهای سنتی دارند هم برگزار میشود و تنها متعلق به بازارهای تهران نیست.
جایگاه شعر در چهارپایهخوانی
شعر در چهارپایهخوانی جایگاه ویژهای دارد چراکه میسر نیست یک شعر با ابیات بسیار یا مداحیهای سنگین اجرا شود، وقت بسیار کم است و کوتاهی اجرا از ویژگیهای اساسی چهارپایهخوانی است؛ بنابراین در این آیین شعرهای طولانی و گاه بدون معنی، جای خود را به ابیات کوتاه و پرمحتوا میدهد؛ اشعاری که بهطور معمول از دل دیوانهای معروف ایرانی بیرون آمده است. دودمهها را میشود جزو اشعار سنتی چهارپایهخوانی در نظر گرفت برای آنکه با بررسی فیلمهای قدیمی چهارپایهخوانی، دودمهخوانی هم در این گونه مراسمها دیده میشود.
چهارپایهخوانی به سبک امروز
از نمونههای چهارپایهخوانی به سبک امروزی آن، کنسرت آیینی «چهارپایه عشق» به خوانندگی مصطفی راغب با اجرای مرثیهها و نوحههای قدیمی به مناسبت ماه صفر و ایام سوگواری شهادت امام حسین(ع) است که در تالار وحدت و در مردادماه سال جاری برای دومین سال متوالی به روی صحنه رفت. کنسرت «چهارپایه عشق» در شهریورماه سال گذشته با همراهی ارکستر ۲۵نفره مشتمل بر نوازندگان سازهای زهی، الکترونیک و کوبهای و گروه کر با روایت حامد حسینزادگان و بازخوانی بعضی از نوحههای قدیمی و خاطرهانگیز به زبانهای فارسی، ترکی و عربی و آثار معاصر در مرکز همایشهای برج میلاد تهران برگزار شده بود. این کنسرت آیینی برای دومین سال با همان سبک و سیاق با حمایت مرکز آوای انقلاب اسلامی در تالار وحدت به روی صحنه رفت و در صحنه اجرا هم یک چهارپایه به عنوان نمادی از سنت عزاداری گذشته قرار داده شد.
در «چهارپایه عشق» چه گذشت؟
این اجرا با نوایی از نوحههای قدیمی به زبانهای فارسی، عربی و ترکی پخش شد و سپس حامد حسینزادگان در مطلعی «چهارپایه عشق» را اینچنین روایت کرد: «... اینجا لحظه بازخوانی حدیث شهامتهای حیدری است، اینجا لحظه با شکوه مرور نامهای اهل تقواست، «چهارپایه عشق» بازخوانی رسمهای عزای حسینی است، مرور حادثه عظیم انسان کاملی که برای خدای خودش، جانش، جوانش، خاندانش و نوزادش را قربانی میکند، این عاشقانههای ما برای عرض اراداتمان به خاندانی است که به دعایشان، دعایمان استجابت میشود و در آسمانها به روی ما گشوده میشود.»
خوانش شعر و روایتهایی درباره واقعه عاشورا، مدح مقام والای حضرت سیدالشهدا(ع) و خاندان ایشان توسط حسینزادگان پیش از اجرای هر قطعه و سپس اجرای قطعههای «گرهگشا» (از همون بچگی دچارم وقتی گره میخوره با کارم/ بیهوا اسمتو میآرم شکوه امن روزگارم/ مگه میشه جدایی از تو؟ مگه میشه جدایی از تو/ مگه میشه جدایی از تو؟ دوباره بغض من شکست و…» با شعری از حسین حیدری و مصطفی راغب و آهنگسازی مصطفی راغب، «عشق کوفی» (تیتراژ سریال عشق کوفی به کارگردانی حسن آخوندپور) با شعری از قاسم صرافان، آهنگسازی راغب، نوحه قدیمی به زبان ترکی در مدح حضرت عباس(ع) با کلام «اویان ای یار وفاداریم اویان/ منی تک قویما، علمداریم اویان/ شرف الناسیم، اویان/ گوزل عباسیم، اویان (بیدار شو، ای یار وفادارم بیدار شو، مرا تنها مگذار، علمدارم بیدار شو، شرف انسانیتم، بیدار شو، عباس زیبایم، بیدار شو» که توسط راغب اجرا شدند، آنچه بود که در این کنسرت عزاداری گذشت.
بعد از اجرای این قطعهها، مصطفی راغب در سخنانی اظهار داشت: خوشحال هستیم از اینکه باز هم سعادت نصیب ما شد تا برای دومین سال با کنسرت آیینی «چهارپایه عشق» در خدمت شما باشیم، به لطف خدا و همراهی دوستان بهخصوص موسسه فرهنگی هنری آوازی نو و سیدحسن اردستانی مدیرعامل این موسسه تصمیم گرفتیم تا این کار بزرگ را انجام دهیم و در این دو سال خدا را شکر، شاهد بازخوردهای بسیار خوبی بودیم و امسال تصمیم گرفتیم که این کنسرت را دوباره تکرار کنیم.
او ادامه داد: سال گذشته، افرادی که در سالن اجرا حضور داشتند، از اقشار مختلف جامعه با تفکرهای مختلف بودند، با پوششهای مختلف و حتی افرادی بودند که به این مکتب (امام حسین(ع)) اعتقادی نداشتند اما بههرحال با حال بسیار خوب و با انرژی مضاعف سالن را ترک کردند و از مخاطبان این کنسرت شدند و درباره برگزاری این کنسرت سوال میکردند که چه زمانی قرار است دوباره برگزار شود. خدا را شاکریم که نام حسین(ع) و مکتب ایشان نه تنها مختص دوستدارانشان، کشور ما و مسلمانان است که نسبت به ایشان عرق دارند، بلکه نام حسین(ع) و مکتب ایشان جهانی است.
قطعه «سرخ غروب»، مداحی «عمه بابایم کجاست؟»(اثری از غلامعلی کویتیپور درباره حضرت رقیه (س))، «کیستی» (کیستی تو ای قرار دل بیقرار من)، نوحه «لیش تأخر عباس؟» (چرا عباس دیر کرد؟/ من البین یا حسین من زغری و شاب الراس (وای از دست جدا؛ ای حسین! از غمت در کودکی موی سرم سفید شد.) اثر الحاج باسم الکربلائی به زبان عربی از دیگر آثاری بود که در این کنسرت آیینی اجرا شد.
در نهایت، حسینزادگان، روایتی از «علی گندابی» که با نوحهخوانی یک ذاکر، عاشق و شیفته اهل بیت(ع) شده بود را روایت کرد که بسیار موردتوجه مخاطبان قرار گرفت. همچنین در پایان نوحه قدیمی و معروف «عملدار نیامد» (ای اهل حرم میر و علمدار نیامد) اجرا شد، مخاطبان هنگام اجرای این قطعه ایستاده و برخی با خواننده همخوانی کرده و سینه زدند. نمایش اشعار قطعهها و ترجمه اشعار ترکی و عربی، تصاویر مرتبط با مضامین اشعار در صحنه اجرا، همراهی و همخوانی مخاطبان با قطعهها با تشویقها و ذکر صلوات نیز از نکات پیرامونی این کنسرت بود.
نظر شما