آگاه: ما نیاز داریم تا حرکت استعمار غرب را بهصورت کلی تدریس کنیم و سپس رشتههای مطالعاتی اروپا، آمریکا و بهویژه آمریکاشناسی، انگلیسشناسی و فرانسهشناسی را ایجاد کنیم. این رشتهها باید بهصورت منظم تولیدات علمی داشته باشند و آن جهاد تبیین که مقام رهبری از آن سخن میگویند، در این حوزه نیز عملی شود.
حوزههای علمیه ما نیز همین مسئولیت را برعهده دارند اما مباحث غربشناسی، غربپژوهی و نقد غرب، متاسفانه در کشور کمرنگ است. این در حالی است که ما در برابر تهاجم غرب علیه اسلام، انقلاب و نظام خود ایستادهایم. مراکزی که باید در زمینه تولید علم فعال باشند، آگاهی لازم را ندارند. اگر این متون بهصورت فیلمنامه، نمایشنامه، داستان و رمان یا قطعات کوچکتر و موضوعی در فضای مجازی ارائه شوند، میتوان تاثیرگذاری بیشتری داشت. حوزه و دانشگاه، بهعنوان دو مرکز مهم علمی، باید بهطور جدی وارد بحث تاریخ شوند و تولید محتوای موثر داشته باشند.
در این میان، ائمه جمعه نیز نقش مهمی ایفا میکنند. ما بیش از ۹۰۰امامجمعه در سراسر کشور داریم و میتوان در خطبهها نیمساعت یا یکساعت را به مبارزه با استعمار اختصاص داد تا جامعه نیز از این مباحث بهرهمند شود. ستاد ائمه جمعه و ستاد امور مساجد نیز مسئولیت دارند تا این مطالب را تهیه و به مردم ارائه کنند.
کشور ما در برابر استعمار و غرب، بهویژه آمریکا، کاملا ایستاده و رهبری جبهه مقاومت را به عهده دارد. ما باید نهتنها جامعه خود، بلکه جبهه مقاومت در جهان اسلام را نیز تغذیه فکری کنیم. به نظرم مقداری غفلت در مدیریتهایمان وجود دارد ولی استعدادها و ظرفیتهای خوبی هم در کشور هست.
بهعنوان یک نمونه موفق، همین کتاب «ایستگاه خیابان روزولت»، نوشته دکتر محمد محبوبی، که یک نویسنده جوان و فعال است و رهبر انقلاب یک متن ارزشمند و گرانسنگ پس از مطالعه این کتاب تقریظ فرمودند. این کتاب براساس اسناد، تحلیلها و برداشتهای عمیقی نوشته شده که نشان از درک و اجتهاد نویسنده دارد. بدون اغراق میگویم، این نسل توانایی بسیاری دارد و ما در میان جوانان دهها و صدها فرد مستعد مانند آقای محبوبی داریم. بعد از ۴۸سال، این نخستین کتابی است که میتوانیم بهعنوان مرجع ارائه کنیم، کتابی که حتی مطالبی از پیش از تاسیس لانه جاسوسی را پوشش میدهد. ایشان با استفاده از اسناد و تجربه تحصیل خود، این اثر را پس از پیروزی انقلاب منتشر کرده و نشاندهنده قدرت فکری نسل جدید است.
ساواک را به خدمت گرفته بودند و پیش از تسخیر لانه جاسوسی، از منابع مختلفی مانند روزنامهنگاران و احزاب در ایران بهرهبرداری میکردند. وقتی لانه جاسوسی تسخیر شد، نیروهای آنها تحت حمایت انگلیسیها قرار گرفتند و اطلاعات به سرویسهای دیگر منتقل شد. این مسائل باید بهطور شفاف به جامعه منتقل شود؛ چراکه قبل از انقلاب، آمریکا در ایران کودتا کرد، جنایات و خیانتهای بسیاری مرتکب شد و منابع کشور را غارت کرد. حدود ۳۵هزار مستشار نظامی در ایران حضور داشتند و پنجهزار نیروی سازمان سیا در ایران مستقر بودند که از اینجا تا اندونزی و حتی ۲۵۰۰کیلومتر مرز شوروی را زیر نظر داشتند و فعالیت میکردند. این موارد مربوط به قبل از انقلاب است.
رژیم شاه با ایجاد ساواک جنایات زیادی را مرتکب شد اما بعد از انقلاب، در دورهای تا ۱۳آبان، این خیانتها ادامه داشت و آمریکا از طریق مدیریت گروهها و احزاب به تشنج و درگیری در کشور دامن میزد. مدارک صریحی درباره نقش آمریکا در تحریکات گروههایی مانند خلق مسلمان، جبهه ملی و جریانهای دیگر در مناطق مختلف ازجمله کردستان و خوزستان موجود است. پس از تسخیر لانه جاسوسی، منابع اطلاعاتی آنها از ساواک و سایر منابع به انگلیسیها منتقل شد. این موضوع بهقدری گسترده و جذاب است که میتوان چهار رمان و دهها نمایشنامه از آن استخراج کرد. کتاب آقای محبوبی نمونهای از این تحلیلهاست و اولین اثری است که به این شکل و با این دقت کار شده است.
در این سالها بهدلیل نبود مدیریت، نتوانستیم به این موضوعات بپردازیم. اما وقتی یک موسسه با دو سال فعالیت آقای محبوبی و منابعی که در اختیار او قرار داده شد، توانست این اثر را به وجود آورد، بنابراین دهها موسسه میتوانند دهها محقق مانند آقای محبوبی در موضوعات مختلف تربیت کنند. ما با کمبود افراد متخصص مواجه نیستیم، بلکه مشکل اصلی غفلت مدیریتی است. این وظیفه ذاتی مدیران است و به تلاش فوقالعاده نیازی ندارد. دانشگاهها باید در این زمینه فعالتر باشند. دانشکده حقوق باید از نظر حقوقی به مسئله لانه جاسوسی بپردازد و دانشکده علوم سیاسی نیز باید در این زمینه کار کند. سیستم قضایی ما نیز که اکنون شروع به فعالیت در این حوزه کرده، قابل تحسین است ولی چرا این فعالیتها ۲۰ یا ۳۰سال پیش شروع نشد؟
نکتهای که امام خمینی(ره) در ۱۳آبان مطرح کردند و با موضوع لانه جاسوسی مرتبط است، سخنرانی ایشان در ۱۸آبان است که فرمودند: «آمریکا به ایران حمله نمیکند، نمیتواند حمله کند، نخواهد توانست حمله کند.» امامخمینی(ره) به ما و مسئولان کشور گفتند که آمریکا نمیتواند به ایران حمله کند. اما چرا بعد از ۴۵سال هنوز این پیام را درک نکردهایم؟ امیدواریم با تاکیدات مقام رهبری و ورود برخی مورخان و فعالان به این عرصه، این مسائل به جریان پژوهشی در حوزههای استعمارشناسی، اروپاشناسی، آمریکاشناسی، غربشناسی و غربپژوهی تبدیل شود. این پژوهشها نباید تنها به ایران محدود باشد، بلکه باید به جهان اسلام و حتی بشریت، از جمله ملتهای مظلوم آفریقا نیز بپردازد. به تعبیر امام خمینی، رسالت اسلام و انقلاب اسلامی این است که نهتنها مسلمانان و موحدان، بلکه مستضعفان غیرموحد را نیز نجات دهیم.
نظر شما