دکتر سید حسن موسوی چلک، مؤلف و پژوهشگر و مدرس دانشگاه است و ریاست «انجمن مددکاران اجتماعی ایران» را بر عهده دارد. وی که عضو هیات مدیره منطقه آسیا و اقیانوسیه «فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی» است بیش از ۶۰تالیف و پژوهش در حوزه مشارکت و مددکاری‌های اجتماعی دارد و سال‌هاست که تجارب خود را در کلاس‌های درس در اختیار دانشجویان و پژوهشگران قرار داده است. 

محدودیت قانونی برای مشارکت وجود ندارد

آگاه: در رابطه با مشارکت مردم در امور اجتماعی، اولین سوالی که مطرح می‌شود این است که مشارکت مردم چه تعریفی دارد و در چه قالب و چارچوب‌هایی انجام می‌گیرد؟ همچنین در چه عرصه‌هایی نمود پیدا می‌کند و آیا مدل‌های رسمی و غیررسمی دارد؟
وقتی از مشارکت مردم صحبت می‌کنیم، چند بُعد مختلف قابل‌توجه است. اولین بُعد، مشارکت داوطلبانه است که خود به دو شکل رسمی و غیررسمی تقسیم می‌شود. در شکل رسمی، این مشارکت تحت نظارت سازمان‌های مختلف و با اخذ مجوز از مراجع قانونی انجام می‌شود، مانند موسسات خیریه‌ای که به طور رسمی ثبت شده و فعالیت می‌کنند. در شکل غیررسمی، مشارکت بدون اخذ مجوز انجام می‌شود؛ به عنوان مثال، در مواقع بحرانی مانند حادثه‌های طبیعی یا حوادثی نظیر فاجعه‌های معدنی یا بحران کرونا، شاهد بودیم که مردم به صورت خودجوش و بدون نیاز به مجوز رسمی به کمک یکدیگر شتافتند.
بعد دیگر، مشارکت بخش خصوصی است که در این نوع مشارکت، هدف افراد و شرکت‌ها از مشارکت در امور اجتماعی، داوطلبانه نیست، بلکه برای کسب سود یا پوشش هزینه‌های خود، اقدام به سرمایه‌گذاری در حوزه‌های اجتماعی می‌کنند. برای مثال، تاسیس مراکز نگهداری سالمندان یا کودکان بی‌سرپرست توسط بخش خصوصی، نوعی مشارکت است که با هدف کسب درآمد یا تامین هزینه‌ها از طریق دریافت کمک‌های دولتی یا مردمی صورت می‌گیرد.
همچنین مشارکت‌هایی از جنس تعاونی‌ها و موسسات خیریه نیز وجود دارد که در قالب‌های مختلف مانند راه‌اندازی درمانگاه‌های خیریه یا سایر نهادهای اجتماعی به فعالیت می‌پردازند. این نوع مشارکت‌ها نیز بخش مهمی از امور اجتماعی را تشکیل می‌دهند. بخشی از مشارکت در امور اجتماعی ممکن است به صورت محلی و غیررسمی انجام شود. مثلا در گذشته، اگر کسی در محله دچار مشکلی می‌شد، مانند آسیب به محصول کشاورزی، دام، یا بلایای طبیعی مانند سیل، مردم به صورت داوطلبانه به کمک او می‌آمدند. در مازندران این کمک‌ها به نام «افلاکی» یا «به لباس» شناخته می‌شد و مردم با همدردی به یاری هم می‌شتافتند. این نوع مشارکت کاملا داوطلبانه و محلی بود.
اما در مشارکت رسمی، چه داوطلبانه باشد و چه توسط بخش خصوصی، قواعد و مقرراتی وجود دارد. برای موسسات خصوصی، تشکل‌های غیردولتی، خیریه‌ها، هیئت‌ها، و انجمن‌های مردمی، سازوکارهای قانونی برای صدور مجوز و تنظیم فعالیت‌ها وجود دارد. قانون «تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت» در ماده‌۲۶ به این موضوع اشاره دارد و آیین‌نامه‌ای برای تشکیل سازمان‌های مرتبط تدوین شده است. همچنین، قانون «تسهیل کسب‌وکار آزاد» و قانون «تشکیل و فعالیت تشکل‌ها و اصناف» نیز به مشارکت مردم در این حوزه‌ها پرداخته‌اند.
برای فعالیت‌های اجتماعی مانند مشاوره در حوزه ازدواج جوانان، مراکز درمان اعتیاد، و دیگر خدمات اجتماعی، مجوزهای لازم از سوی نهادهایی مانند وزارت بهداشت و بهزیستی صادر می‌شود. این قوانین و ظرفیت‌های قانونی به‌منظور تسهیل مشارکت مردم در قالب‌های خصوصی، تعاونی یا خیریه ایجاد شده‌اند تا این فعالیت‌ها به شکل رسمی و قانونی انجام‌پذیرند.
رسمی بودن به معنای دریافت مجوز از مراجع قانونی و تحت نظارت بودن آن‌هاست. در این حالت، عملکرد باید به مرجع صدور مجوز و سایر نهادهای نظارتی قانونی پاسخگو باشد. در گذشته، سازمان‌های متعددی مانند نیروی انتظامی (ناجا) در این زمینه فعالیت داشتند، اما امروزه درگاه ملی صدور مجوزها توسط وزارت اقتصاد اضافه شده است. همچنین، سازمان‌های صنفی هم مجوزهای مربوطه را صادر می‌کنند. به‌طورکلی، چه برای مشارکت بخش خصوصی و چه برای مشارکت داوطلبانه، به صورت رسمی یا غیررسمی، مشکلی از نظر قانونی وجود ندارد.
مثالی از دوران کرونا: ممکن است شرکتی بدون اینکه خیریه باشد، تصمیم بگیرد در چارچوب مسئولیت اجتماعی خود، بخشی از نیازهای بیمارستان‌ها را تامین کند، مثلا پتو تولید کند. طبق ماده‌۱۷۲ قانون مالیات‌های مستقیم، شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی می‌توانند بخشی از درآمد خود را در این حوزه هزینه کرده و از معافیت‌های مالیاتی برخوردار شوند. بنگاه‌های اقتصادی، درمانگاه‌ها، و مراکز آموزشی، همه می‌توانند به شکل‌های مختلف در حوزه‌های اجتماعی مشارکت کنند. به نظر من، از نظر قانونی هیچ محدودیتی برای مشارکت در امور اجتماعی وجود ندارد.

در مواجهه با مشکلات اجتماعی، به‌ویژه آسیب‌های اجتماعی، چگونه می‌توان با استفاده از مشارکت مردمی و چه مکانیزم‌هایی، به حل این مسائل پرداخت؟
در مورد این سوال که به مسائل اجتماعی و آسیب‌های اجتماعی می‌پردازد، باید بگویم که تمامی مکانیزم‌هایی که توضیح دادم در حوزه آسیب‌های اجتماعی نیز کاربرد دارند. به‌عنوان‌مثال، اگر بخواهید در حوزه اعتیاد فعالیت کنید، می‌توانید موسسه خیریه تاسیس کنید یا مرکز خصوصی ایجاد کنید و از حضور مردم برای مقابله با این آسیب‌ها بهره بگیرید.
در حوزه‌های مختلف آسیب‌های اجتماعی مانند کودکان کار، کودکان خیابانی، طلاق، کودکان بدسرپرست و آزاردیده، بچه‌های فراری، و حتی خودکشی نیز می‌توان فعالیت کرد و مشارکت مردم را جلب کرد. با این حال، معمولا مردم تمایل کمتری به مشارکت داوطلبانه در این حوزه‌ها دارند، به‌ویژه در مقایسه با کمک به گروه‌هایی مانند معلولان، سالمندان، فقرا و بیماران.

سوال بعدی به دهه ۶۰ برمی‌گردد که در آن زمان نهضت‌های اجتماعی مانند سوادآموزی و سازندگی شکل گرفت. این نهضت‌ها با هدف رفع مسائل اجتماعی ایجاد شدند. تجربه آن دوران آیا نشان می‌دهد که چنین حرکت‌هایی همچنان وجود دارند و حتی در دوران بحران‌هایی مثل کرونا هم شاهد آن بودیم. برای توسعه کمی و کیفی این حرکت‌ها چه باید کرد؟
در این راستا، می‌بینیم که نخبگان و گروه‌های داوطلب به مناطق محروم می‌روند و به‌صورت رایگان آموزش می‌دهند. افراد داوطلبانه در مراکز نگهداری کودکان فعالیت می‌کنند یا در کمپ‌ها و اردوگاه‌های بحران به کودکان درس می‌دهند. این اقدامات لزوما در قالب نهضت سوادآموزی نیستند، اما همچنان یک نوع مشارکت آموزشی محسوب می‌شوند که مردم می‌توانند در آن نقش ایفا کنند.
این تجربه نشان می‌دهد که استفاده از ظرفیت‌های محلی در همه حوزه‌ها، به‌ویژه آموزش و خدمات اجتماعی، نتایج خوبی به همراه دارد؛ مثلا پزشکان به مناطق محروم می‌روند و خدمات بهداشتی ارائه می‌دهند، یا مردم داوطلبانه مسجد، درمانگاه، جاده و پل می‌سازند. این‌ها نیز همگی اشکالی از مشارکت‌های اجتماعی هستند که در تمام عرصه‌ها می‌توانند صورت گیرند.حتی در حوزه اقتصادی، شاهد مشارکت‌های اجتماعی متعددی هستیم؛ برای مثال، خانواده‌ای که مهارت دارد اما ابزار یا مکان کسب‌وکار ندارد، ممکن است توسط یک خیر، مغازه‌ای به صورت رایگان برای دو یا چند سال اجاره شود. در مواردی نیز خیرین اقدام به ساخت خانه برای افراد نیازمند می‌کنند. در ایران، نمونه‌های بسیاری از خیرین داریم که خانه‌سازی کرده و به صورت رایگان به جوانان می‌دهند. در تمامی حوزه‌ها می‌توان از ظرفیت خیرین استفاده کرد تا مشارکت اجتماعی به معنای واقعی محقق شود.البته نهادینه‌شدن مشارکت اجتماعی مستلزم ایجاد حساسیت‌های لازم، اعتمادسازی، و جلوگیری از بهره‌برداری‌های سیاسی است. باید مراقب باشیم که با این مشارکت‌ها آبروی مردم حفظ شود؛ به‌عنوان‌مثال، یکی از قهرمانان المپیک اخیرا به یک مرکز شبانه‌روزی رفت تا بچه‌ها را شاد کند، اما تصاویر آن‌ها در اینستاگرام منتشر شد. در چنین شرایطی باید مراقب باشیم که این نوع مشارکت‌ها منجر به بی‌توجهی به حریم خصوصی و حیثیت افراد نشود.در ایران، تجربیات متعددی در زمینه مشارکت اجتماعی داریم. این تجربه بر اساس مبانی دینی و تاریخ ایران باستان است. وقف، خمس، زکات اینها مهم‌ترین منابع خدمات اجتماعی هستند و مردم در آن مشارکت می‌کنند. منابع و مصارف این مشارکت‌ها اغلب به سمت خدمات اجتماعی هدایت می‌شود و این هم شکل دیگری از مشارکت است.ما همچنین گروه‌های همیاری در کشور داریم که در موارد مختلف مانند عروسی، برداشت محصولات کشاورزی، یا ساخت خانه‌ها به هم کمک می‌کنند. این نوع فرهنگ مشارکت از دیرباز در ایران رواج داشته است و پشتوانه‌ای مذهبی و دینی نیز دارد. بسیاری از ادیان الهی نیز به این نوع مشارکت‌ها تاکید دارند که نشان‌دهنده اهمیت آن در جامعه است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.