آگاه: از سوی دیگر، ارزش پول ملی یک کشور در شرایط عادی ازسوی دادههای تاریخی اقتصاد کلان، شامل نرخ تورم و تولید ناخالص داخلی تعیین میشود اما زمانی که بازار ارز با یک شوک مواجهه میشود، بدون توجه به دادههای کلان اقتصادی و بهدلیل انتظارات تورمی، دچار نوسانات بالایی میشود. همچنین ارزش پول ملی وابستگی مستقیم با عرضه و تقاضای دلار و سایر ارزها در کشور دارد. اگر در کشور قیمت ارز افزایش یابد به همان نسبت، ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند. حفظ ارزش پول ملی از این جهت مهم است که بر قیمت داراییها و بهای کالا و خدمات تاثیر دارد.
اما در حالی کارشناسان خطرات کاهش ارزش پولی ملی بر مبنای افزایش قیمت دلار را همواره گوشزد کردهاند که نرخ دلار طی روزهای گذشته مرزهای قیمتی جدیدی را جابهجا و به بیش از ۸۰هزار تومان رسیده است. رحیم زارع در همین زمینه و در گفتوگویی عنوان کرد: سیاستهای ارز در سالهای اخیر با بسیاری از قوانین بالادستی همچون بند۱۹ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مبنی بر عدم ایجاد بستر در حوزه ارزی و تجاری، بند «ت» ماده۲۰ قانون احکام دائمی و بند «الف» ماده۴۴ قانون بانک مرکزی مبنی بر نظام ارزی شناور مدیریتشده مغایر بوده است.
این عضو کمیسیون برنامه و بودجه در ارزیابی عملکرد بانک مرکزی در اتخاذ سیاستهای ارزی گفت: باید حذف سقف نیما قبلتر انجام میگرفت؛ چراکه اعمال نرخهای دستوری مانع از آن شد تا بانک مرکزی در دو سال اخیر بتواند ذخایر ارزی بیشتری جهت مدیریت بازار ارز جمعآوری کند. همچنین عدم رعایت اصل اصلاح تدریجی و اعلام حذف سامانه نیما و بستر ارز اشخاص در اول بهمن صورت گرفت، آن هم در شرایطی که امکان تعمیق تدریجی بازار ارز تجاری و کاهش تدریجی حجم نیما و اشخاص وجود داشت.
نماینده آباده در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه «باید نوع نگاه به مسئله کاهش ارزش پول ملی بهعنوان چالش کلان اقتصادی تغییر کند»، گفت: این موضوع به همراهی همه اجزای حاکمیت نیاز دارد تا رشد مازاد نقدینگی نسبتبه تولید کاهش پیدا کند. همچنین باید رویکرد مدیریت نرخ ارز از کنترل نرخ تغییر کرده و فروش صرف منابع ارزی بهسمت تمرکز بر افزایش ارزی ارز و افزایش ذخایر ارزی رود که مهمترین شاخص تابآوری اقتصاد از نگاه دشمنان است. وی ایجاد بازار عمدهفروشی ارز بین بانکها برای ایجاد بستر حکمرانی ارزی و حرکت بهسمت ایجاد نظام پرداخت رسمی را ضروری دانست و افزود: باید بهسمت حکمرانی ریال بهمنظور کاهش عملیات سفتهبازانه و تقاضای فرار سرمایه و بهبود نقشه ارزی کشور رفت.
از سوی دیگر، کاهش مستمر ارزش پول ملی، اسباب افزایش سطح عمومی قیمتها یا به بیان دیگر، کاهش قدرت خرید جامعه را فراهم میسازد. از طرفی در اقتصاد تورمی، اغنیا غنیتر و فقرا فقیرتر شده و فاصله طبقاتی افزایش مییابد که خود را در رشد ضریب جینی نشان میدهد. جعفر قادری پیشتر در گفتوگویی درباره دلایل کاهش ارزش پول ملی گفته بود: ایجاد کسری بودجه توسط دولت و جبران این کسری از طریق افزایش پایه پولی و رشد نقدینگی منجر به تورم شده و همین تورم کاهش ارزش پول ملی را به دنبال دارد.
نماینده مردم شیراز و زرقان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه تمامی عوامل موثر در کاهش ارزش پول ملی تحت اختیار بانک مرکزی نیست، افزود: عدم تسهیل بخشهای تولیدی و عدم افزایش تولید در کشور و رفتن سرمایهها بهسمت بازارهای سکه و ارز خود دلیل دیگری بر افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی است. وی معتقد است برداشتن موانع از سر راه تولید، تسهیل فضای کسبوکار، تنظیم تعاملات خود با کشورهای دیگر با هدف استفاده از منابع ارزی خارجی، ازجمله عواملی هستند که میتواند در ایجاد ثبات اقتصادی در کشور موثر باشد.
قادری همچنین گفت: ما باید سیاستهای ثابت و بادوامی را اجرایی کنیم و تصمیماتمان پخته و منطقی باشند؛ بهطورمثال، در شرایطی که با التهاب ارزی روبهرو هستیم وارد کردن کالای لوکس ضرورتی ندارد، چراکه این مسئله خود تقاضا را برای دریافت ارز بالا میبرد؛ بنابراین مجموعه تصمیمات پولی، بانکی، تجاری، ارزی، گمرکی و... میتواند بر نرخ ارز تاثیر بگذارند.
عامل دیگری که در ارزشگذاری پول ملی تاثیر دارد، توانایی یک کشور برای جذب سرمایه خارجی به گونههای مختلف ازجمله خرید اوراق سهام یا مشارکت در پروژههای سرمایهگذاری است. طی سالهای اخیر، در ایران همواره شاهد فرار یا هدررفت سرمایه بودهایم. فرار سرمایه به این معنی است که جامعه نیاز به ارز بیشتری دارد و حاضر به تبادل پول داخلی با پول خارجی است که با این اتفاق ارزش پول ملی کاهش مییابد، انتظارات نسبت به آینده متصور اقتصادی کشور و هیجانات اقتصادی نیز در تعیین میزان ارزش پول ملی موثرند. از سوی دیگر، هادی قوامی در زمینه تاثیر افزایش قیمت دلار بر کاهش ارزش پولی ملی در گفتوگویی عنوان کرد: ازآنجاکه نرخ ارز روند تدریجی افزایشی به خودش گرفته است، مردم مشاهده میکنند ریالشان در مقابل سایر ارزها درحال سقوط ارزش است؛ از همین رو مردم حس میکنند یک قطعه آتش در دستشان نگه داشتهاند و سعی میکنند ریالشان را به دارایی تبدیل کنند که درجه نقدینگی بالاتری دارد و بهترین جایگزین برای این کار ارز است، حال سراغ هر ارز خارجی غیر از ریال میروند؛ یعنی از ریال بیخیال شده و به ارزهایی پناه میبرند که بهوسیله آنها یک دیواره دفاعی درست کنند و ارزش پولشان را حفظ کنند و خود این تقاضا برای ارز را بالا میبرد.
حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نیز خطرات کاهش ارزش پول ملی را در نطق میان دستور خود در صحن مجلس متذکر شد؛ وی تاکید کرد: سردمداران آمریکایی متفکران خود را جمع کرده و درحال اندیشهورزی بر این نکته هستند که چگونه کشور را وارد جنگ ارزی کنند که کردهاند. این افراد بهدنبال این هستند که چگونه اقتصاد مردم ایران را با مشکلات معیشتی مواجه سازند تا نهایتا مردم را به خیابان آورده و تغییر رژیم را رقم بزنند. دشمن در این زمینه کتابها و مقالات علمی زیادی را منتشر کرده است.
وی توضیح داد: این کتابها میگویند مهمترین، کاراترین و برندهترین شمشیر در ایجاد مشکلات اقتصادی کشور ایران، تضعیف پول ملی است. همچنین اقتصاددانان این مسئله را باور داشته و تاکید دارد اگر میخواهید یک کشور را از بین ببرید و مردم به خیابان بریزند، ابتدا پول ملی آنها را تضعیف کنید اما ما در این شرایط چه کار کردهایم؟
این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره سیاست اخیر بانک مرکزی و توضیح مسئولان این نهاد در جلسه غیرعلنی بیان کرد: یکی از سیاستهای برشمردهشده ازبینبردن رانت و عرضه بیشتر درآمدهای نفتی است. سوال ما این است که آیا پیرو سیاستهای اخیری که بانک مرکزی اتخاذ کرده، رانت از بین رفته است؟ فاصله بین نرخ بازار ارز رسمی و آزاد کاهش پیدا کرده است یا سیاست افزایش نرخ ارز رسمی باعث افزایش نرخ بازار آزاد شده است؟
همچنین محمدکاظم انبارلویی، فعال سیاسی نیز در یادداشتی که اخیر در فضای مجازی منتشر کرد، عنوان کرد؛ شورای پول و اعتبار، اتاق فکر بانک مرکزی برای صیانت از ارزش پول ملی است. مردم باید بدانند بیستمین اقتصاد دنیا به روایت بانک جهانی، چرا مدام شاهد کاهش ارزش پولی و کاهش روزافزون قدرت خرید است.
۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۳
کد خبر: ۹٬۷۱۳
اگر کشوری تورم بالایی را تجربه کند، ارزش پول آن ممکن است نسبتبه سایر ارزها کاهش یابد، زیرا مصرفکنندگان ممکن است ترجیح دهند ارزهایی را که از نظر ارزش پایدارتر هستند، خریداری کرده که البته این رفتار در درازمدت میتواند باعث انباشت ارزهای بینالمللی بهعنوان کالای سرمایهای شود و خود یکی از عوامل ایجاد تورم و بالارفتن قیمت و نرخ ارز باشد. همچنین اگر دولت واردات یک کالا را با نرخ بیشتری نسبتبه صادرات آن کالا انجام دهد باعث کاهش ارزش پول ملی شده و متعاقب آن نرخ ارزهای خارجی مانند دلار افزایش مییابد. درحالیکه اگر نسبت قیمت کالاهای صادراتی به وارداتی بالا باشد، دولت درآمدهای بیشتری کسب میکند و متقابلا ارزش پول ملی افزایش مییابد.
نظر شما