امروز (سوم اردیبهشت‌ماه) بنا به اسناد و شواهد تاریخی موجود، زادروز شیخ بهایی حکیم و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در تقویم کشورمان به نام روز معماری نام‌گذاری شده است. شیخ بهایی به تأیید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش‌یافته دانش و فرهنگ آن عصر این مرزوبوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.

از طراحی منارجنبان تا تربیت اندیشمندان نامور

آگاه: «محمد بن عزالدین شیخ حسین بن عبدالصمد بن حارثی همدانی جبعی عاملی» معروف به شیخ بهایی در تاریخ ۹۵۳ ه.ق در بعلبک، ولادت یافت. در دوازدهم شوال ۱۰۳۰ در اصفهان درگذشت و در مشهدالرضا (ع) مدفون شد. حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضی‌دان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری که در دانش‌های فلسفه، منطق و ریاضیات تبحر داشت. در طول زندگی خود حدود ۹۵ کتاب و رساله در حوزه‌های سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه و... به رشته تحریر درآورده است. شیخ بهایی از دانشمندان بزرگ قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری قمری است که در دوره صفویه همراه پدر و مادر از جبل‌عامل لبنان به ایران مهاجرت کرد. او علاوه بر اقداماتش در زمینه دین و فرهنگ، آثار بسیار ارزشمندی در زمینه علوم مختلف به جا گذاشته است. بهایی همچنین در سیمای دانشمند، سیاست‌مدار و شیخ‌الاسلامی ظهور کرده که مورد احترام طبقات مختلف مردم بوده است.

خدمات عمرانی و معماری شیخ بهایی
در نگاهی دیگر شیخ بهایی معماری بزرگ معرفی شده است، بسیاری نیز معماری را یکی از حوزه‌های اصلی فعالیت او عنوان کرده‌اند و معماری آثار برجای‌مانده از عصر صفوی مانند «مسجد عتیق»، «حمام شیخ بهایی، حمامی که تنها با یک شمع روشن می‌شده»، «بنا و شالوده شهر نجف‌آباد»، «مهندسی حصار نجف اشرف» و «طراحی منارجنبان اصفهان» را منسوب به او می‌دانند؛ با این وجود دیدگاه‌های متفاوتی در باب نقش و حضور شیخ در معماری ارائه شده است و برخی ،بسیاری از این انتساب‌ها را مردود شمرده‌اند.
با وجود کثرت اسناد و روایت‌های معتبر تاریخی در باب وقایع و معماری دوره صفوی و سکوت مورخان در خصوص نقش شیخ در این آثار بجز مأموریت شیخ به همراه «ملاجلال منجم» و «علیرضا عباسی» به مراغه، برای بررسی احیای رصدخانه که ظاهراً عملی هم نشده، گزارشی متقن مبنی بر ارتباط شیخ با آثار منسوب به او ثبت نشده است. با این وجود شیخ توانسته بود از لحاظ سیاسی نقش به سزایی در دربار پادشاهان صفوی خصوصاً شاه‌عباس داشته باشد، تا جایی که به منصب شیخ‌الاسلام آن زمان نائل شد. شیخ بهایی هر چند با حکومت صفوی موافق نبود، ولی تنگناهای شدید شیعیان در قلمرو تحت امپراتوری عثمانی وی را به اندیشه ضرورت برقراری و حمایت از یک حکومت مقتدر شیعی که بتواند حامی مذهب تشیع و عالمان شیعی باشد سوق داد و به همین دلیل به‌رغم ناخشنودی از تقرب و نزدیکی با شاهان صفوی در اندیشه سیاسی او، سعی بر تقویت اقتدار علمی، فرهنگی و سیاسی شیعه بوده و تا حد قابل‌توجهی توانسته همزمان در تولید فکر، علم و فناوری کشور مؤثر باشد که می‌تواند الگوی مناسبی برای عصر جدید تلقی شود.

از طراحی منارجنبان تا تربیت اندیشمندان نامور

از تألیف حبل‌المتین تا تحصیل در دوران آشفته
شیخ بهایی با شاگردی در محضر پدر و برخی اساتید دانشمند عصر خود، هوش و نبوغ فراوان و تلاش زیاد در همان ابتدای جوانی در صف مولفان و نویسندگان قرار گرفت و با وجود آن که در دربار شاه بود، اما جلال و جبروت آن دربار در روح بزرگ او کم‌ترین اثری نداشت. او همیشه در حال آموزش و آموختن بود و با تألیف کتاب‌های ارزشمند و تربیت شاگردان بزرگی، خدمت ارزشمندی به جهان اسلام و ایران کرد. از نگاه دیگر شیخ بهایی در هنر، علم و دین تجلی پیدا کرده است. از آثار شیخ بهایی همچنین می‌توان از کتاب «حبل‌المتین» در احکام دین یاد کرد که شیخ در این کتاب، متجاوز از هزار حدیث گردآورده است. دیگر کتاب «مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» بوده که در آن آیات الاحکام را گردآورده، به شرح آنها پرداخته و احادیثی را مناسب با هر یک از آنها شرح داده است.
آثار دیگر شیخ شامل کتاب «طهارت» که مشتمل بر چهارصد حدیث است، «عروة‌الوثقی» در تفسیر قرآن، «حدیقه الهلالیه» در شرح دعای هلال، «حاشیه شرح عضدی بر مختصرالاصول»، «زبده در اصول»، «لغزالزبده» رساله‌ای در مواریث، «رساله درایه» رساله‌ای در ذبایح اهل کتاب، «رساله اثنی عشریه در صلوة»، «رساله‌ای در زکات»، «رساله در صوم»، «رساله در حج»، «خلاصه الحساب»، «کشکول» که مجموعه‌ای است از نوادر حکایات، علوم، اخبار، امثله، اشعار عربی و فارسی و در آخر «جامع عباسی» در فقه که ناتمام مانده است، می‌شود.
او هم در شعر، فقه، حکمت و دیگر علومی که به علوم دینی مرتبط می‌شوند، جزو بهترین‌های روزگار خود بوده است. باتوجه‌به اوضاع اجتماعی آن زمان که ایران گرفتار افراط، تفریط و اختلاف‌های شدید بین دسته‌ها و گروه‌ها بود می‌توان گفت که حضور شیخ بهایی همچون شگفتی بوده است.
بهایی از حضور استادانی چون ملاعبدالله یزدی، ملاعلی مذهب، ملاعلی قائنی، ملامحمدباقر یزدی، شیخ احمد گچایی، شیخ عبدالعالی کرکی (فرزند محقق کرکی) و... بسیار بهره برده و برنامه توسعه خود را در دوره‌ای آغاز کرده است که شرق، غرب و جنوب ایران توسط عثمانی‌ها و پرتغالی‌ها اشغال شده و وضعیت بسیار آشفته‌ای در کشور به وجود آمده بود. وی ابتدا به تربیت دانشمندان بزرگی همت گماشت و حدود ۴۰۰۰ نفر را در رشته‌های مختلف تربیت کرد، در این دوره بود که ملامحمدباقر مجلسی، میرداماد و ملاصدرا ظهور کرده و طرح آبادانی و توسعه کشورمان را تدارک دیدند. در این دوره ۹۹۹ کاروان‌سرا ساخته شد و در واقع با این اقدام شبکه راه‌های ایران تعریف شد. تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم از جمله «صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی» معروف به ملاصدرا، فیلسوف بنیان‌گذار حکمت متعالیه، «ملامحمد محسن بن مرتضی بن محمود فیض کاشانی»، «سیدمیرزا رفیع‌الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی» معروف به رفیعا، «ملامراد تفرشی» و «ملأ محمدتقی بن مقصود علی مجلسی» معروف به مجلسی اول از جمله دانشوران نامی قرن یازدهم هستند که نزد وی تحصیل کرده‌اند.

ویژگی‌های شخصیتی شیخ بهایی
«سید علی‌خان مدنی» معروف به کبیر در کتاب «سلافه العصر» که یکی از منابع مهم حوادث دوران صفویه است چنین نوشته: «شیخ بهاءالدین بسیار بخشنده و باسخاوت بود. خانه‌ای بزرگ و عالی داشت که یتیمان، زنان بی‌پناه و نیازمندان بدان پناه می‌بردند. چه بسیار کودکان خردسال که در آن پایگاه محرومان شیر خوردند و چه بسیار مردم بی‌پناه که در سایه آن آرام گرفتند؛ شیخ کمک‌های فراوان به مردم داشت.»
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخرفروشی نفرت داشت و این خود انگیزه‌ای برای اشتهار خالص شیخ بود. شیخ به تأیید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش‌یافته دانش و فرهنگ آن عصر این مرزوبوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است. وی تنها یادگاری از تاریخ فکر، علم و فناوری کشور بوده که همزمان نیز از هر سه عرصه برخوردار بوده است. او با ذهن خالق خود ایده می‌ساخت و با تفکر، ایده را در چهارسوی اندیشه علمی، فهم و مفهوم می‌کرد و سرانجام ایده و علم را به فناوری تبدیل می‌کرده است.
این دانشمند بزرگ ایرانی در سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ هجری در ۸۷ سالگی در شهر اصفهان دیده از جهان فروبست و بنا به وصیت خودش، پیکر او به مشهد منتقل شد و مقبره‌اش در بست شیخ بهایی، بین صحن امام خمینی و آزادی قرار دارد. نقل کرده‌اند که وی در زمان حیاتش در این مکان بیشتر تدریس می‌کرد. نکته جالب اینکه یونسکو نام سال ۲۰۰۹ میلادی را سال نجوم و شیخ بهایی ثبت کرده بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.