۱۷ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۸
کد خبر: ۹٬۰۴۵

درست یک دهه قبل، تروریست‌ها و معارضان از چندین ملت دور هم جمع شده بودند تا در قالب نقشه آمریکایی - صهیونیستی با عنوان خاورمیانه جدید، کشور سوریه را تجزیه و پاره پاره کنند و ژئوپلیتیک منطقه غرب آسیا را در جهت منافع نامشروع صهیونیست‌ها دستخوش تغییر سازند اما به لطف خداوند و تدابیر و رشادت‌های فرماندهان و نیروهای مقاومت و در صدر آنها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، تیر تروریست‌ها و حامیان آنها به سنگ خورد و سوریه از مهلکه فروپاشی، سقوط و تجزیه نجات یافت.

دروغ و خیانت

آگاه: اما بعد از آن همه جانفشانی‌ها و ایثارهای فرماندهان و رزمندگان محور مقاومت، چه شد که مجددا تمامیت ارضی و حاکمیت ملی سوریه در معرض تهدید قرار گرفت؛ چرا مسئولان سوری در جهت ایجاد اتحاد و انسجام ملی در داخل کشورشان، اهتمام نداشتند؟ چرا نیروهای نظامی و امنیتی این کشور به‌درستی به وظایف خود جامه عمل نپوشاندند؟ آیا اینکه مسئولان سیاسی و نظامی و امنیتی سوریه هیچ تلاشی برای رفع مشکلات مردم این کشور و ایجاد انسجام اجتماعی و همچنین دفع خطر تروریست‌ها در سرزمین‌شان نکردند، مصداق خیانتکاری نیست؟ حدود ۶هزار شهید مدافع حرم از جغرافیای مختلف محور مقاومت در سوریه شهید شدند تا تمامیت ارضی و حاکمیت ملی این سرزمین به‌عنوان یکی از استوانه‌های لجستیکی و ژئوپلیتیک محور مقاومت صدمه نبیند؛ امری که محقق شد و سوریه در دهه گذشته از هیولای داعش رهانیده شد اما ساختار سیاسی و نظامی و امنیتی در این کشور نخواست یا نتوانست که از دستاوردهای مجاهدانه جبهه مقاومت حراست کند و به‌راحتی آب به آسیاب دشمن ریخت.
آیا مسئولان سیاسی و نظامی در سوریه شاهد نبودند که در سال۲۰۱۳ شهر القصیر در حومه استان حمص در جوار مرز مشترک بین سوریه و لبنان، چگونه و با چه جانفشانی‌ها و رشادت‌هایی ازسوی رزمندگان تیپ ذوالفقار حزب‌الله از چنگال تروریست‌ها آزاد شد؟ آیا کربلای خان‌طومان و رشادت‌ها و جانبازی‌های رزمندگان ایرانی را از یاد برده‌اند؟ آیا مجاهدت‌های رزمندگان فاطمیون، زینیون و حیدریون در جبهه‌های دیرالزور، البوکمال، حلب، تدمر، درعا و سویداء را فراموش کرده‌اند؟ آن همه جانفشانی از ناحیه فرماندهان و رزمندگان محور مقاومت و این همه بی‌تدبیری و کاهلی از ناحیه سران سیاسی و نظامی و امنیتی سوریه؟ آیا می‌توان ردپای خیانت را در این قضیه مشاهده کرد؟
بنا به اذعان تحلیلگران منطقه‌ای، سقوط دمشق (با کارفرمایی آمریکا و همکاری ترکیه، عربستان و اسرائیل) آغاز دوره صهیونیست‌ها و امپراتوری نتانیاهو در خاورمیانه خواهد بود؛ سردمداران نظام سوریه این موضوع را می‌دانستند و باز هم غفلت و کاهلی کردند و به‌نوعی به رشادت‌ها و جانفشانی‌های اعجازگونه فرماندهان و رزمندگان محور مقاومت، پشت کردند.

ایران می‌تواند معجزه کند، به شرطی که...
ایران می‌تواند ورق را در سوریه برگرداند؛ این حقیقتی است که کمترین تردیدی در آن نیست و مابه‌ازای تاریخی دارد اما تحقق این امر منوط به وجود اراده در سران سیاسی و نظامی سوریه و پاکسازی ساختار سیاسی و نظامی سوریه از وجود عناصر خائن است.
در سال۲۰۱۵ اغلب مناطق سوریه تحت اشغال داعش بود و راه عراق به سوریه نیز مسدود بود اما قوای ایرانی با تدبیر و رشادت، سوریه را از لوث وجود هیولاهای تکفیری و داعشی آزاد کردند. در مقطع پیشین، وضعیت در سوریه تا آن حد ازدست‌رفته ارزیابی می‌شد که پوتین و اوباما طی یک تماس تلفنی بر روند انتقال سیاسی قدرت در دمشق تاکید کردند. «لوران فابیوس» وزیر امورخارجه فرانسه نیز که دیگر خیالش از تسلط نیروهای جیش‌الحر بر دمشق و فروپاشی نظام سوریه راحت بود، به‌صورت علنی «سرتیپ مناف طلاس» را رییس‌جمهور آتی سوریه معرفی کرد. در آن مقطع زمانی، مسلحان ارتش آزاد تا حدی پیش رفتند که با سلاح‌های انفرادی می‌توانستند کاخ ریاست‌جمهوری سوریه را هدف قرار دهند. در همان مقطع زمانی، پس از انفجار ظهر ۱۸جولای ۲۰۱۲ (تیر ۱۳۹۱) که مسئولان حزب بعث سوریه را غافلگیر کرد و تقریبا کنترل اوضاع از دست آنها خارج شده بود، بلافاصله دست به دامان ایران شدند.
علیرضا تقوی‌نیا، تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در این زمینه در کانال خود نوشت: باتوجه‌به روحیه بسیار ضعیف نیروهای ارتش سوریه و ریزش‌های شدیدی که بدان دچار شده بود و همچنین خروج ابتکار عمل از دستان فرماندهان آن، نیاز به مستشارانی حس می‌شد که در لحظات بحرانی بتوانند اوضاع را مدیریت کنند. به همین سبب با دستور سرلشکر سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس، سرتیپ حسین همدانی شبانه به‌وسیله یک فروند هواپیمای ترابری نظامی به دمشق اعزام شد و مستقیم از فرودگاه نظامی المزه به دیدار تصمیم‌گیران عالی نظام سوریه رفت. در نشست سرنوشت‌سازی که همان شب برگزار شد، سردار همدانی باتوجه‌به اوضاع نابسامان ارتش، تنها راه نجات پایتخت را تسلیح و سازماندهی نیروهای مردمی وابسته به حکومت عنوان کرد؛ نیرویی که بعدها به دفاع وطنی شهرت یافت. مسئولان بعثی نظام سوریه با عطف به این نکته که ممکن است انحصار سلاح از کنترل دولت خارج شود، ابتدا با این طرح مخالف بودند اما طرف ایرانی تاکید داشت که وضعیت بغرنج و بحرانی‌تر از این حرف‌هاست و راه دیگری در کوتاه‌مدت وجود ندارد؛ بنابراین طی همان شب، چندهزار نفر از مردان و جوانان مورداعتماد سوری (عمدتا علوی) مسلح شدند و قدرت آتش و روحیه نیروهای ارتش سوریه با حضور آنان فزونی یافت.
نیروهای نظامی وفادار به نظام سوریه با کمک تانک، توپخانه و هلیکوپترهای قدرتمند و ایمن «میل۲۵» که از فرودگاه المزه در غرب دمشق برمی‌خاستند، در روزهای ۱۹ و ۲۰جولای بر مناطق شرق و غرب پایتخت مسلط شده و به‌تدریج حملات خود را از روز جمعه بر محلات جنوبی متمرکز کردند. تا روز دوشنبه ۲۳ژوئن تمام محلات اصلی دمشق پاکسازی شد و نیروهای ارتش آزاد به مناطق غوطه عقب‌نشینی کردند و نظام سوریه که در اصطلاح رزمی‌کاران ناک‌داون شده بود با کمک مستشاری ایران و حمایت بدنه مردمی حامیانش در دمشق، از خطر سقوط گریخت و نبرد بزرگ بُرکان با شکست ارتش آزاد پایان یافت.

دستاوردی که از آن حراست نشد!
این نجات از سقوط و فروپاشی دمشق و پس از آن آزادسازی سایر نقاط سوریه با کمک فرماندهان و رزمندگان محور مقاومت، دستاورد بسیار بزرگ و سترگی بود که سران سیاسی و نظامی سوریه نتوانستند حتی به اندازه یک دهه از آن دستاورد حراست کنند و مرتکب اشتباهات فاحش و استراتژیک شدند که یکی از مهم‌ترین آن اشتباهات، انحلال نیروهای مردمی دفاع وطنی و خارج کردن اکثر فرماندهان و رزمندگان محور مقاومت از سوریه بود.
در جریان پیشروی‌های اخیر گروه‌های مسلح و معارض در سوریه که به ترکیه و آمریکا و حتی اسرائیل و قطر و عربستان وابسته هستند، ساختار سیاسی و نظامی در سوریه یا غافلگیر شد یا خیانت کرد؛ عقب‌نشینی ارتش سوریه از حماه نیز برای همگان غافلگیرانه بود و حتی نیروهای مقاومت را نیز غافلگیر کرد. این نشان می‌دهد اساسا نباید حسابی روی جیش سوری باز کرد و حتی در جایی که قرار است خط را نگه دارند نیز اینگونه عقب‌نشینی کرده و بعد با افتخار هم آن را اعلام می‌کنند. ارتش سوریه درحال تخلیه یکی پس از دیگری شهرهاست و گفته می‌شود سران سیاسی سوری هم از سوریه خارج شده‌اند. این بدان معناست که دیگر شرایط همچون گذشته نیست که دولت سوریه می‌خواست بماند و از هم‌پیمانان خود کمک خواست! این یعنی اراده حکمرانی در سران نظام سوریه از بین رفته است؛ این امر می‌تواند هم ناشی از اشتباهات محاسباتی و هم مُنبعث از مشاوره‌های خائنان و عناصر نفوذی به رأس هرم قدرت در دمشق باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.