آگاه: اصطلاح «سلامت فرهنگ» عبارتی است که شاید کمتر شنیده شده باشد اما واقعیتش این است که در دنیای امروز که ما در معرض بمباران اطلاعاتی از هر جهت هستیم موضوع بسیار مهمی است؛ به این دلیل که ما برای داشتن سلامت روان باید حواسمان به خوراک فرهنگی که به روح و روانمان میدهیم، باشد و به نوعی از میان انتخابهای متعدد و بسیاری که در برابرمان وجود دارد آنچه سالمتر و کمآسیبتر است انتخاب و استفاده کنیم. اگرچه رسیدن به چنین بینشی به آموزش و دانش نیاز دارد اما باید این موضوع کم کم جا بیفتد که فرهنگ هم سلامت و غیرسلامت دارد و راه تشخیص محصولات فرهنگی سالم از ناسالم ارتقای آگاهی و سواد رسانهای است.
نکته قابل توجه این است که بحث کالای فرهنگی سالم همواره جزو دغدغههای رهبری هم بوده است. برای مثال، ایشان در یکی از دیدارهای خود در سال ۱۳۹۴ با رئیسجمهور وقت و اعضای هیأت دولت، دو کار اصلی در حوزه فرهنگ را چنین برشمردند: «دو کار اساسی و اصلی است که باید انجام بگیرد؛ یکی تولیدات فرهنگی سالم در زمینههای مختلف، و یکی جلوگیری از تولیدهای مضر و بهاصطلاح متاع و کالای مضر فرهنگی؛ به نظر من این جزو کارهای اساسی است.» ایشان همچنین در گفتوگو و دیدار دیگری به این موضوع اشاره کرده بودند که «اهمیت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است... وظیفه ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است.»
رابطه میان سواد رسانهای با سلامت اجتماعی
اما به سواد رسانهای اشاره کردیم و تاثیرش بر انتخاب فرهنگ سالم از ناسالم. سواد رسانهای، مهارتی حیاتی برای انسانهایی است که در قرن بیست و یکم زندگی میکنند، زیرا فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مانند رایانه، خطوط تلفنی، شبکههای فیبر نوری، ماهوارهها و سایر وسایل ارتباطی، جوامع را متحول ساخته و فهم و ادراک ما را از خود و جهان پیرامون افزایش دادهاند. براین اساس، سـواد رسانهای بهعنوان یکی از مهمترین پدیدههای عصـر اطلاعات، مطرحشده تـا مخاطـب را در افزایش سـطح اطلاعات و آگاهیها، اسـتفاده از رسانهها بـا رویکـردی فراتـر از عادت و سـرگرمی و کسـب بینـش و دانـش لازم بـرای تفسـیر پیامها کمـک کند. همچنیـن، در سایه برخورداری از سـواد رسانهای میتوان بـه ارزیابـی باورهـای مـردم و تأثیر رسـانه بر شکلگیری فرهنـگ عمومـی پرداخـت.
به اعتقاد متخصصان این حوزه، سواد رسانهای به همراه خود شرایطی را پدید میآورد که میتواند بر مفهوم سلامت اجتماعی مؤثر واقع شود. طبق گزارش سازمان جهانی سلامت، نظامهای سلامت باید سه هدف بنیادین داشته باشند که شامل فراهم کردن وضعیت مناسب سلامت عمومی، ایجاد مشارکت مالی عادلانه از مردم برای دسترسی به خدمات سلامت و پاسخگویی به انتظارات غیربالینی مردم یعنی حفظ کرامت فردی و انسانی افراد، استقلال و جایگاه اجتماعی در پاسخ به انتظارات آنان است. لذا، سلامت از دیدگاه سازمان جهانی سلامت نهتنها به مفهوم فقدان بیماری و ناخوشی است، بلکه عبارت است از: رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی. لذا، بعد اجتماعی سلامت پیچیدهترین و درعینحال بحثانگیزترین جنبه از این موهبت بزرگ است.
همچنین سازمان بهداشت جهانی حدود دو سال پیش اصطلاح «سواد سلامت» را مطرح کرد که آن هم به نوعی به فرهنگ ارتباط دارد. در گزارش سازمان بهداشت جهانی، ســواد ســلامت بــه عنوان مهــارتهــای شناختی و اجتماعی معرفی شده که تعیین کننده انگیزه و قابلیــت افــراد بــرای دســتیابی، درک و بــه کــارگیری اطلاعات است، به گونهای که منجر به حفـظ و ارتقـای سلامت آنها میشود به بیان دیگر زندگی سالمتر با در اختیار داشتن سواد سلامت، به افزایش امید به زندگی و ارتقای کیفیت زندگی منجر میشود، به این معنی که با حفظ بیشتر سلامتی بر اساس اطلاعات درست، میتوان از امکانات بیشتری در زمان طولانیتر بهره برد و کیفیت بالاتری از زندگی را تجربه کرد. با افزایش سواد سلامت، افراد به حقوق خود واقف میشوند و خود را جزئی از بازوی نظارتی میدانند.
هرمحتوایی را نبینید و بازنشر نکنید
همانطور که برای یک بدن و زندگی سالم باید غذای سالم مصرف کنیم و سبک زندگی سالم داشته باشیم برای یک روان سالم هم باید غذای سالم به روح و روانمان بدهیم و عمده تغذیه روح و روان ما از طریق محتواهایی است که به وسیله رسانههای متنوع به دستمان میرسد. بنابراین شاید بتوان گفت یکی از مهمترین کارهایی که باید برای داشتن یک فرهنگ سالم انجام دهیم این است که محتوای سالم مصرف و از در معرض قرارگرفتن محتواهای زرد و فیک جلوگیری کنیم. واقعیتش این است که روزگار امروز، روزگار لایک گرفتنها و دیده شدنهای بیشتر است و تلاش برای بیشتر دیده شدن موجب شده که هرکسی هرکاری انجام دهد تا یک بازدیدکننده بیشتر داشته باشد و هرچقدر بازنشر آن هم بیشتر شود یعنی میدان دادن به محتواهای زرد بنابراین داشتن سواد رسانهای و حکمفرمایی نخبگان در حوزه تولید محتوا میتواند تا حد زیادی جلوی تولید محتواهای زرد و بیارزش را بگیرد و یک قدم برداشتن به سمت کم شدن محتوای زرد، نادرست و مبتذل یعنی یک قدم نزدیک شدن به یک فرهنگ سالم.
راهکارهایی برای یک فرهنگ سالم
۱. حفظ میراث فرهنگی: نگهداری از آثار تاریخی، زبانها، موسیقی، ادبیات و هنرهای سنتی و انتقال ارزشهای فرهنگی به نسلهای آینده از طریق آموزش و رسانه.
۲. احترام به تنوع فرهنگی: پذیرش تفاوتهای قومی، مذهبی و زبانی در جامعه و جلوگیری از تبعیض و تقویت گفتوگوی بینفرهنگی.
۳. خلاقیت و نوآوری فرهنگی: حمایت از هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان برای تولید آثار جدید و ترکیب سنت و مدرنیته برای ایجاد تحولات سازنده در فرهنگ.
۴. خلاق و ارزشهای انسانی: ترویج صداقت، احترام، عدالت و همدلی در روابط اجتماعی و مقابله با آسیبهای فرهنگی مانند خشونت، فساد و بیاخلاقی.
۵. نقش رسانه و فناوری:استفاده مسئولانه از فضای مجازی برای انتشار محتوای فرهنگی سالم و جلوگیری از اشاعه اطلاعات نادرست یا محتوای مضر برای فرهنگ جامعه.
۶. مشارکت اجتماعی: تشویق مردم به حضور فعال در فعالیتهای فرهنگی مانند جشنوارهها، نمایشگاهها و مراسم محلی و تقویت روحیه همکاری.
نظر شما