آگاه: حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار فرمودند: یاد عظمت جهاد مردم مازندران را در این محل ما و خانه ما زنده کردید. شاید هیچ شهری، هیچ روستایی از سرتاسر مازندران از شرق تا غرب نباشد که در آن، شهیدی یا جانبازی وجود نداشته باشد. یک نکته شیرین و جالب در مورد فداکاری شهدای استان مازندران این است که این شهدا در همه دوران مهم مبارزه با ضدانقلاب پراکندهاند؛ یعنی مخصوص جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس یا دفاع از حرم نیستند. از اول انقلاب که شما نگاه میکنید، اولین کسانی که آن روز رفتند با ضدانقلاب در شرق استان مازندران مبارزه کردند، بچههای همین شهرهای مازندران بودند؛ بعد، دیگران هم به اینها پیوستند.
ایشان افزودند: بعد، در آن قضیه جنگل و حماسهای که در سرتاسر مازندران و بهخصوص آمل نشان داده شد که امام (رضوانالله علیه) در قبال این قضیه موضع گرفتند و حرف زدند. بعد، در جنگ تحمیلی، در دفاع مقدس، این تعبیر «لشکر ویژه» که ایشان گفتند، قابل تأمل است؛ چرا «ویژه»؟ خب ما اینهمه لشکر داشتیم؛ «لشکر ویژه» یعنی چه؟ این «ویژه» برای این است که همه شرایطی که در جنگ برای یک یگان نظامی پیش میآید، اگر برای این لشکر پیش بیاید، این آماده است.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: همان وقت هم که من رفتم در پادگانی که این آقای سردار قربانی درست کرده بود که به نظرم ایشان نصف مازندران را گرفته بود، یک بیابان را پادگان کرده بود! هر چه با ماشین میرفتیم، تمام نمیشد یک جای بزرگی بود همهچیز در این یگان بود؛ نیروی انسانی بود، تجربه بود، اسناد بود، اشخاص بود، اطلاعات بود.
حضرت آیتالله خامنهای اظهار کردند: بعد از دفاع مقدس هم، در همه میدانها، مردم مازندران حضور پیدا کردند و اگر چنانچه لازم بود جانبازی و فداکاری انجام بگیرد، انجام دادند؛ یعنی شهدای مازندران اینجوری هستند. تا رسید به دفاع از حرم و مسئله خانطومان و مانند اینها. این یک نکتهای است که تنوع در شهدای مازندران، یکی از خصوصیات برجسته این حرکت در این استان است.
ایشان ادامه دادند: یک خصوصیت دیگر این است که از سپاه و ارتش و نیروی انتظامی و مجموعههای گوناگون، همه در بین ستارگان فروزان شهدا، در بین سرداران و بزرگان، دیده میشوند: از ارتش، مثل نیاکی(رحمهالله علیه) یا مثل شیرودی یا بقیه اینهایی که بودند؛ از سپاه، برجستگانی مثل همین آقایانی که اسم آوردند و غیر از اینها؛ از بسیج، مردم عادی و معمولی، مثلا فرض بفرمایید یک بچه یازده دوازده ساله و امثال اینها؛ در تنوع شهدا در این استان، انسان همهجور [افرادی را] مشاهده میکند. خب اینها خیلی اهمیت دارد. یاد این شهدا را باید گرامی داشت.
رهبر انقلاب اظهار کردند: دو نکته را من میخواهم عرض بکنم: یکی درباره خود شهدا است، یکی دربار کاری است که شما در مورد شهدا میخواهید بکنید. خود شهدا، به نظر من، وجودشان یک گنج تمامنشدنی است؛ یعنی نسلهای پیدرپی که میآیند، همه منتفع میشوند اگر چنانچه مثلا شرح حال شهید کشوری یا شیرودی یا مثلا شهدای بزرگ دیگری را که در آنجا هستند، بدانند؛ مخصوص یک دوره نیست.
حضرت آیتاللهخامنهای فرمودند: بعد از شهادت شیرودی، من رفتم شیرود؛ یک روستای کوچکی است و یک مجموعه کمی مردم در آنجا هستند. از یک روستایی یک جوانی مثل این آدم درمیآید، عملیات قهرمانانهای انجام میدهد، به او ترفیع میدهند، بعد نامه مینویسد به فرمانده خودش که من خواهش میکنم این ترفیع را از من بگیرید، من برای اینها نیامدم میدان جنگ؛ من برای خاطر حرف امام آمدم، برای خاطر وظیفه آمدم، برای خاطر اسلام آمدم. اینها بهزبان آسان است؛ کدام ماها آماده هستیم بهراحتی از نام و نشان و عنوان و مقام و مانند اینها بگذریم؟ از من عمامهبهسر تا دیگران. این یک جوان است شیرودی یک پسر جوانی بود دیگر؛ یک جوانی بود، مال یک روستای مازندران که به این حد از معرفت و یقین و اخلاص میرسد که اینجور فداکاری میکند، اینجور حرف میزند. برای یک ارتشی، ۶ماه هم که ترفیع میدهند مهم است؛ [بهخاطر] فلان کاری که شما کردید، این ۶ماه ترفیع! این مهم است. آن وقت، یک نفر را دو درجه، سه درجه به خاطر کار بزرگی که انجام داده بیاورند بالا این ترفیعی که به آن شهید داده بودند، دو سه درجه بود بگوید نمیخواهم! اینها خیلی مهم است.
شهدا کلا یک گنج تمامنشدنی هستند
ایشان تصریح کردند: امروز من و شما از اینها استفاده میکنیم، فردا نوههای ما از اینها استفاده میکنند و در دوره بعد، جوانهای بعد اگر مطلع بشوند، استفاده میکنند؛ یعنی این گنج تمام نمیشود. همینطور دیگرانی که بودند، شهدای بزرگی که ما داشتیم، در مازندران و غیر مازندران؛ شهدا کلا یک گنج تمامنشدنی هستند. حالات اینها و خصوصیات اینها مورد تدقیق قرار بگیرد، نکاتش استخراج بشود، بعد آن وقت نوبت به آن نکته دوم میرسد که حالا به شما عرض میکنم.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه باید روی نکات قابل استخراج از زندگی شهدا کار شود، فرمودند: شما باید روی نکات قابل استخراج از زندگی شهدا کار کنید؛ این مهم است. البته این کارهایی که ایشان ذکر کردند، کارهای خوبی است، کارهای لازمی است: فرشی با عکس شهید درست کنند به خانوادهاش بدهند یا خیابانی را به نام شهید بگذارند؛ اما شما ۱۴هزار و ۵۰۰خیابان که ندارید؛ چه کار میخواهید بکنید؟ هر کدام از این شهدا یک ماجرایی دارند. اینکه در زبانها رایج میشود که «دنیا کوچک است»، از آن حرفهای غلط است؛ دنیا خیلی بزرگ است؛ چون در دنیا هشت میلیارد انسان هستند که هر انسانی یک عالمی دارد برای خودش، یک ماجرایی دارد برای خودش، یک فکری دارد، یک هدفی دارد؛ همه [دارند]. شما پهلوی هر کسی بنشینید و شرح حالش را برایتان بگوید، آرزوهایش را برایتان بگوید، یک دنیا است. در هر زندگیای نکاتی وجود خواهد داشت و این [کسی] که شهید شده و این مقام شهادت را به دست آورده و فداکاری کرده، آن نکاتش قابل ارائه است. اینها را باید استخراج کنید، باید ارائه کنید تا بماند.
رهبر انقلاب اسلامی ادامه دادند: حالا البته کتاب یکی از راههایش است؛ کتابهای خوب. توصیه من این است: وقتی شما میخواهید آمار بدهید، یا با خودتان محاسبه کنید که ما این کارها را کردهایم، یا به امثال بنده ارائه بدهید که ما این کارها را کردهایم، بیش از آنکه روی شمارگان کتاب حساب میکنید، روی شمارگان خواننده حساب کنید که چقدر این را خواندهاند؛ چه تعدادی این کتاب را نگاه کردهاند، مطالعه کردهاند؛ چه تعدادی از این کتاب یادداشت برداشتهاند؛ اینها راه دارد؛ باید راهش را پیدا کنید.
ایشان خاطرنشان کردند: وقتی شما یک کتابی در شرح حال فلان شهید چاپ میکنید، [ببینید که] چه جوری میشود این را به دست بیشترین تعداد ممکنِ از [خوانندگان]، بخصوص جوانها و نوجوانها برسانید؛ بعد نظر آنها را نسبت به این کتاب به دست بیاورید؛ بعد با آنها رابطه برقرار کنید و آن نکاتی را که از زندگی این شخصیت در این کتاب مورد نظرتان بوده، به ذهن او منتقل کنید؛ کار اساسی برای شما اینها است. البته این کار با کتاب انجام میگیرد، با فیلم و سریال این کار انجام میگیرد، با نقاشی این کار انجام میگیرد، با مجسمهسازی این کار انجام میگیرد، با داستانپردازی این کار انجام میگیرد؛ این کارها را باید بکنید، این کارها باید انجام بگیرد، اینها باید بشود.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی فرمودند: با [تشکیل] اجتماعات گوناگون به نام شهیدان؛ فرض بفرمایید شما یک محلی را حالا لازم هم نیست که یک ساختمان مفصلی مثلا بگذارید؛ مِنباب مثال یک مسجدی را، الحمدلله شما مسجد و امامزاده هم که کم ندارید یک مسجدی، یک امامزادهای را در نظر بگیرید، این هفته اجتماعی در این مسجد تشکیل میشود به نام فلان شهید؛ یک شهید مشخصی؛ هر کس میآید، راجع به آن شهید میشنود یا میگوید یا چیزی میبیند. هفته بعد همین اجتماع در اینجا تشکیل میشود برای یک شهید دیگر؛ [آن وقت] این دیگر تمامشدنی نیست، این تمام نمیشود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به موقعیت جغرافیایی مازندران خاطرنشان کردند: ممکن است شما یک محل را، یک نقطه را برای این کار در نظر بگیرید، ممکن است اگر مقتضی شد ۱۰نقطه را؛ چون مازندران یک استان طویلی است؛ یعنی طولش بیشتر از عرضش است؛ در شرق مازندران، در وسط مازندران، در غرب مازندران، در خود گلستان هم به یک معنا مشمول همین مطالب و حرفهاست [جلسه] داشته باشید. یعنی این معرفی کردن «خصوصیات مهم شهدا»، اساس کار شماست که بایستی آن را انجام بدهید؛ و الا خب عکس در طاقچه اتاق هست و بعد هم بهتدریج عادی میشود و از یاد میرود.
باید یاد شهدا را زنده نگه دارید
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: باید یاد شهدا را زنده نگه دارید، باید تر و تازه نگه دارید. اینکه امام (رضوان الله علیه) که واقعا آن چشم بصیرت آن مرد، انسان را همیشه به تعجب وادار میکند؛ هیچکس دیگری را من سراغ ندارم که اینجور در همه موضوعات مورد ابتلا با یک بصیرتی نگاه کند گفت: «اسلام را محرم و صفر زنده نگه داشتند، عاشورا زنده نگه داشته»؛ چرا؟ چون عاشورا قابل مردن نیست، قابل نابود شدن نیست، شهید است دیگر، آن هم آن شهید و آن شهدا؛ این زنده است؛ تا مادامی که زنده است تراوش میکند موجود زنده اینجور است دیگر؛ حرکت دارد، کار دارد، تراوش دارد و نگه میدارد و نگه داشته اسلام را، نگه داشته تشیع را، نگه داشته ولایت امیرالمؤمنین را.
ایشان اظهار کردند: بحمدالله زمینه هم در مازندران برای این کارها آماده است؛ یعنی مردم مازندران واقعا برای راه صلاح آمادهاند. آن مقداری که در شمال کشور چه مازندران، چه گیلان در زمان حکومت طاغوت سرمایهگذاری شد برای دینزدایی، در کمتر جایی از کشور شد. آن وقت شما ببینید همین مردم بعد از انقلاب چه در گیلان، چه در مازندران برای اسلام چه کردند. این نشاندهنده زمینه است دیگر.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به پیشینه مازندران در تشکیل حکومت علوی تصریح کردند: اسلام در مازندران با جنگ و شمشیر وارد نشد؛ زمان خلفایی که آمدند ایران را فتح کردند و نعمت اسلام را برای ایران آوردند، خب با لشکر [کشی] بود دیگر؛ این لشکرها از این ارتفاعات نمیتوانستند عبور کنند؛ مازندران آن پشت ماند و نتوانستند، دستشان به مازندران نرسید. تا اینکه فرزندان ائمه در حال تقیّه، با شکم گرسنه، با بدن برهنه، فراری، از این کوهها پیاده عبور کردند و خودشان را رساندند به مازندران، و اینها توانستند مردم مازندران را مسلمان کنند؛ لذا مازندرانِ مسلمان، از اول شیعه متولد شد. چون آن کسانی که رفتند آنجا را مسلمان کردند، فرزندان ائمه بودند؛ آن هم با چه زحمتی! [اگر] در تاریخ نگاه کنید، [میبینید که] با چه زحمتی از این کوهها رفتهاند.
ایشان افزودند: امامزاده بزرگ باارزش عبد صالحِ الهی، خودش و همسرش یک لباس نماز دارند، وقت نماز این میگیرد نماز میخواند، بعد میدهد لباس را به او که او نماز بخواند؛ اینها اینجوری با پنجه دست و با پای برهنه توانستند از این کوهها بالا بروند و عبور کنند و برسند به مازندران. مازندران اینجوری به دست اسلام افتاد؛ لذا اینطور بود که وقتی که در یمن حکومت علویها میخواست تشکیل بشود، آمدند از مازندران نیرو بردند؛ این ائمه یمن که هزار سال آنجا حکومت کردند، آن مبداشان در واقع به دست مازندرانیها بود؛ از اینجا مردان جوان مازندران رفتند به یمن و جنگیدند، برای اینکه اسلام را، تشیع را در آنجا پایدار کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان فرمودند: خداوند انشاءالله به شماها توفیق بدهد تا بتوانید این کار بزرگ را به سرانجام برسانید. سلام بنده را هم در سخنرانیهایتان به مردم عزیز مازندران برسانید.
نظر شما