آگاه: در بحثهای دانشی، حتما لازم است بهروز باشم و مطالعه مستمر داشته و بدانم چه اطلاعاتی در لحظه بین این نسل دستبهدست میشود. در غیر این صورت، با اولین جمله آنان، غافلگیر خواهم شد. در کلاس، هرچه تدریس کنم، بهسرعت در فضای مجازی جستوجو میشود و درصورتیکه اختلافی در گفته من با یافتههای آنان وجود داشته باشد، به چالش کشیده میشوم. اگر تسلط کافی به موضوع نداشته باشم، قطعا حریفانی قدر خواهند بود که من را به خاک خواهند افکند.
اما در مسائل دیگر، شرایط تفاوتی عمیق پیدا کرده است. موضوع اختلاف فرهنگی، سلیقه مطالعاتی و انتخاب تماشای فیلم و سریال، سلیقه هنری و انتخاب انواع محتوا و رسانهها، بیش از آن است که توان توضیح و ایجاد فضای مشترک نظری وجود داشته باشد. در این شرایط اغلب به اصلاح مسیر و بیان وضعیت بهینه کفایت میکنم. به راهنمایی دوستانه و هشدار پرتگاهها، ارائه محتوای مناسب و ایجاد دسترسی برای گزینههای بهتر میپردازم و در نهایت به این فکر میکنم که این گسل عمیق بین نسلها چه بلایی سر ما خواهد آورد.
در این میان، ماجرا جایی سختتر میشود که به عنوان یک معلم، رابطه دوستانهای با شاگردانم دارم ولی میبینم که والدین اغلب ارتباطی سردتر و رسمیتر با فرزندان خود دارند؛ ارتباطی که باعث شده این گسل بین نسلها، خود را به دو شکل ویژه نشان دهد؛ البته که حالت سومی نیز وجود دارد که خانوادهها بهخوبی این فاصله را مدیریت کردهاند و فرزندان با تربیت صحیح و ارتباط عاطفی درست، این تفاوت نسلی را همراه با پدر و مادر خود مدیریت و طی میکنند.
در شکل اول، گسل به درهای عمیق تبدیل شده است که بین فرزند و والدین خود، فاصله انداخته و بسیاری از والدین، با رها کردن فرزندان در سوی دیگر و سلب مسئولیت، ماجرا را بهعهده اولیای مدرسه یا خود فرزندان گذاشته و عبور کردهاند. بچهها هر کاری میخواهند، میکنند. دانش خود را جدای از دیگران میدانند، فرهنگ خود را از نسل جدید میدانند، باورهای خود را بهروزشده میخوانند و نسل قبل را از عقبماندگان و دورافتادگان میبینند. ادبیات جدیدی شکل داده و براساس آن، شیوه ارتباط خود را بنا کردهاند. در این گروه، والدین ارتباط نزدیک عاطفی با این نسل ندارند و اغلب بهعنوان حامی مادی، وظایف خود را انجام میدهند.
در شکل دوم، گسل بهعنوان شکافی پنهان، بین فرزند و خانواده باقی مانده است. فرزند چیزی از اتفاقات پیرامونی خود به خانواده نشان نمیدهد. خانواده نیز چیزی از تغییرات نسل فرزند خود نمیداند یا بروز نمیدهد. این اتفاق منجر به سرپوش گذاشتن بر مشکلات و حوادث بیرونی خواهد شد که مدت زیادی نخواهد پایید. آثار این گسل پنهان، بههرحال منجر به زلزلهای خواهد شد که دیر یا زود، فاصله را نشان خواهد داد و طرفین، با آن مواجه شده و دست و پنجه نرم خواهند کرد. این گروه، فکر میکنند که ارتباط عاطفی خوبی دارند، از مشکلات یکدیگر باخبرند، به پشتیبانی کامل از فرزندان مشغولاند و مسئلهای وجود ندارد. اما لازم است هر دو گروه و نیز گروه سوم، نسبتبه عواقب این فاصله نسلی، آگاه باشیم. مدتهاست نشانهها را میبینیم، کارشناسان و متخصصان به آنها اشاره میکنند و هشدار میدهند. اکنون لازم است نسبتبه یادگیری مهارتهای جدید، دانش جدید و آگاهشدن نسبتبه راهحلهای جدید همت ورزیم. از مشورت متخصصان استفاده کنیم و شیوه مواجهه با این نسل را فراگیریم. یاد بگیریم تا بیش از این دیر نشده، این نسل را دریابیم که مولایمان حضرت امیرالمومنین (ع) فرمود: فرصتها چون ابر درگذرند.
۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۰
کد خبر: ۹٬۷۰۶
هر هفته، با شاگردانی از نسل جدید، درباره اتفاقات روز صحبت میکنم. سرعت تغییرات فضای پیرامون را مشاهده و احساس میکنم نهتنها در فناوری، که در تمام امور از دانش، فرهنگ، هنر، ادبیات و حتی باورها، تفاوتهای بارزی بین ما به وجود آمده است.
نظر شما