آگاه: بسیاری از بزرگان عرب و مبارزان فلسطینی پس از استقرار همهجانبه صهیونیسم، هدف آزادسازی قدسی را با عقبنشینی آشکار به هدفی کوچک و تشکیل دولت ناقص خودمختار در بخش کوچکی از سرزمینهای اشغالی تقلیل دادند، اما در هیچ بخشی از اندیشهها و مواضع حضرت امام(ره) چنین عقبنشینیای مشاهده نمیشود، بلکه در هر برهه از تحولات مهم، ایشان به هدف آزادی قدس و فلسطین تاکید کردهاند و با این مسئله، هیچگاه تاکتیکی فرعی برخورد نکردند. آزادسازی فلسطین در اندیشه امام(ره) نهتنها جزو وظایف فلسطینیان، بلکه ازجمله تکالیف همه مسلمین به شمار میآید و مسئولیتی همگانی اسلامی تلقی میشود.
یکی از ویژگیهای نگاه امام خمینی(ره) به مسئله فلسطین، توجه به همه جنبههای مذهبی، منطقهای، سناریوی صهیونیستها و نفوذ آنها در حکومت پهلوی بود. بهطور نمونه ایشان در سال۱۹۶۳ (۱۳۴۲) در نامهای در پاسخ به علمای یزد اظهار میدارند: «من از فشارهایی که بر آنها وارد میشود مطلع و متأسفم. من به آنها برای نجات اسلام و ایران دست برادری میدهم. من میدانم قلب آنها از تسلیم در مقابل اسرائیل مضطرب است، و راضی نمیشوند ایران در زیر چکمه یهود پایمال شود. من به سران ممالک اسلامی و دوَل عربی و غیرعربی اعلام میکنم: علمای اسلام و زعمای دین و ملت دیندار ایران و ارتش نجیب، با دولَ اسلامی برادر است و در منافع و مضار دوشادوش آنهاست؛ و از پیمان با اسرائیل، دشمن اسلام و دشمن ایران، متنفر و منزجر است. اینجانب این مطلب را به صراحت گفتم.»
امام خمینی(ره): خطر اسرائیل، اسلام و ایران را تهدید به زوال میکند
چند ماه بعد ایشان در نامه دیگری در پاسخ به نامه علمای همدان و ابراز نگرانی از برخی اقدامات و فشارهای رژیم پهلوی علیه حوزه علمیه و موضوعات دینی در جوابیهای بلند، تهدیدات را بسیاری جدی میدانند و صراحتا از خطری بزرگ نام میبرند. اما وقتی میخواهند ریشه این اتفاقات را نام ببرد، آن را برنامه اسرائیل و عمالهای مثل فرقه بهائیت میدانند. در بخش پایانی این نامه آمده است: «امروز مسلمین، و خصوصْ علمای اعلام، در مقابل خدای تبارک و تعالی مسئولیت بزرگی دارند. با سکوت ما نسلهای آتیه تا ابد در معرض ضلالت و کفر هستند و مسئول آن ما هستیم. خطر اسرائیل و عمال ننگین آن، اسلام و ایران را تهدید به زوال میکند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم. و از علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی، قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند. و از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و علمای اسلام را خواستارم.
این نشاندهنده آن است که امام(ره) از زمانی که نهضت را در سال۴۲ کلید زدند به دنبال نابودی غده سرطانی در منطقه (اسرائیل) بودند و از همان مقطع در نامهها و سخنان خود نسبت به تحرکات رژیم منحوس هشدار میدادند؛ حضرت روحالله هدف و استراتژی «اسرائیل باید از بین برود» را در حالی مطرح کرد که غرب، به ویژه آمریکا پیوسته از استراتژی «بقای اسرائیل» در نظر و عمل، حمایت میکرد. نیکسون، در خصوص این هدف استراتژی، چنین مینویسد: «تعهد مادر برابر اسرائیل، ریشه در میراث جنگ دوم جهانی و علاقه اخلاقی و عقیدتی ما به حفاظت از دموکراسی دارد که در مخاطرهاند و هیچگاه رییسجمهوری یا کنگره آمریکا اجازه نخواهند داد که اسراییل از میان برود.»
امام بهدرستی دریافته بود که آزادسازی قدس با مصالحه سیاسی به دست نمیآید و چانهزنیهای سیاسی اعراب و گرفتن امتیازات محدود از صهیونیستها، راه به جایی نمیبرد؛ از این رو امام(ره) چیزی را جایگزین مبارزه و جهاد با صهیونیستها نمیکرد. حضرت امام بهطور قاطع برخی از دول و سران اسلامی را باتوجهبه انجام مذاکرات بینتیجه و سرگرم شدن به آن در مقابل توپ و تانک اسرائیل ملامت میکرد و از آنان خواستار برخورد شدید با اسرائیل و وحدت با مبارزان و ملل اسلامی شد.
حتی حضرت امام در پیام برائت سال ۱۳۶۶، درباره مسئله فلسطین خطاب به مسلمانان چنین فرمودند: «ملتهای مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازشکاری و مصالحه رهبران ننگین و خود فروختهای که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمینهای غصبشده و مسلمانان این خطه را به تباهی کشیدهاند به دنیا اعلام کنند و نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکرهها، و رفتوآمدها، حیثیت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطین را خدشهدار کنند... نکند که اینان تصور کردهاند که گذشت زمان، سیرت و صورت جنایتهای اسرائیل و صهیونیسم را دگرگون ساخته است و گرگهای خونآشام صهیونیسم از فکر تجاوز و غصب سرزمینهای از نیل تا فرات دست برداشتهاند. مسئولان محترم کشور ایران و مردم ما و ملتهای مسلمان از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشهکن کردن آن، دست نخواهند کشید و به یاری خداوند تعالی از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوی امت محمد-صلی الله علیه و آله و سلم- و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل هستههای مقاومت حزبالله در سراسر جهان، فلسطین را از چنگال [صهیونیستها] خارج کرد. به خدای تعالی توکل کنید و از قدرت معنوی مسلمانان بهره بجویید و با سلاح تقوا و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله ببرید که «ان تنصر والله ینصرکم و یثبت اقدامکم.»
تکرار سخنان پدربزرگ
حال همان حرفهای «سید روحالله موسوی خمینی» این بار از زبان تولیت آستان حرم امام - حاج سید حسن آقای خمینی- بیان شد. او ۱۴مهرماه در برنامه زنده جریان شرکت کرد و بهصورت مشروح به تحلیل و تبیین فعالیتهای جبهه مقاومت و تهدیداتی که ایران این روزها ازسوی رژیم صیهونیستی میشود، اشاره کرد.
سه بخش از سخنان وی بازتاب گستردهای در رسانهها پیدا کرد، آنجا که او خطاب به صهیونیستها بهصراحت گفت: دست نتانیاهو تا آرنج به خون آغشته است و ممکن است مردم ایران به هرکسی تن بدهند جز آقای نتانیاهو، ضمن اینکه آقای سید حسن نصرالله قلب ماست و برادران سپاه هم که پارههای تن مردم هستند، ایرانی که شما هیچ علاقهای به او نداشته باشید را هم نتانیاهو غلط میکند که بکشد؛ حتی اگر آن ایرانی ضدانقلاب باشد. یک اسرائیلی حق ندارد دستش را روی ایرانی بلند کند. معنا ندارد آقای نتانیاهو بخواهد برای این مملکت تصمیم بگیرد. یادگار امام اشارهای هم به تحرکات رژیم اشغالگر قدس زد و تاکید کرد که اگر بتوانیم هرچه بیشتر اعتماد مردم و رابطه مردم با حکومت را تقویت کنیم، اسرائیل هیچ کاری نمیتواند بکند، واقعا باید دست مردم را بوسید. تمام مردمی که به نماز جمعه این هفته آمدند دانسته یا ندانسته ریشههای امنیت ما را بالا بردند. سومین نکته که در سخنان حسن خمینی برجسته شد اذعان به تقویت بازدارندگی نظامی ما بود. به اعتقاد او، در این شرایط لازم است که ما بازدارندگیمان را بالاتر ببریم.
مهمترین سخنان تولیت آستان حرم امام خمینی(ره) در این سه بخش بیان شد. این نکات برگرفته از مکتب حضرت روحالله است. پیر جماران از سال۴۲ قیام کرد تا بگوید برای ایران، ایرانی باید تصمیم بگیرد و آمریکاییها و اسرائیلیها نقشی در این کشور نباید داشته باشند. امام قیام کرد تا بگوید هیچگاه نمیتوانید ایرانی را تهدید کنید... مگر نه آنکه در جنگ تحمیلی، صدام حسین که حمایتهای غرب و آمریکا را به همراه داشت مدعی شده بود ظرف یک هفته به ایران خواهید رسید و جشن پیروزی را برگزار خواهد کرد. اکنون او کجا است و خط امام در کجا قرار دارد؟
مطالب مطرحشده از سوی سید حسن آقای خمینی از آن جهت بازتاب پیدا کرد که دوباره کلام امام(ره) بازگو شد؛ راه و کلام امام(ره) نتیجهای جز پیروزی ندارد. شاگر برحق او (سیدحسن نصرالله) هم از زمانی که وارد فعالیتهای مبارزاتی علیه رژیم صهیونیستی شد در مسیر امام(ره) حرکت کرد و حزبالله در زمان زعامت وی، موفقیتهای چشمگیری را رقم زد.
اقدام هرشخصیتی که گفتمان امام(ره) را با صدای رسا بیان کند قابل ستایش است؛ حال میخواهد آن شخص از بیت مبارک (نوه) ایشان باشد یا سید حسن نصراللهی که بیش از ۳۰سال در جبهه مقاومت، حزبالله لبنان را بر اساس راهبرد و گفتمان امامین انقلاب مدیریت کرد.
نظر شما