آگاه: در هر یک از این موارد، اصل بر حضور و مشارکت موثر تودههای مردم در فرآیند تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرای برنامهها و وظایف است. تفاوت اصلی در این مشارکتها، عرصهای است که مردم در آن حضور مییابند و به اقدام جمعی میپردازند.
با درنظرگرفتن این مباحث، اساتید و صاحبنظران معتقدند که مشارکت اجتماعی اساس و زیربنای هر نوع مشارکتی است. اگر هدف ما سوقدادن جامعه و تودههای مردم به سمت مشارکت باشد، نقطه آغازین این حرکت، مشارکت اجتماعی خواهد بود. در تعریف مشارکت اجتماعی، تاکید میشود که این نوع مشارکت عمدتا به فعالیتهای داوطلبانهای اشاره دارد که افراد در آنها به مسائل موردعلاقه و نیازهای اجتماعی خود ورود پیدا میکنند. این مشارکت اشکال و درجات مختلفی دارد که پرداختن به همه آنها از حوصله این بحث خارج است.
متخصصان معتقدند که ریشه مشارکت اجتماعی در عقاید و نگرشهای افراد نسبت به مسائل اجتماعی نهفته است که آنان را به اهداف اجتماعی خود نزدیکتر میسازد. با این توصیفها مشخص میشود که مشارکت در عرصههایی نظیر سیاست باید بر مبنای مشارکت اجتماعی باشد. بهعبارتدیگر، جامعه باید خود را در امور جاری دخیل بداند و این مداخله نیز باید از سوی نظام حکمرانی مشروع و تقویت شود تا تأثیر مشارکت مردم بر عرصه سیاسی نیز مشهود شود.
مشارکت اجتماعی به دو شکل ظاهر میشود: یا بهصورت سازمانیافته از طریق نهادهای مردمی و غیرانتفاعی، یا بهصورت غیررسمی و بدون سازماندهی مشخص، مبتنی بر روابط دولتی، محلی و سایر روابط اجتماعی. البته در هر جامعهای این اشکال مشارکت متفاوت است. برای مثال، در کشور ما هیئتهای مذهبی و مساجد از قدیمیترین قالبهای مشارکت اجتماعی و فرهنگی به شمار میروند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد شکلگیری انسجام و مشارکت اجتماعی قابلتوجهی در جامعه ایران بودیم. در سالهای ابتدایی پس از انقلاب و همچنین در جریان جنگ تحمیلی، نوعی همبستگی اجتماعی پدید آمد که در آن مردم با وجود کمبودهای جدی در اقلام مصرفی، به یاری یکدیگر شتافتند و تلاش کردند تا کمبودها را در میان خود تقسیم کنند. با آغاز جنگ تحمیلی، این مشارکتهای اجتماعی در سطوح بسیار عالی و جدی به اوج خود رسید. نهادهایی چون جهاد سازندگی و جهاد سوادآموزی، نهضت کمک به جنگ و... نمایانگر حضور فعال و مؤثر مردم در عرصههای اجتماعی بودند و نشان از مشارکتهای گستردهای داشتند که نقشی اساسی در پیشبرد اهداف جامعه ایفا کردند.
پس از پایان جنگ تحمیلی، گمان بسیاری بر این بود که این نوع از مشارکتهای اجتماعی بهتدریج به پایان رسیده و دیگر شاهد آن نخواهیم بود. اما برخلاف این تصورات، در چند دهه بعد از جنگ، قالبهای جدید و منحصربهفردی از مشارکت اجتماعی به وجود آمد که شایان توجه است. بهویژه در دو تا سه دهه اخیر، مدلهای جدیدی از حضور مردم در عرصههای اجتماعی پدیدار شده که همچنان در لایههای مختلف جامعه جریان دارد. برخی از مهمترین مصادیق این مشارکتهای اجتماعی را میتوان در وقایع سالهای اخیر مشاهده کرد.
پاندمی کرونا و حضور پرشور مردمی
یکی از نمونههای برجسته این مشارکت اجتماعی در سالهای اخیر، ماجرای مقابله با ویروس کرونا بود. در شرایط بحرانی و دشوار آن دوران که به مدت دو تا سه سال تقریبا سراسر جهان را تحتتاثیر قرار داد، دستگاههای دولتی بهدلیل گستردگی بحران و محدودیتها در خدماترسانی، با مشکلات زیادی مواجه بودند. اما این مردم بودند که با حضور فعال و موثر خود در میدان، صحنههایی زیبا و ماندگار از همبستگی اجتماعی را خلق کردند. رهبر انقلاب نیز به این نکته تاکید داشتند و این دوران را با ایام دفاع مقدس مقایسه کردند، زمانی که به دلیل تحریمها با کمبود تجهیزات نظامی مواجه بودیم.
در ماههای اولیه شیوع کرونا، کشور نیز با تحریمها و کمبودهایی در زمینه ماسک، مواد ضدعفونیکننده، دستگاههای اکسیژنسنج و سایر ملزومات پزشکی مواجه بود. اما مشارکت گسترده مردم و گروههای جهادی سبب شد که در مدت کوتاهی تولیدات داخلی نهتنها نیازهای کشور را تأمین کرد، بلکه به صادرات این اقلام به کشورهای دیگر نیز پرداختیم. این در حالی بود که در برخی کشورهای به ظاهر پیشرفته، فروشگاههای مواد غذایی و داروخانهها به دلیل هجوم مردم تعطیل شد و مردم برای دسترسی به امکانات اولیه به استفاده از اسلحه علیه یکدیگر و نیروهای امنیتی متوسل شدند.
در ایران اما، نیروهای جهادی، خیرین و تودههای مردم با سازماندهی و بستهبندی مواد غذایی و ملزومات مربوط به کرونا، شبکهای مردمی برای توزیع بستههای معیشتی و دارویی در سراسر کشور راهاندازی کردند. همچنین، ضدعفونی معابر و اماکن عمومی و حضور داوطلبانه در بیمارستانها و مراکز درمانی نیز از دیگر نمونههای بارز این همبستگی اجتماعی بود. بهویژه حضور طلاب در مراکز درمانی برای غسل و کفن و دفن اموات کرونایی با حفظ احکام شرعی، از جلوههای درخشان این مشارکت مردمی است که تا همیشه در تاریخ ایران اسلامی ماندگار خواهد بود.
کمک به سیلزدگان و زلزلهزدگان
کشور ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی خاص و تنوع طبیعی، همواره در معرض بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله قرار داشته و این وقایع بهدفعات در مناطق مختلف کشور رخ داده است. برخی از برجستهترین زلزلههای دهههای اخیر شامل زلزله رودبار در سال۱۳۶۹ با حدود ۳۵هزار کشته، زلزله بم در سال ۱۳۸۲ با ۴۱هزار کشته، زلزله اهر و ورزقان در سال ۱۳۹۱، و زلزله کرمانشاه در سال ۱۳۹۶ بودهاند. این حوادث بهجز زلزلههای کوچکتری هستند که در مناطق مختلف کشور رخ دادهاند.
در تمامی این رخدادهای ویرانگر، نقش بیبدیل گروههای مردمی در عملیات آواربرداری، نجات بازماندگان، و اسکان اضطراری آسیبدیدگان مشهود بوده است. بدون حضور و مشارکت این گروههای مردمی، قطعا نهادهای دولتی و سازمانهای مسئول قادر به مدیریت کلان این بحرانها نبودند. افزون بر زلزلهها، سیلهای ویرانگری نیز در تاریخ ایران رخ داده است. به عنوان نمونه، سیلهای پایان سال ۱۳۹۷ و نوروز ۱۳۹۸ که به دلیل بارشهای شدید سراسری رخ داد و حدود ۲۰استان کشور، از جمله استانهای فارس و خوزستان، را درگیر کرد، از بزرگترین بلایای طبیعی اخیر کشور به شمار میرود. در این بحران نیز، حضور گروههای جهادی و مردمی برای کمک به سیلزدگان نقشی حیاتی داشت و نشاندهنده همبستگی اجتماعی کمنظیری بود که در تاریخ معاصر ایران به ثبت رسیده است.
خیریههای مردمی
یاری به نیازمندان و دستگیری از فقرا از جمله موضوعاتی است که از دیرباز در سنن و آداب مردم ایرانزمین جایگاه ویژهای داشته است. این امر، هم در بُعد ایرانیت و هم در بُعد اسلامیت هویت ایرانیان، به عنوان یکی از اصول فرهنگی و دینی به شمار میرود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نهادهای دولتی و حاکمیتی مانند سازمان اوقاف و امور خیریه، کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی با هدف رسیدگی به امور نیازمندان و محرومان تشکیل شدند. با گذشت زمان و به علت میراث نامطلوبی که از رژیم پهلوی بر جای مانده بود، فقر و تبعیض بهشدت افزایش یافت و جمعیت نیازمندان بیشتر شد. این افزایش فقر و تبعیض به حدی بود که توانایی نهادهای دولتی برای پاسخگویی به این نیازها کاهش یافت، ازاینرو گروههای مردمی و نهادهای خیریه بهتدریج رشد کرده و نقش مهمی در این زمینه ایفا کردند.
براساس آماری که سال گذشته ازسوی سازمان اوقاف و امور خیریه منتشر شد، درحالحاضر حدود ۳۰هزار مؤسسه خیریه و ۷۰هزار تشکل اجتماعی مردمی فعال در ایران وجود دارد. این در حالی است که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد این مؤسسات به حدود ۶۰۰مورد محدود میشد. در این میان، خیریههای مردمی نهتنها از نظر کمی رشد چشمگیری داشتهاند، بلکه با توسعه شبکههای اطلاعرسانی و جمعآوری اطلاعات، به ابزاری موثر برای تسهیل تصمیمگیری در این حوزه تبدیل شدهاند.یکی از پلتفرمهای معتبر در زمینه خیریهها در ایران، «اطلس خیر ایران» است که با هدف گردآوری، تحلیل و تولید دادههای مرتبط با نیکوکاری فعالیت میکند و تصمیمگیری را برای فعالان این حوزه تسهیل میسازد. براساس آمارهای ارائهشده ازسوی این نهاد، حدود ۱۰هزار خیریه ثبتشده در بانک اطلاعاتی این پلتفرم وجود دارد که آماری قابلتوجه و گویای اهمیت و گسترش فعالیتهای نیکوکارانه مردم پایه در ایران اسلامی معاصر است.نکته حائز اهمیت این است که آمارهای رسمی ارائه شده تنها به خیریههای ثبتشده و سازمانیافته محدود میشود و بسیاری از خیریههای مجازی، اینترنتی، و حتی گروههای خیریهای که در جمعهای دوستانه و خانوادگی فعالیت دارند، در این شمارشها لحاظ نمیشوند؛ بهعنوان نمونه، حرکتهای نیکوکارانهای مانند «جشن عاطفهها» که بیش از دو دهه است توسط کمیته امداد امامخمینی(ره) در آغاز سال تحصیلی برگزار میشود، یکی از مصادیق این فعالیتهای خیریه است که در آن مردم با ارسال کمکهای مالی و لوازم تحصیلی به یاری دانشآموزان نیازمند میشتابند.
استفاده از تولیدات داخلی
رهبر انقلاب از اوایل دهه۷۰ تاکنون بر اهمیت ویژهای که مقوله اقتصاد در پیشرفت کشور دارد، تاکید داشتهاند. ایشان با نامگذاری سالها به عناوین اقتصادی، بهویژه به موضوعات مرتبط با تولید داخلی، تلاش کردهاند تا توجه عموم را به ضرورت تقویت اقتصاد ملی جلب کنند. یکی از مسائل کلیدی که همواره مورد تاکید بوده، حمایت از تولیدات داخلی بهعنوان راهی برای تقویت چرخه تولید کشور است. در سالهای اخیر، این توجه ویژه به تولیدات داخلی حتی در نامگذاری سالها نیز نمود یافته است.
این دغدغه ملی در راستای ارتقای کیفیت محصولات داخلی و رقابتپذیری آنها با کالاهای خارجی، بهنوعی تعصب مثبت برای استفاده از تولیدات داخلی انجامید. در نتیجه، گروههای مردمی، چه رسمی و چه غیررسمی، با تاکید بر اهمیت این موضوع به برگزاری نمایشگاهها، تولید محتوا و حتی راهاندازی کارگاههای تولیدی روی آوردند تا به شکوفایی اقتصاد داخلی کمک کنند. بسیاری از این گروهها، دغدغه حمایت از تولید داخلی را در قالب پروژههای مستقل و خودجوش پیگیری کردهاند.
نهضت افطاری ساده
ماه مبارک رمضان با خود سنتهای دیرینهای از جمله کمک به افراد نیازمند و بیبضاعت را به همراه دارد. در فرهنگ ایرانیان، این سنت در این ماه شریف به دلیل شرایط خاص معنوی و اجتماعی افزایش مییابد. از حدود یک دهه پیش، با تاکیدات مقام معظم رهبری بر «افطاری ساده»، این مقوله به یک نهضت سراسری تبدیل شد. هر ساله، چه گروههای مردمی و چه نهادهای دولتی و حاکمیتی، با اولویت قراردادن افطاری ساده و ترویج آن، بهطورجدی در صحنه حاضر هستند. این حرکت نهتنها به ایجاد همبستگی اجتماعی کمک میکند، بلکه نشاندهنده رویکردی اخلاقی و معنوی برای گسترش کمک به نیازمندان در جامعه است.
نظر شما