آگاه: براساس گزارشهای رسمی، بیش از هفتمیلیون نفر در سرتاسر جهان از دسامبر۲۰۱۹ (آذر ۱۳۹۸) که کرونا شروع شد تا همین چندماه پیش بهعلت ابتلا به این ویروس جان خود را از دست دادند. بااینحال، سازمان جهانی بهداشت برآورد کرده است که آمار واقعی ممکن است به ۱۵میلیون نفر برسد، زیرا بسیاری از موارد مرگومیر بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با کووید۱۹ مرتبط بوده اما در آمارهای رسمی دولتها و جهان ثبت نشدهاند.
خسارات اقتصادی و اجتماعی همهگیری کرونا آثار و تبعات سنگینی برای اقتصاد جهانی داشت. طبق برآوردهای مختلف، اقتصاد جهانی در سال۲۰۲۰ شاهد رکود عمیقی بود که میلیونها شغل را از دست داد و صنایع مختلف، ازجمله حملونقل، گردشگری و رستورانها، بهشدت آسیب دیدند. کشورها مجبور به اعمال سیاستهای قرنطینه، تعطیلی کسبوکارها و اعمال محدودیتهای شدید شدند که درنهایت منجر به آسیبهای جبرانناپذیری برای بسیاری از خانوادهها و کسبوکارها شد. همهگیری کووید۱۹ تاثیرات عمیقی نیز بر اقتصاد جهانی داشته است. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول خسارت وارده بر اقتصاد جهانی بیش از ۲۲تریلیون دلار بوده است. سازمان سیا اخیرا و بهطور رسمی مدعی شده که کرونا از آزمایشگاهی در ووهان چین منتشر شده است. اما جدیدترین اظهارات ایلان ماسک نشان میدهد که دولت آمریکا در انتشار این ویروس بهعنوان سلاح بیولوژیک مشارکت داشته و آن را تامین مالی کرده است.
اگر ادعای ایلان ماسک درمورد دخالت آمریکا در گسترش ویروس کرونا درست باشد، معنای آن چیزی جز خیانتی بیسابقه به بشریت نیست. تصور کنید میلیونها کودکی که هرگز فرصت بزرگشدن نیافتند، خانوادههایی که عزیزانشان را در میان اشک و اندوه از دست دادند و جهانی که همچنان با زخمهای پاندمی دستوپنجه نرم میکند. آیا همه اینها نتیجه یک اشتباه علمی بود یا بخشی از نقشهای تاریک برای کنترل، سلطه و آزمودن مرزهای قدرت؟
تاثیر این افشاگری میتواند سرنوشت کشورها، دولتها و نهادهای بینالمللی را تغییر دهد. اگر ثابت شود که یک دولت عمدا یا حتی بهطور غیرمستقیم در تامین مالی تحقیقات منجر به مرگ میلیونها نفر دست داشته، این نهتنها بزرگترین جنایت قرن، بلکه بزرگترین خیانت به اعتماد جهانی خواهد بود. ما در آستانه فصلی تاریک از تاریخ ایستادهایم، فصلی که ممکن است دنیای پس از کرونا را بیش از پیش در هالهای از شک و ترس فروببرد.
ایلان ماسک، وزیر بهینهسازی آمریکا و مالک شبک اجتماعی ایکس (توئیتر) اعلام کرد که «سازمان توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) و بودجه تحقیقات تسلیحات بیولوژیکی مانند کرونا را تامین مالی کرده که میلیونها انسان را به کشتن داد.»
اتهامی سنگین با پیامدهای گسترده
ادعای ماسک، اگر صحت داشته باشد، نشاندهنده یکی از بزرگترین جنایات علیه بشریت خواهد بود. اینکه یک نهاد دولتی آمریکایی از مالیات شهروندان برای توسعه ویروسی مرگبار استفاده کرده باشد، تصویری تاریک از سازوکارهای پشت پرده سیاست جهانی ارائه میدهد. اگر چنین موضوعی اثبات شود و حقیقت همچنان قدرت و توان داشته باشد، میتواند به تغییرات گستردهای در سیاستهای بینالمللی و پیگردهای حقوقی بینالمللی منجر شود.
سابقه تحقیقات تسلیحات بیولوژیکی در جهان به جنگهای جهانی و دوران جنگ سرد برمیگردد. کشورهای مختلف ازجمله آمریکا، روسیه و چین در مقاطع مختلف روی سلاحهای بیولوژیکی کار کردهاند اما تفاوت میان تحقیقات دفاعی، پزشکی و تسلیحات بیولوژیکی باید مشخص شود. تامین مالی پژوهشهای ویروسشناسی لزوما به معنای ساخت سلاح نیست، بلکه میتواند با هدف پیشگیری از پاندمیهای آینده صورت بگیرد.
انگیزههای احتمالی ایلان ماسک
ماجرا این است که در زمان همهگیری کووید۱۹، نظریههای مختلفی درباره منشأ این ویروس مطرح شد. در ابتدا، بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که ویروس از بازار حیوانات زنده در ووهان چین به انسان منتقل شده است. بااینحال، در طول زمان، فرضیههای دیگری نیز مورد بررسی قرار گرفتند. یکی از این فرضیهها، نشت تصادفی ویروس از آزمایشگاهی در ووهان چین بود اما گفتههای ایلان ماسک ماجرا را بهکلی تغییر داد. حالا آمریکایی که مدام از حقوق بشر دم میزد و واکسنهایش ازجمله فایزر را بهعنوان موثرترین واکسن در دنیا معرفی میکرد، خودش بهعنوان متهم اصلی گسترش این ویروس در رأس هرم اتهام است. این نشان میدهد که آمریکا تنها شعار حقوق بشر سر میدهد و در واقعیت دشمن اصلی نسل بشریت است. ماسک در پلتفرم اجتماعی ایکس (توییتر سابق) سازمان USAID را «جنایتکار» خواند و خواستار تعطیلی آن شد. این اظهارات همزمان با افزایش تنشهای بینالمللی میان آمریکا و چین در رابطه با منشأ ویروس کرونا مطرح شد. گزارشها و تحلیلهای پیشین نیز همواره به نقش برخی نهادهای مخفی در پروژههای بیولوژیکی مشکوک اشاره داشتهاند اما اکنون، با صحبتهای ماسک، این ابهامات رنگ واقعیت میگیرند. آیا دولت آمریکا، که همواره مدعی شفافیت و دموکراسی بوده، بهشکل پنهانی درحال تامین مالی تحقیقاتی بوده که پیامدی جز مرگ و رنج برای انسانها نداشته است؟ از سوی دیگر، این اتهامات میتواند پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای داشته باشد. اگر این تحقیقات واقعا انجام شده باشد، کشورهای دیگر چگونه واکنش نشان خواهند داد؟ آیا این افشاگری به درگیریهای دیپلماتیک یا حتی بحرانهای امنیتی جدید منجر خواهد شد؟
حق شکایت بینالمللی بهجای خود باقی است
علی شاهصاحبی، وکیل دادگستری که سالها در حوزه پزشکی فعالیت داشته است درخصوص نقش آمریکا در گسترش ویروس کرونا به «آگاه» میگوید: صحبتهای ایلان ماسک بحثهای گستردهای را در محافل سیاسی و علمی برانگیخته است. اتهاماتی از این دست به بررسیهای دقیق و ارائه شواهد مستند نیاز دارند؛ البته تا کنون، شواهد قاطعی در تایید این ادعاها ارائه نشده است. اما باید گفت ایلان ماسک تاثیر مهمی در جهان داشته و حرفهایش بسیار تاثیرگذار است؛ به همین دلیل مقامات رسمی و نهادهای مرتبط ممکن است واکنش نشان دهند و تحقیقات مستقلی را برای بررسی صحت این ادعاها آغاز کنند. در چنین مواردی بهتر است جامعه جهانی از طریق نهادهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO) و دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) به بررسی این موضوع بپردازد یا طرح شکایت کنند. شاهصاحبی به این موضوع اشاره میکند که باتوجهبه پیچیدگیهای حقوقی و سیاسی چنین مسائلی، پیگیری آن نیازمند همکاریهای بینالمللی و ارائه شواهد مستند است. در صورت اثبات چنین ادعاهایی، جامعه جهانی میتواند از طریق نهادهای قضایی بینالمللی اقدام به طرح شکایت و درخواست پاسخگویی کند.
شاهصاحبی تاکید میکند: اگر ادعاهای ایلان ماسک درست باشد، باید بررسی کرد که آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) چه نقش مشخصی در تامین مالی تحقیقات مرتبط با ویروس کرونا داشته است. در حقوق بینالملل عمومی، اگر یک کشور عمدا یا از طریق بیاحتیاطی باعث گسترش یک بیماری شود، ممکن است مسئول شناخته شود اما این امر به شواهد قطعی و غیرقابل انکار نیاز دارد. تاکنون هیچ دادگاه بینالمللی حکمی صادر نکرده که ثابت کند آمریکا در انتشار ویروس کرونا نقش داشته است. این وکیل توضیح میدهد که کشورهایی که از پاندمی کرونا آسیب دیدهاند، میتوانند علیه آمریکا در این دیوان شکایت کنند اما به موافقت آمریکا برای رسیدگی به پرونده نیاز هست.
او با اشاره به اینکه در دیوان کیفری بینالمللی (ICC) نیز میتوان این موضوع را پیگیری کرد، خاطرنشان میکند که اگر این موضوع بهعنوان جنایت علیه بشریت بررسی شود، ممکن است برخی مقامات در آمریکا تحت پیگرد قرار بگیرند اما آمریکا عضو این دادگاه نیست و همکاری نخواهد کرد.
شاهصاحبی با تاکید بر اینکه بسیاری از این پروندهها سیاسی میشوند و نتیجهای عملی در پی ندارند، مگر اینکه اجماع بینالمللی و فشار دیپلماتیک قوی وجود داشته باشد، خاطرنشان میکند: چین نیز قبلا با اتهام انتشار ویروس کرونا از ووهان مواجه شده بود اما هیچ اقدام قضایی موثری علیه آن انجام نشد. او در پایان میگوید: درحالحاضر، بدون مدارک محکم و شواهد قطعی، امکان محکومیت حقوقی آمریکا وجود ندارد.
اگر کشورها یا سازمانهای بینالمللی بخواهند پیگیری کنند، باید از مسیرهای دیپلماتیک، تحریمهای اقتصادی یا تحقیق مستقل ازسوی سازمان ملل اقدام کنند. جامعه جهانی میتواند خواستار شفافسازی و تحقیق بیشتر شود اما شکایت رسمی و موفقیتآمیز در محاکم بینالمللی بسیار دشوار خواهد بود.
مهم جان انسانها بود که رفت
«داریوش هولاکویی» اپیدمیولوژیست نیز در گفتوگو با «آگاه» به ابعاد این ماجرا پرداخته و این اتفاق را یک اظهارنظر بیشتر سیاسی میداند تا علمی.
ایلان ماسک اخیرا ادعا کرده است که منشأ ویروس کرونا به ایالاتمتحده مربوط میشود و نه چین. نظر شما در این مورد چیست؟
بحث درباره منشأ ویروس کرونا بهدلیل پیچیدگیهای علمی و سیاسی، همواره موضوعی حساس بوده است. اما چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که انتشار چنین اظهاراتی، بدون پشتوانه علمی و تحقیقاتی، میتواند موجب گسترش بیاعتمادی و اضطراب عمومی شود. متاسفانه، بسیاری از مردم در جهان بهدنبال شنیدن پاسخهای قطعی هستند اما علم همیشه بهدنبال کشف حقیقت از طریق شواهد و مطالعات مستدل است.
از دیدگاه روانشناختی، چرا مردم تمایل دارند به این نوع نظریههای توطئه باور داشته باشند؟
ذهن انسان بهطور طبیعی بهدنبال معنا و توضیح برای اتفاقات پیچیده است. وقتی با بحرانهایی مانند همهگیری کرونا روبهرو میشویم، افراد سعی میکنند برای آن یک مقصر پیدا کنند. نظریههای توطئه به این نیاز پاسخ میدهند، زیرا توضیح سادهای برای یک مسئله پیچیده ارائه میکنند. اما مشکل اینجاست که چنین دیدگاههایی معمولا فاقد شواهد علمی هستند و میتوانند منجر به تصمیمات غلط و افزایش تنشهای اجتماعی شوند.
این اظهارات چه تاثیری بر اعتماد عمومی به علم و نهادهای بهداشتی میگذارد؟
یکی از چالشهای اساسی در دوران همهگیری، کاهش اعتماد عمومی به نهادهای علمی و پزشکی بود. هنگامی که چهرههای شناختهشده مانند ایلان ماسک چنین اظهاراتی را مطرح میکنند، ممکن است باعث شک و تردید در مردم شود. این امر میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد، ازجمله کاهش پذیرش واکسنها، بیتوجهی به توصیههای پزشکی و حتی افزایش رفتارهای پرخطر در مواجهه با بیماریهای واگیردار.
از نظر اجتماعی، چنین اظهاراتی چه تاثیری بر روابط بینالمللی و سیاست جهانی دارد؟
چنین اظهاراتی میتواند روابط بین کشورها را دچار تنش کند. وقتی یک فرد تاثیرگذار مانند ایلان ماسک چنین ادعاهایی را مطرح میکند، ممکن است موجب افزایش درگیریهای سیاسی بین آمریکا و چین شود. این وضعیت بهجای تمرکز بر حل مشکلات جهانی، توجهها را به سمت تقابل و اتهامزنی سوق میدهد که درنهایت به ضرر همه خواهد بود.
چه راهکاری برای مقابله با انتشار اطلاعات نادرست
در چنین شرایطی پیشنهاد میدهید؟
آموزش عمومی نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. مردم باید یاد بگیرند که چگونه اطلاعات را از منابع معتبر دریافت کنند و تفکر انتقادی داشته باشند. همچنین، رسانهها و شخصیتهای شناختهشده مسئولیت دارند که به جای انتشار اطلاعات غیرمستند، بر آگاهیبخشی و تقویت اعتماد به نهادهای علمی تمرکز کنند.
و در آخر؟
مهمترین نکته این است که در مواجهه با اطلاعات جدید، عجولانه نتیجهگیری نکنیم. علم، فرآیندی تدریجی و مبتنی بر شواهد است. باید به دانشمندان و متخصصان اعتماد داشته و مراقب باشیم که در دام اطلاعات نادرست و نظریههای توطئه نیفتیم. آرامش، خردورزی و نگاه علمی بهترین راه برای عبور از چنین بحرانهایی است.
نظر شما