گلعلی بابایی از آن جمله نویسندگان و پژوهشگران عرصه   است که آثار برجسته و تاثیرگذاری از خود به جای گذاشته است. لذا باتوجه‌به انس چندین ساله با آثار دفاع مقدس نگاه قابل‌اعتنا و تحلیل عمیقی دارد.

یک جمله ما را ۶۰ کیلومتر پیش برد

آگاه: بعد از تجاوز رژیم بعث عراق به کشورمان در سال ۵۹ آن چیزی که نظام تازه پیروزشده ما را در برابر هجوم همه‌جانبه دشمن حفظ کرد، حضور مردم بود. چه بستری و چه عواملی حضور همه‌جانبه و قدرتمند مردم و اتحاد و همبستگی بی‌نظیر را تا پایان دوران دفاع مقدس رقم زد؟  
اجازه بدهید جواب این پرسش شما را از متنی که خبرگزاری آمریکایی یونایتدپرس کمتر از دو هفته پس از شروع جنگ روی تلکس خبری‌اش گذاشته بود، وام بگیرم. در آن متن آمده بود:  «... [امام] خمینی این جنگ را به یک جهاد مقدس تبدیل کرده است و به نظر می‌رسد ایرانیان مجاهدانی شده‌اند که با ایمان علیه دشمنی کافر متحدند. در آن‌سو این صدام است که از صلح و آتش‌بس صحبت می‌کند، نه مقامات ایران. ایران برای جنگ ثابت‌قدم مانده است و این به حساب مردمی است که خود را رزمندگان جهاد؛ با جنگ مقدسی می‌دانند که مصالحه در آن گناه است.»  البته باید بپذیریم که تمام این روحیات نشأت‌گرفته از همان پیام اول امام‌خمینی(ره) بود. آنجا وقتی به او گفتند: صدام به ایران حمله کرده. ایشان خیلی خونسرد فرمودند: «یک دزدی آمده، سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش.»
همین روحیه عالی رهبر انقلاب به مردم و جوانان هم انتقال پیدا کرد و شد آن مقاومت عاشورایی. در همین رابطه خاطره‌ای از سرلشکر غلام‌علی رشید عرض کنم که در زمان شروع جنگ فرمانده سپاه دزفول بودند. ایشان می‌گوید: «...روز ۳۱شهریور ۱۳۵۹ ما در دزفول بودیم و دشمن تا پل کرخه رسیده بود و خبر هم داشتیم که از آن طرف هم نزدیک حمیدیه است. هنگامی که اخبار ساعت۲ بعدازظهر را گوش دادم، شنیدم که امام این جمله را گفتند: چنان سیلی به صدام بزنیم که از جایش بلند نشود.»
 آن‌موقع ما فقط چند قبضه تفنگ۱۰۶ داشتیم و تعدادی مین. قبل از ساعت ۲ بعدازظهر به این فکر بودم که در شمال دزفول به کوه‌های سردشت و دوکوهه برویم. (غرب رودخانه دوکوهه می‌شود و این طرفش سردشت است) و آنجا مقاومت کنیم. یعنی به بچه‌ها می‌گفتم آماده باشید که وقتی دشمن به سمت دزفول و اندیمشک آمد، به کوه‌ها برویم. اما هنگامی که امام‌خمینی(ره) این جمله را گفتند، مثل اینکه مرا از دوکوهه به طرف کرخه بردند. یعنی همین یک جمله به ما ۶۰کیلومتر روحیه پیشروی داد.
‌ رهبر انقلاب در سال۹۵ و در دانشگاه امام‌حسین(ع) تاکید کردند: «جوان‌های عزیز! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیت را بر دوش دارید؛ خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است.» با این گزاره مهم که جزو ماندگارترین جملات ایشان هم محسوب می‌شود این ذهنیت کاملا پدید آمد که جهاد ادامه دارد و چه بسا مختصات آن و شرایطش از دوران دفاع مقدس دشوارتر است. ویژگی‌های عرصه جهاد بعد از دوران دفاع مقدس چیست؟ الزامات آن چیست؟
آن سخنرانی را حضرت آقا روز سوم خرداد ۱۳۹۵ که مصادف با سی‌وچهارمین سالگرد آزادسازی خرمشهر بود بیان فرمودند. اگر شما به تاریخچه عملیات بیت‌المقدس مراجعه‌ای داشته باشید، می‌فهمید که چقدر فرماندهان و رزمندگان ما، در آن عملیات سختی کشیدند و با دست خالی چه کار بزرگی انجام دادند. شاید باور نکنید، نیروهای رزمنده ما برای شروع حتی فشنگ کلاش هم به اندازه کافی در اختیار نداشتند که موقع حرکت به‌سمت مواضع دشمن بتوانند اسلحه‌های خودشان را مسلح کنند. یا قمقمه برای آب خوردن نداشتند. با این حال عملیات الی بیت‌المقدس از نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ شروع و تا روز سوم خرداد ادامه پیدا کرد که درنهایت منجر به آزادسازی خرمشهر شد. در این نبرد سخت ۶هزار رزمنده ایرانی به شهادت رسیدند و بسیاری هم مجروح شدند.
همین ویژگی‌ها و برجستگی‌های عملیات بیت‌المقدس باعث شد که رهبر انقلاب آن عملیات و عملیات فتح‌المبین را به تابلوی خیلی بزرگ و باشکوهی که آن بالا نصب کرده‌اند که ما از پایین آن تابلو را می‌بینیم و تحسین می‌کنیم. اما اگر نزدیک برویم، ریزه‌کاری‌هایی که در این تابلو به کار رفته، هنرمندی‌هایی که به کار رفته، جزئیاتی که در این تابلو هست، آن به‌هم‌آمیختگی رنگ‌های مختلف، نقش‌های مختلف، قلم‌های مختلف را ببینیم، ۱۰برابر تحسین ما بیشتر خواهد شد.
وقتی رهبر انقلاب به این زیبایی مثال از خرمشهر می‌زنند، به نظرم می‌خواهند سختی کار را به جوانان عزیزمان گوشزد کنند. چرا که عرصه نبرد برای آزادی خرمشهر، در ظاهر رویارویی با دشمنی بود که همه ساز و برگ‌هایش در مقابل نیروهای ما صف‌آرایی کرده بود که رزمنده‌های ما بایستی با او مقابله می‌کردند و پوزه‌اش را به زمین می‌کوبیدند. و این اتفاق با نثار خون شهیدان افتاد. اما امروزه این رویارویی لایه‌های پنهان زیادی دارد که همین امر کار را بسیار دشوارتر کرده است. بحث وضعیت فرهنگی جامعه ما واقعا از آن مسائل بغرنج و قابل اعتنایی است که متاسفانه دوگانگی و عدم شفاف‌سازی متولیان امر، سبب شده تا امروزه به یک مشکل لاینحل تبدیل شود. از این رو برای اصلاح وضعیت فرهنگی جامعه، علاوه بر قانون کارآمد، یک‌صدایی مسئولان هم می‌تواند بسیار راهگشا باشد. به نظر بنده در سایه این وفاق است که جوانان ما می‌توانند ایفای نقش کنند و در بهبود وضعیت فرهنگی کشور نقش داشته باشند.
‌ اگر بخواهیم نقطه عطف جهاد بعد از دوران دفاع مقدس را به عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی مرتبط بدانیم، چرا به نسبت دوران دفاع مقدس شاهد حضور مؤثر مردمی نبودیم؟
گسترش بی‌رویه و لجام‌گسیخته فضای مجازی که شبانه‌روز مردم و جوانان ما را بمباران فکری، عقیدتی و روحی می‌کند، عامل اصلی عدم حضور اینان در صحنه جنگی نامتقارن است. 
‌ راهکارهای حضور مؤثر مردم در جهاد فرهنگی و اجتماعی در سال‌های پس از دفاع مقدس چیست؟
دوست و دشمن می‌دانند که امروزِ روز مشکل اصلی مردم ما بحث معیشت و خالی بودن سفره آنان است. طبق فرمایش مولای متقیان حضرت علی(ع): اگر از هر دری فقر وارد شود از در دیگر ایمان می‌رود. 
پس راهکار اصلی مشارکت دادن مردم در امور فرهنگی، در وهله اول حل مشکل معیشتی آنان است. ضمن آنکه ساده‌زیستی و دوری از تجمل‌گرایی مسئولان هم می‌تواند آنان را دلگرم و تشویق برای انجام کارهای فرهنگی بکند. همچنین سر و سامان دادن به فضای مجازی بی‌در و پیکر کشور که متاسفانه قربانیان زیادی از ما می‌گیرد و جبهه دشمن را قوی می‌کند. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.