آگاه: همیشه او را در مسیر رفتوآمد خود میبینم که با دو نفر دیگر درست سر این خیابان، شیفتی تلاش میکنند از رهگذران کمک جمع کنند. کافی است کمی مرتب به نظر برسید یا کیف و عینکآفتابی داشته باشید تا شکار آنها بهحساب بیایید؛ رهگذرانی که یا برای رفتن عجله دارند یا در برگشت خستهوکوفته حال کمک که هیچ، حال شنیدن حرفهای بازاریاب قلابی خیریه را هم ندارند. اما گاه طوری شما را از دور زیر میگیرند که با آنها شاخبهشاخ میشوید و با چابکی خاصی شما را حتی برای چند ثانیه گیر میاندازند. چطور گیر میاندازند؟ بهزور؟ نه، خیلی راحت! خیلی مؤدب و صمیمی سلام میکند و معمولا وقتی کسی چهرهبهچهره به شما سلام میدهد سخت است پاسخش را ندهید و با یک پاسخ، گفتوگو میان شما شکل میگیرد. بلافاصله بعد از سلام و علیک، در فرصتی کوتاه سعی میکنند با توضیح درد و رنج یک بیمار که نیازمند کمک است احساسات شمار را درگیر کنند. این زنان که از دور شاید آراسته به نظر برسند؛ اما با کمی نزدیکشدن متوجه پوشش متفاوت آنها میشوید. سر و وضعی نامرتب و ساختگی که مانند حرفزدن آنها به طرز ناشیانه و سخیفی بزک شده است.
تشخیص این افراد از نزدیک راحتتر است اما پشت خط تلفن با لحن عاجزانه خود شما را از قطع کردن تماس منصرف میکنند. همان تماسهایی از طرف افرادی که خود را مددکار موسسات خیریه معرفی میکنند و امان کاربران تلفن همراه را بریده است. این تماسها وقتی شما پشت فرمان، در جلسه کاری، سر کلاس باشید کلافهکنندهتر میشود. تماسگیرنده گاه طوری از وضعیت دردناک دختری نوجوان یا کودکی خردسال صحبت میکند که اگر هم به این تلفن اعتماد نکنید و پولی هم پرداخت نکنید تا مدتها ذهن شما درگیر خواهد بود. اگر اعتماد کرده و پولی واریز کنید طور دیگر ذهن درگیر میشود که واقعا این مبلغ برای کار خیر هزینه میشود یا طرف مقابل کلاهمان را برداشته است؟ هر چه هست این تلفنهای بیامان و همیشگی دردی بر دردهای شهروندان میافزاید که احتمالا دردی را هم از کسی دوا نمیکند. این زنان پیاده و آن زنان پشت خط تلفن برای کدام خیریهها کمک جمع میکنند؟ اگر خیریهای در کار نیست و پولها را به جیب میزنند، چرا آزادانه کار میکنند و هر روز هم بر تعدادشان اضافه میشود؟ چالش اصلی همه خیریهها زمانی شکل میگیرد که بخواهند پولی دریافت کنند. برخی از موسسههای مردمی نیمهدولتی محسوب میشوند مثل هلالاحمر و کمیته امداد و بهزیستی که معمولا شمارهحسابهای سهرقمی و چهاررقمی دارند و کمک به آنها بدون شک و تردید انجام میشود. گروه دیگر، موسسهها و انجمنهای خیریهای هستند که رسمی هستند و مجوز فعالیت دارند که در این مورد هم اغلب مشکلی دیده نمیشود. اما مشکل از گروه سومی آب میخورد. همان خیریههایی که مجوز ندارند، اما فعال هستند. آمارها نشان میدهد که حدود ۳۰هزار تشکل مردمی و خیریه مجوز فعالیت دارند و به همین اندازه هم بدون مجوز مشغول فعالیت هستند. حالا سوالی که پیش میآید این است که به کدام موسسه با چه ویژگیهایی باید کمک کرد تا پول در قالب کمک نقدی یا غیرنقدی به دست گروه هدف برسد؟ اولین نشانه واقعی بودن خیریهها مجوز آنهاست. خیریههایی که مجوز دارند این فرصت را به مردم میدهد تا اگر کمک آنها در محل درست هزینه نشد بتوانند پیگیری کنند. هماکنون چند ارگان ازجمله وزارت کشور، بهزیستی و وزارت ورزش و جوانان، مجوز فعالیت موسسههای مردمی و خیریهها را صادر میکنند. بررسیها نشان میدهد درگذشته موسسههای مردمی، تنها با همان مجوزهایشان فعالیت میکردند و دیگر نیازی به ثبت شرکتی نبود؛ یعنی شناسه ملی هم نداشتند، حالا اما باید حتما شناسه ملی هم داشته باشند و بانکها بر اساس همین شناسه، به نام همان موسسه، حساب بانکی باز میکنند؛ بنابراین داشتن مجوز و شناسه ملی برای اطمینان از اصالت این نهادهای مردمی مهم است و افراد در همان ابتدا میتوانند از موسسه موردنظرشان، مشاهده مجوز و شناسه ملی را درخواست کنند. آمارها نشان میدهد که بیش از ۹هزار موسسه مردمی از وزارت کشور و استانداریها، بیش از ۱۲هزار موسسه از بهزیستی و حدود چهار تا پنجهزار موسسه از سازمان ورزش و جوانان مجوز فعالیت گرفتهاند.
سلام! از خیریه تماس میگیرم
موسس دبیرخانه ترویج کار داوطلبانه معتقد است شرط اول برای اطمینان از فعالیتهای یک موسسه مردمی و خیریه، شفافیت مالی است. احمد بختیاری توضیح میدهد: «موسسهای که بهدرستی فعالیت میکند، باید در دورههای مشخص گزارش مالیاش را منتشر کند؛ درحالیکه اکنون بخشی از تشکلها و موسسههای خیریه، گزارشهای مالیشان را منتشر نمیکنند؛ حتی گاهی اوقات مشاهده میشود که این کار را بلد هم نیستند و آموزشی ندیدهاند. برخی از آنها عنوان میکنند که نیرویی برای این کار ندارند. بهطورکلی این مسئله در کشور ضعیف است و حالا در میان گروههای مردمی و تشکلها هم دیده میشود.»
حالا سوال اینجاست که مردم چطور میتوانند به این گزارشهای مالی دسترسی پیدا کنند؟ موسس دبیرخانه ترویج کار داوطلبانه به این سوال پاسخ میدهد و میگوید: «مطالبهگری مخاطبان این موسسهها که همان مردم هستند، این تشکلها را مجبور میکند تا گزارشهای مالیشان را منتشر کنند؛ یعنی آنها به این نتیجه میرسند که برای جلب مشارکت مردمی، مکانی را در نظر بگیرند که در آن گزارشهایشان را منتشر کنند. این فضا میتواند در فضای مجازی مثل صفحههای اینستاگرام و تلگرام باشد یا میتواند در وبسایتشان قرار گرفته شود. گزارشهای شفاف مالی آنقدر مهم است که حتی برخی از هنرمندان شناختهشده که در این زمینه فعال هستند و مردم به اعتبار آنها، کمکهای مالی میکنند هم گزارش فعالیتهای مالی را در گروههای مشخصی منتشر میکنند؛ حتی سازمانهای عمومی مثل هلالاحمر هم این کار را میکنند که مثلا برای طرح نذر آب این میزان پول جمعآوریشده و در این بخشها هزینه شده است.» بختیاری قاطعانه میگوید: «تنها تشکلهایی که پولهای مردم را در جای دیگر هزینه میکنند، تمایلی به انتشار گزارشهایشان ندارند.»
یکی از راههای جلوگیری از سوءاستفادههای مالی از سوی موسسههای جعلی نظارت بر آنهاست. بااینحال گفته میشود که باتوجهبه حجم بالای این تشکلها و غیررسمی بودن برخی از آنها، امکان نظارت بر همه آنها وجود ندارد. این نکته مورد تأکید بختیاری است. بختیاری در اینباره میگوید: «همه دنیا مسئله نظارت بر تشکلها تبدیل به یک چالش شده؛ چراکه حدود ۳۰ تا ۴۰درصد از موسسههای خیریه قابلکنترل و نظارت نیستند.»
آمارها نشان میدهد در ایران ۳۰هزار تشکل فعال است که نظارت دقیقی نمیتوان بر همه آنها داشت. باید به این نکته هم توجه شود که این تشکلها بنگاههای اقتصادی نیستند که بتوان از راههای مختلف آنها را رصد کرد یا به آنها فشار وارد کرد. بنابراین، بدیهی است وقتی ندانید به کدام خیریه کمک میکنید نهتنها امکان بررسی مجوز آن را ندارید که حتی نمیتوانید از سرنوشت پولی که میپردازید مطمئن شوید. این فرصت امکانی که کلاهبرداران میدهد تا راحت جیب شهروندان مهربان و خیر اما بیاطلاع را خالی کنند.
خیریههای مخفی، خیریههای مشکوک
توصیه کارشناسان به کسانی که قصد مشارکت مالی یا غیرمالی در تشکلهای مردمی و خیریهها را دارند این است که حتما پیش از شروع کمکهایشان، حضوری از آن موسسه بازدید کنند. کارشناسان بر این باورند که سازمانهای مردمنهادی که داوطلب نمیپذیرند یا از حضور افراد به دفترشان استقبال نمیکنند، حتما ریگی به کفش دارند و نباید به آنها پول داد. بهتر است افراد پولهایشان را در جایی هزینه کنند که از فعالیتهای خیرخواهانه محل موردنظر اطمینان داشته باشند و بتوانند راحت در محل رفتوآمد کنند. بسیاری از موسسههای خیریه و تشکلهای مردمی در فضای مجازی فعال هستند. آنجا شرایط خوبی برای ارتباط با مخاطبان فراهم است و مخاطبان بهصورت آنلاین و در همان لحظه میتوانند کمکهای مالی را در صورت درخواستهای آن موسسه، واریز کنند. اما همین شرایط میتواند زمینه سوءاستفادههای فراوانی را هم ایجاد کند. بختیاری در این زمینه توضیح میدهد و درعینحال که به رشد قابلتوجه این موسسهها در فضای مجازی اشاره میکند و میگوید: «برخی از این گروهها از احساسات مردم سوءاستفاده میکنند و خیلیها را هم به دام میاندازند. ما نمونه این نوع سوءاستفادهها را در سیل نوروز۹۸ شاهد بودیم. من آن زمان نماینده هماهنگکننده تشکلها در هلالاحمر بودم و در سازمان مدیریت بحران هم فعالیتهایی میکردم. در همان سال، نزدیک به ۸۰ تا ۹۰حساب بانکی مشکوک که برای کمک به سیلزدهها اعلام شده بود، مسدود شد. نکته اینجاست که تنها نیمی از صاحبان این حسابها، برای پیگیری مسدودشدن حسابهای بانکی مراجعه کردند و نیم دیگر، هیچوقت مراجعه نکردند که نشان میدهد حسابها جعلی بوده است.» به گفته او، گاهی افراد شناختهشده کمک مالی جمعآوری میکنند. این شاید از نظر عمومی اتفاق خوبی باشد، اما نکته اینجاست که این افراد تخصص کافی ندارند؛ یعنی ممکن است پول مردم را هدر دهند و در جایی که واقعا نیاز نیست، هزینه کنند؛ درحالیکه یک تشکل که فعالیت مشخص و تخصصی دارد، دقیقا میداند که فلان منطقه باتوجهبه شرایطی که دارد به چه کمکهایی نیاز دارد: «ما شاهد هستیم در بسیاری از موارد ۵۰ تا ۶۰درصد کمکهای مردمی در حوادث هدر میرود؛ این مسئله در خارج از شرایط بحران هم دیده میشود. افراد متخصص باتوجهبه فرهنگ و قومیت مردم یک منطقه برای کمک اقدام میکنند؛ درحالیکه خیلی از افراد غیرمتخصص با دیدگاه زندگی شهری، مثلا به یک روستا میروند و انتظار تغییرات اساسی دارند. موردی داشتیم که یکی از خیران برای یک کودکی در روستا، اسباببازی برده بود که حتی آن کودک نمیدانست چطور باید با آن بازی کند. تشکلهای رسمی، نقش قابلقبولی در هدایت درست کمکهای مالی مردم دارند.»
آب خیریهها به آسیاب کلاهبرداران
زنان پرگویی که در خیابان رخبهرخ شما میشوند یا آنهایی که وقتوبیوقت شماره موبایل شما را میگیرند معمولا با اسم خیریههای شناختهشدهای سعی در جلب اعتماد شما دارند. بدون تردید سکوت خیریههایی که با نام آنها سوءاستفاده میشود آب به آسیب کلاهبردارها میریزد؛ بنابراین اطلاعرسانی درست و بهموقع خیریهها میتواند زمینه بروز این کلاهبرداریها را کم کند؛ بهعنوانمثال، روابطعمومی موسسه خیریه کهریزک چندی پیش اطلاعیهای منتشر کرد تا افراد را نسبتبه کلاهبرداری هشیار کند. در این اطلاعیه گفته شد هر پیامک حاوی لینک پرداخت که توسط موسسه خیریه کهریزک ارسال میشود از شمارههای معتبر ارسال پیامک بوده و هرگز از شمارههای شخصی ارسال نمیشود. همچنین حسابهای بانکی کهریزک هرگز به نام اشخاص حقیقی نیست و فقط به نام موسسه خیریه کهریزک است. ضمنا تاکید کردند هرگونه کلاهبرداری اینترنتی و سوءاستفاده از خوشنامی و اعتبار موسسه خیریه کهریزک، ازسوی واحد حقوقی کهریزک و پلیس فتا و مراجع قضایی پیگیری خواهد شد. به نظر میرسد لازم است خیریههای معروف دیگری که هر روز با نام آنها در فضای مجازی و بهخصوصی تلفنی کلاهبرداری میشود چنین واکنشهای رسانهای نشان دهند.
روزانه ۷۰ میلیون درآمد داریم!
همه تلاش خود را برای سلام و احوالپرسی مؤدبانه بهکار گرفته تا مبادا تلفن را قطع کنم. میپرسم با کی کار دارید؟ اسمی نمیگوید و فقط میگوید: شما! از خیریه فلان تماس میگیرم و برای نوزادی که انسداد روده دارد نیازمند به دریافت کمک هستیم. امان نمیدهد چیزی بپرسم و تند و تند از وضعیت وخیم آن نوزاد میگوید... صبر میکنم حرفهایش تمام شود و سعی میکنم از او سوال کنم؛ چون همیشه به این فکر میکردم که واقعا کسی به این تلفنها اعتماد و درنهایت کمک میکند؟
به چه افرادی برای کمک تماس میگیرید؟
تماسهای ما کاملا تصادفی است. بعد از ۹۱۲ شروع میکنیم به گرفتن شمارههای مختلف...
چرا ۹۱۲؟
چون معمولا آنهایی که خطوط ارزان و اعتباری دارند پولی هم برای کمککردن ندارند ولی همیشه هم اینطور نیست.
روزانه با چند نفر تماس میگیری؟
۱۰۰ تا ۲۰۰نفر. البته فقط من نیستم و در شرکت ما ۱۵نفر روزانه مشغول این کار هستند.
از این تعداد چند نفر پول میدهند؟
قابلپیشبینی نیست ولی من معمولا روزانه موفق میشوم از پنج تا ۱۰نفر کمک بگیرم که درمجموع حدود پنج تا هفتمیلیون تومان کمک مالی جذب میکنم. کارمندان دیگر هم به همین روش کمک جذب میکنند و روزانه ۲۰ تا ۷۰میلیون تومان از طریق تلفنی پول بهحساب شرکت واریز میشود.
شما حقوق میگیرید؟
حقوق ثابت نداریم و درصدی از کمکهایی را که جذب میکنیم به خودمان میدهند. به همین دلیل هر چه بیشتر بتوانیم تماس بگیریم؛ چون ممکن است در یک تماس خیری مبلغ قابلتوجهی را کمک کند. موارد زیادی داریم که بهمحض توضیحدادن موضوع و شرححال بیماری که نیازمند کمک است، شخص آن طرف خط تلفن بلافاصله شماره کارت میگیرد و ۱۰ یا ۲۰میلیون واریز میکند.
معمولا چه مبلغی کمک میکنند؟
معلوم نیست. ما مبلغ مشخص نمیکنیم؛ چون ممکن است شخصی که با او تماس گرفتیم بخواهد مبلغی خیلی بیشتر از درخواست ما واریز کند. البته بعضیها میپرسند درمان بیماری که میگویید چقدر هزینه دارد؟ در این شرایط بازهم میگوییم هزینه درمان خیلی بالاست، شما هر میزانی که میتوانید کمک کنید.
افرادی که برای شما پول واریز میکنند معمولا چه ویژگی دارند؟
بیشتر آنها خانمها هستند، همچنین افرادی که گرفتاری در زندگی دارند. مثلا با شخصی تماس گرفتم و برخلاف خیلیها که از این تماس عصبانی میشوند، خوشحال شد. مرا دعا کرد و گفت پسرش زندانی است و این تلفن نشانه خوبی برای گرهگشایی از کارش است. او بلافاصله ۱۰میلیون تومان واریز کرد و گفت فکر نکنید پولدار هستم، امروز حقوق گرفتم.
تا آخر ماه چطور زندگی کرد؟
دیگر خبر ندارم. خیلیها که حقوق کمی هم دارند به خیریه ما کمک میکنند. از زمانی که حقوق کارمندان و بهخصوص بازنشستهها واریز میشود، دریافت پول برای ما هم راحتتر میشود.
نظر شما