آگاه: انتخاب دکترین «مشت آهنین» که از آغاز شکلگیری هستههای سخت صهیونیستی در اراضی اشغالی فلسطین در دستور کار آنان قرار گرفت گرچه ظاهرا برگرفته از دو واژه مستحکم مشت و آهن است اما تاکتیکها و تکنیکهای بزدلانهای دارد که اقتدار چنین را دکترینی را زیرسوال برده است. حملات گسترده علیه غیرنظامیان، کشتار عامدانه کودکان بهدلیل آنکه جنود شیطان یاریرسان آنان باشند، نپذیرفتن مسئولیت ترورهای بزدلانه همگی ذیل این دکترین جای میگیرند که در ادامه روند چندین ساله آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
روندی که اساسش دروغ و فریب و نیرنگ است و اگر بخواهند که کارساز بیفتد بایستی تکنیکهای ترکیبی و مختلفی از عملیاتهای روانی را طراحی، اجرا و اشاعه کنند. در این مسیر چندین ساله ابتدا رسانههای آمریکایی و اروپایی کمکرسان بودند و پس از مدتی رسانههای داخلی رژیمصهیونیستی عهدهدار طرحریزی و عملیات شدند. طرحریزی عملیات روانی در اراضی اشغالی تاحدی پیشرفته شده که برخی از آنان معطوف به اثرگذاری بر تلویزیونها و شبکههای غربی نیز هستند.
ساختار تلویزیون ملی و شبکههای رژیمصهیونیستی چگونه است؟
صداوسیمای رژیمصهیونیستی که تحت عنوان «سازمان پخش عمومی اسراییل» موسوم به «کان» شناخته میشود، نهاد دولتی متولی پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی در اراضی اشغالی است. این سازمان در سال ۲۰۱۷ با هدف جایگزینی «سازمان رادیو و تلویزیون اسراییل» تاسیس شد و بهعنوان نهاد اصلی پخش عمومی فعالیت میکند. کان مستقل از دولت عمل میکند اما بودجه آن ازسوی دولت تامین میشود؛ آنان مدعی هستند که میکوشند به دور از تاثیرات سیاسی و بهصورت بیطرفانه فعالیت کنند!
ماموریتهای رسانههای رژیم
در بخش ماموریتهای ثبتشده رسانههای رژیمصهیونیستی آمده که آنان قرار است بیطرف، مستقل، پوششدهنده اخبار داخلی و بینالمللی و نیز فعال در امور فرهنگی و اجتماعی باشند. برنامههای این شبکهها به زبانهای مختلف عبری، عربی و انگلیسی است تا تمام اقشار و ساکنان اراضی اشغالی را پوشش دهد. زبان عبری زبان اصلی پخش است اما برنامههای ویژهای به زبان عربی برای اقلیتهای دوتابعیتی تولید و پخش میشود. ساختار تلویزیون رژیمصهیونیستی از چندین نهاد و سازمان رسانهای دولتی و خصوصی تشکیل شده است. این ساختار متنوع به نحوی است که شامل شبکههای دولتی، شبکههای خصوصی، و سرویسهای پخش اینترنتی میشود. در دهه ۱۹۹۰ تلویزیون خصوصی در رژیم راهاندازی شد و از آن زمان به بعد، شبکههای خصوصی همچون «کِشِت» و «رِشِت» به بازیگران اصلی تلویزیون صهیونیستی تبدیل شدهاند. این شبکهها برنامههای تجاری، سریالهای متنوع، شوهای زنده، مسابقات تلویزیونی و همچنین برنامههای خبری تولید میکنند تا ساکنان اراضی اشغالی را سرگرم کنند. همچنین سرویسهای پخش اینترنتی نیز سرویسهای پخش برخط نیز در اراضی اشغالی رونق گرفتهاند. برخی از «پلتفرمهای استریم» محبوب در آنجا شامل «نتفلیکس» و سرویسهای محلی مانند HOT و YES هستند.
اما طراحی عملیات روانی ازسوی رژیمصهیونیستی در سطوح استراتژی، تاکتیک و تکنیک ابعاد گستردهای بهعنوان یکی از ابزارهای مهم در جنگهای نامتقارن و جنگهای اطلاعاتی دارند. صهیونیستها با بهرهگیری از رسانههای جهانی و بینالمللی، فناوریهای نوین شناختی و تکنیکهای روانشناسی اجتماعی که ازسوی غرب در اختیار آنان قرار گذاشته شده و در استفاده از آن آموزش دیدهاند، بهدنبال تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و خارجی، تضعیف دشمنان و ثباتدهی به مشروعیت خود است. در سه سطح استراتژی، تاکتتیک و تیکنیک در طرحریزی عملیات روانی از سوی صهیونیستها موارد و موضوعات ذیل مطرح هستند:
نمونههای عملی از عملیات روانی رژیمصهیونیستی در سالهای اخیر
جنگ ۳۳روزه علیه لبنان: در جریان جنگ ۳۳روزه با حزبالله لبنان، رژیمصهیونیستی از عملیات روانی بهمنظور تضعیف روحیه مجاهدان حزبالله و ایجاد تفرقه میان اعضای آن استفاده کرد. ازجمله این اقدامات میتوان به پخش پیامهای رادیویی و تلویزیونی و انتشار اطلاعات نادرست در مورد توانمندیهای حزبالله اشاره کرد.
عملیات علیه حماس: در جریان جنگهای مختلف با حماس، رژیمصهیونیستی از پیامکها و تماسهای صوتی مستقیم برای ترساندن مردم غزه و شکستن روحیه آنها استفاده کرد. این پیامها معمولا شامل هشدارهایی درباره حملات قریبالوقوع یا درخواست برای همکاری با نیروهای اشغالگر صهیونیست بود.
جنگ سایبری علیه ایران: رژیمصهیونیستی از طریق حملات سایبری و انتشار اخبار نادرست در فضای مجازی و پلتفرمهای اجتماعی سعی در ایجاد اختلال در برنامهها و سیاستهای ایران و تضعیف اعتماد عمومی به مقامات ایرانی داشته. حمله سایبری به تاسیسات هستهای نطنز مشهور به «ویروس استاکسنت» که با شکست صهیونیستها همراه بود یکی از این اقدامات است.
در جمعبندی مطالبی که گفته شد باید گفت رژیمصهیونیستی با اتخاذ تاکتیکهای مقطعی عملیات روانی در سالهای اخیر ابتدا تقلا کرد در منطقه خاکستری «مظلومنمایی» را به بالاترین حد برساند؛ سپس انگشت اتهام را به سمت جمهوریاسلامی ایران و گروههای مقاومت گرفت و با تکنیک «انگشتنما کردن دشمن» کوشید ایران و جبهه مقاومت را بهعنوان دشمن یهود و نه صهیونیسم به جهان معرفی کند. پس از آن شروع به «قدرتنمایی» کرد با انجام عملیاتهای مختلف نظامی و ترورهای وحشیانه کوشید به اشغالگران در داخل اراضی اشغالی قوت قلب داده و در جامعه ایران و منطقه نیز «القای یأس و ناامیدی» بکند.
از آنجا که دکترین و استراتژی جمهوریاسلامی ایران کاملا از جنس صلحطلبانه و عملیاتهای تدافعی نظامی است صهیونیستها کوشیدند در گام بعدی جامعه ایران را به سمت «ایجاد تعارضهای شناختی» ببرند. هم در پلتفرمهای خارجی و شبکههای اجتماعی و هم در پیامرسانهای داخلی نظیر ایتا و سروش که بسیاری از کاربران پیش از عملیات وعده صادق۱ و ۲ دچار اختلالات و خطاهای شناختی شدند.
بهنظر میرسد گام آخر صهیونیستها در طرحریزی عملیات روانی علیه ایران دو بخش دارد؛ اول «اهریمنسازی» از چهره حاکمیت در جامعه داخل کشور که از فتنه ۱۴۰۱ آغاز شد و سپس «انگارهسازی» در نگاه جهانیان که باید علیه ایران حمله نظامی گسترده با حمایت آمریکا و اروپا انجام شود.
سطح استراتژی: اهداف کلان و جهتگیریهای کلیدی
در سطوح استراتژیک، رژیمصهیونیستی عملیات روانی را با اهداف گسترده و بلندمدت تدوین کرده که شامل محورهای ذیل است:
تضعیف و تخریب مشروعیت دشمنان: تلآویو تقلا میکند با انتشار اطلاعات غلط و روایتهای خاص و سوگیرانه تصویری منفی از دشمنانش (مانند جمهوریاسلامی ایران، حزبالله، و حماس) در افکار عمومی جهانی به تصویر بکشد. این کار از طریق معرفی آنها بهعنوان نیروهای تروریستی و تهدیدات جدی برای صلح و ثبات منطقه انجام میشود.
تقویت امنیت داخلی و روحیه اشغالگران: یکی از اهداف کلیدی عملیات روانی در داخل اراضی اشغالی تقویت حس امنیت در میان شهروندان و افزایش حمایت از سیاستهای دولتهای مستقر است. رژیم سعی میکند با ایجاد تصویری از توانمندی نظامی و اطلاعاتی خود اعتماد عمومی را به دولت مستقر در اراضی اشغالی فلسطین افزایش دهد.
جلب حمایت بینالمللی: رژیمصهیونیستی با استفاده از طرحریزیهای متنوع عملیات روانی بهدنبال جلب حمایت کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و اتحادیه اروپاست. روایتسازیهایی که صهیونیستها را بهعنوان قربانی تهدیدهای خارجی و حامی دموکراسی و حقوق بشر نشان دهد ازجمله راهبردهای آنان است.
سطح تکنیک: ابزارها و روشهای اجرایی
در سطح تکنیک، ابزارها و روشهای دقیق برای اجرای عملیات روانی تعریف میشوند. این ابزارها شامل فناوریهای مدرن، روشهای روانشناسی و استفاده از پلتفرمهای ارتباطی است. برخی از تکنیکهای مورداستفاده طراحان عملیات روانی در اراضی اشغالی عبارتاند از:
رسانههای اجتماعی: تلآویو بهطور گسترده از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و اینستاگرام برای انتشار پیامها و تحتتاثیر قراردادن افکار عمومی استفاده میکند. این رسانهها بهدلیل قابلیتهای ویروسی و سرعت بالای انتشار اطلاعات، به یکی از ابزارهای کلیدی عملیات روانی آنان تبدیل شدهاند.
انتشار اطلاعات نادرست: انتشار اطلاعات نادرست یکی از تکنیکهای رایج عملیات روانی است که رژیمصهیونیستی از آن استفاده میکند. این اطلاعات میتواند شامل اخبار جعلی، شایعات و تحریفات اطلاعاتی باشد که بهمنظور ایجاد آشفتگی و تضعیف اعتبار دشمنان منتشر میشود.
عملیات روانی مستقیم: رژیمصهیونیستی از طریق ابزارهای مانند ارسال پیامکهای تهدیدآمیز، پیامهای صوتی و حتی پرتاب جزوات به مناطق خاص، به طور مستقیم با افراد یا گروههای مقاومت ارتباط برقرار کرده و سعی در ایجاد ترس و ناامیدی در آنها دارد.
استفاده از تصاویر و فیلمها: تولید فیلمها، مستندها و تصاویر خاص که به نوعی نشاندهنده قدرت پوشالین نظامی آنان و ضعف جبهه مقاومت است یکی دیگر از تکنیکهای روانی مورد استفاده آنان است. این تصاویر معمولا در شبکههای اجتماعی و رسانههای بینالمللی پخش میشوند تا اثرگذاری بیشتری داشته باشند.
سطح تاکتیک: اجرای برنامهها و اقدامات میانی
در سطح تاکتیکی، عملیات روانی رژیمصهیونیستی بر مبنای نیازهای خاص و موقعیتهای میدانی تدوین و اجرا میشود. این اقدامات معمولا متمرکز بر موقعیتهای خاص و زمانبندی شدهاند و بهمنظور دستیابی به اهداف استراتژیک تدوین میشوند. درحقیقت تاکتیک عملیات روانی رژیم از نوع «تاکتیکهای ثباتبخش» نیست، بلکه نوعی از از تاکتیکهای مناسبتی است که در عملیات روانی به آن «تاکتیکهای مقطعی» گفته میشود.
برخی از تاکتیکهای کلیدی صهیونیستها عبارتاند از:
پروپاگاندا از طریق رسانهها: رژیم از رسانههای داخلی و بینالمللی برای پخش پیامهای خاص و تحتتاثیر قرار دادن افکار عمومی استفاده میکند. این پروپاگاندا میتواند شامل مصاحبههای خبری، مستندها، گزارشهای تحلیلی، و پخش اطلاعات نادرست یا نیمهدرست باشد.
دیپلماسی عمومی: تلآویو دائما از دیپلماسی عمومی برای جلب حمایت جهانی و تقویت تصویر بینالمللی خود استفاده میکند. این دیپلماسی از طریق ارتباط با رسانهها، ایجاد ارتباطات فرهنگی و برگزاری کنفرانسها و رویدادهای بینالمللی به اجرا درمیآید. نمونه مهم آن «کنفرانسهای سالانه جنگ شناختی» است که ازسوی «مرکز مطالعات امنیت ملی اسراییل» موسوم به «INSS» برگزار میشود.
هدف قراردادن جوامع خاص: یکی از تکنیکهای مهم رژیمصهیونیستی در سطح تاکتیک، هدف قراردادن گروههای خاص مانند فلسطینیها، لبنانیها و دیگر کشورهای هممرز است تا پیامهای روانی ویژه به آنان بفرستد. این پیامها به نحوی طراحی میشوند که موجب تفرقهافکنی در میان جبهه مقاومت و کاهش انگیزهها برای مبارزه شود.
عملیات سایبری و اطلاعاتی: رژیمصهیونیستی بهواسطه ابزارهایی که آمریکا در اختیارش گذاشته یکی از پیشگامان در زمینه جنگهای سایبری است. این رژیم از عملیاتهای مخرب سایبری و انتشار اطلاعات غلط، نفوذ به سیستمهای اطلاعاتی دشمن و ایجاد اطلاعات نادرست برای تضعیف قدرت تصمیمگیری بهعنوان بخشی از عملیات روانی خود استفاده میکند.
مصداقهایی از عملیات روانی رژیمصهیونیستی در یک سال اخیر
۱. تلاش برای انگارهسازی از شهادت سردار قاآنی
طراحان عملیات روانی رژیم در یک سال اخیر که ماشین جنگ این رژیم غزه و اهالی آن را به خاک و خون کشید بیکار نبودند و همزمان با فجایع نظامی، به طرحریزیهای روانی-شناختی ادامه دادند. یکی از تازهترین این عملیاتهای روانی شایعه شهادت سردار قاآنی، فرمانده شجاع نیروی قدس سپاه پاسداران بود. آنان ابتدا با قدرتنمایی کوشیدند اینطور جلوه دهند که ایشان را در بمبارانی در بیروت کشتهاند؛ مدتی پس از اینکه متوجه شدند سناریوشان نگرفته از تکنیکهای مختلف دیگری برای جاانداختن این انگاره استفاده کردند که سردار خیانت کرده و درحال بازجویی شدن است! نکته حائزاهمیت این بود که جامعه هدف طراحان این عملیات متمرکز بر جامعه لبنان و سست کردن اراده و اعتماد آنان نسبتبه ایران بود و به همین دلیل از رسانه بیهویت عربی نظیر «اسکاینیوز عربی» و «میدلایستآی» استفاده کردند. عملیاتی که کاملا با شکست مواجه شد.
۲. تلاش برای بیرهبر جلوه دادن حزبالله
در همین راستا و پس از ترور خصمانه سید مقاومت شهید سیدحسن نصرالله رژیمصهیونیستی از تکنیکهای مختلفی در عملیاتهای روانی استفاده کرد تا بگوید «هاشم صفیالدین جانشین سیدحسن را کشتم و هرکس دیگری که جانشین شود نیز میکشم.» این طرحریزی عملیات نیز عایده خاصی برای صهیونیستها نداشت و بیشازپیش به بیاعتبار شدن آنان نزد سرویسهای جاسوسی، دستگاههای اطلاعاتی و حتی اشغالگران اراضی اشغالی منجر شد. فضاحت شکست این عملیات روانی به حدی بود که الجزیره به نقل از رادیوی اسراییل اعلام کرد رادیو ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که برآوردهای صورتگرفته حاکی از آن است که «هاشم صفیالدین» رییس شورای اجرایی حزبالله لبنان در تجاوز این رژیم به ضاحیه جنوبی به شهادت نرسیده است.
۳. تلاش برای بزرگنمایی از پاسخ به وعدهصادق۲
طراحان عملیات روانی رژیمصهیونیستی در عملیات روانی دیگری که هنوز هم جریان دارد مدعی شده که پاسخ این رژیم به عملیات وعده صادق۲ بسیار بزرگ و مهیب و غیرقابلپیشبینی خواهد بود. آنان حد توهم را تا جایی پیش بردند که مدعی شدند بیت رهبری، تاسیسات نظامی و زیرساختهای حیاتی ایران را هدف قرار میدهند! اتفاقی که فرضا حتی اگر یکی از آنان به اجرا دربیاید مساوی خواهد بود با نابودی و اسقاط زودتر از موعد این رژیم موقت صهیونیستی.
نظر شما