آگاه: علاوه‌براین، آیا ارزش‌های مطرح در یک فرهنگ را می‌توان به فرهنگی دیگر تحمیل کرد یا خیر؟ جواب این سوالات، از مهم‌ترین نکاتی است که در موضوع حقوق بشر باید بیان شود تا بتوان به منظر اولیه واحد برای تصمیم‌گیری رسید.
اما متاسفانه درحال‌حاضر، ماجرای حقوق بشر به گونه‌ای پیش رفته که هر رویدادی، در درجه اول به‌شکل انتخابی و براساس سوگیری‌های سازمان‌ها و نهادهای درگیر امر، گزینش می‌شود و سپس بدون توجه به تفاوت‌های فرهنگی و متغیرها و هنجارهای فرهنگی منطقه رویداد، مورد قضاوت و تصمیم‌گیری واقع می‌شود. در ادامه چنان گزارش‌هایی تهیه می‌شود که واقعیت رویداد و هنجارها دستخوش تحریف شده و حقیقت به نفع قضاوت و سوگیری، تغییر پیدا می‌کند. با ورود رسانه‌های اجتماعی و استفاده نادرست از آنها با ادعای دفاع از حقوق بشر، این سوگیری تشدید شده و واقعیت تحریف‌شده در دید عامه مردم جا خوش می‌کند. تعارض فرهنگی، به‌تدریج فراگیر می‌شود و ارزش‌ها با یکدیگر در تقابل قرار می‌گیرند. در بوم قبلی، فرهنگ جدید به‌صورت آهسته نفوذ می‌کند و تغییر فرهنگی به‌تدریج رخ می‌دهد.
در ادامه تنها کافی است پوشش رسانه‌ای و فرهنگی نامتوازنی میان فرهنگ اصیل و فرهنگ جدید رخ دهد. پوششی متمرکز بر فرهنگ نفوذ کرده جدید و اعلام غلبه آن بر گذشته که تغییر را تثبیت کند و آنچه از گذشته باقی مانده را به دست فراموشی بسپارد.
حقوق بشر و فعالیت‌های مرتبط با آن، به‌سادگی می‌تواند با این رویکرد به مقابله با ارزش‌ها و هنجارهای هر منطقه و مردم آن برود. اما اگر حقوق بشر را به‌عنوان حق اصلی مردم بشناسیم، باید بدانیم که فرهنگ، هنجارها و ارزش‌ها نیز از حقوق مردم هستند و تغییر آن‌ها هم باید مطابق خواسته‌ها و تمایلات ایشان باشد. استفاده از آموزش، تربیت و شکل‌دهی مسیر بر اساس خواسته‌های ایشان و دانش‌افزایی مردم با استفاده از واقعیت و نه تمایلات فرهنگ‌ها، نهادها، سازمان‌ها و دولت‌های دیگر از ملزومات آن است.
باید با مطالعه، بررسی هنجارها و سپس آموزش مردم، واقعیت فرهنگ ایشان را دریابیم و مسائل موجود در مسیر آن را مطرح کنیم. با کمک خودشان به کاستی‌ها و تغییرات موردنیاز پی ببریم و راه دستیابی به آن را بیابیم. تغییر فرهنگی را به‌آهستگی و بدون تعارض با ارزش‌های جامعه پی بگیریم.