آگاه: دهم اردیبهشت در تاریخ ایران روز مهمی است. روزی که یادآور ازخودگذشتگیهای ملت سرافراز ایران و فرار اشغالگران متجاوز پرتغالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط جابرانه بر سواحل جنوبی کشور (۲۱ آوریل ۱۶۲۲ میلادی) است. شاه عباس صفوی در این روز در سال ۱۶۲۱ میلادی توانست هرمز را از چنگ پرتغالیها درآورد. تمامی خلیج فارس متعلق به فارس بوده است. تا سال ۱۳۵۵ شمسی بحرین یکی از استانهای کشور ما بود و «کوت» یا همان کویت به معنای خیمهگاه نادر بوده است که این نشان میدهد از قدیم، این منطقه خلیج فارس بوده است. روز دهم اردیبهشت که سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز و خلیج فارس است، در تقویم ملی کشورمان روز ملی خلیج فارس نامگذاری شده است.
چرا خلیج فارس اهمیت دارد؟
خلیج فارس به لحاظ وسعت سومین خلیج بزرگ جهان است. ازاینرو به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ، همواره نامش بر سر زبانها بوده است و آن را با نام خلیج فارس یا دریای پارس میشناسند. قدیمیترین اسناد موجود درباره خلیج فارس به کتابهای باقیمانده از یونان باستان بر میگردد.
یونانیها و مورخانشان در این کتابها با نام «پرسیکوس سینوس» که به معنی «خلیج فارس» است از این آبراهه یاد میکنند و تکرار همین نام باعث میشود که بسیاری از نقشههای باقیمانده از اروپاییان، قرنها بعد نیز با همین نام از خلیجفارس یاد کنند.
بر اساس نوشتههای مورخان یونانی مانند هرودت (۴۸۴– ۴۲۵ ق.م)، کتزیاس (۴۴۵– ۳۸۰ ق.م)، گزنفون (۴۳۰– ۳۵۲ ق.م) استرابن (۶۳ ق.م– ۲۴ م) که پیش از میلاد مسیح میزیستهاند؛ یونانیان نخستین ملتی هستند که به این دریا نام «پرس» و به سرزمین ایران «پارسه»، «پرسای»، «پرسپولیس»، یعنی شهر یا مملکت پارسیان دادهاند. خلیجفارس در واقع محور ارتباط بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی است. از نظر راهبردی در منطقه خاورمیانه، به عنوان بزرگترین و مهمترین مرکز ارتباطی بین این سه قاره است و بخشی از یک سیستم ارتباطی شامل اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه، دریای سرخ و اقیانوس هند است. همچنین این منطقه منبع مهم انرژی جهان است. در مجموع خلیجفارس از نظر جغرافیای سیاسی، استراتژیک، انرژی و تاریخ و تمدن یک پهنه آبی مهم و حساس در دنیا محسوب میشود. در حدود ۳۰ درصد نفت جهان از منطقه خلیجفارس تامین میشود که این مقدار گاهی افزایش و گاهی کاهش مییابد. نفت تولید شده در حوزه خلیج فارس باید از طریق این پهنه آبی و از راه تنگه هرمز به سایر نقاط جهان حمل شود.
اسنادی بر حقانیت نام خلیج فارس
اصطلاح «خلیج عر بی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشینهای خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و به طور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام «رودریک اوون» در کتابی به نام حبابهای طلایی مطرح شد. او نوشت که «من در تمام کتب و نقشههای جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم، ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس (بحرین) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند، بنابراین ادب حکم میکند که این خلیج را عر بی بنامیم.»
این در حالی است که تا اوایل دهه ۱۹۶۰ درباره نام خلیج فارس هیچگونه بحث و جدلی در میان نبوده است و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی، دانشنامهها و نقشههای جغرافیایی این کشورها، از خلیج فارس در تمام زبانها به همین نام یاد شده است. پس از اقداماتی که جاعلان در راستای بزرگترین جعل تاریخی در تغییر نام خلیج فارس انجام دادند، واکنشهای بسیاری در ایران در پی داشت و در این راستا اسناد متعدد و معتبر تاریخی نیز در اختیار جهانیان قرار گرفت، سندی در اثبات حقانیت نام خلیج فارس کشف شد که سندی مقدس و معیاری برای سنجش افرادی است که خود را مسلمان و پیرو پیامبر گرامی اسلام (ص) میدانند.
سخن پیامبر بزرگوار اسلام (ص) مقدسترین سند در اثبات نام خلیج فارس
در کتاب حدیث «مسند ابی یعلی الموصلی البغدادی» مربوط به اهل سنت حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که در آن پیامبر سه بار نام بحر فارس را از زبان مبارک خود جاری ساختهاند و این حدیث در صفحه ۱۱۹ و ۱۲۰ از جزء چهارم کتاب مسند ابی یعلی الموصلی البغدادی آمده است و احمد ابن علی ابن المثنی التمیمی (۲۱۰-۳۰۷ ه. ق) مولف این کتاب نیز از بزرگان علم حدیث نزد اهل سنت است. این کتاب توسط انتشاراتی «دارالثقافة العربیة» در سال ۱۴۱۲ هجری قمری در دمشق به چاپ رسیده است و درباره رویت این حدیث که توسط جابر ابن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم (ص) نقل شده چنین آمده است: حدثنا ابو هشام الرفاعی، حدثنا محمد بن فضیل، حدثنا الولید ابن جمیع، عن ابی سلمه بن عبدالرحمن، عن جابر.
شرح حدیث: روزی پیامبر مکرم اسلام در جمع اصحابشان در خصوص دجال صحبت میفرمایند و نهایتا این گونه بیان میدارند: «…المدینة، ما باب من ابوابها الا ملک مصلت سیفه یمنعه و بمکة مثل ذالک.» ثم قال: «فی بحر فارس، ما هو، فی بحر الروم ما هو. ثلاثا. ثم ضرب بکفه الیمنی علی الیسری. ثلاثا....» که ترجمه آن به این شرح است: در مدینه هیچ دروازهای نیست مگر اینکه فرشتهای در حالی که شمشیرش را بیرون آورده از ورود (دجال) ممانعت کند. سپس پیامبر سه بار گفتند: (دجال) در دریای فارس و در دریای روم نیست و سپس سه بار کف دست راست خود را بر کف دست چپشان زدند و در ذیل صفحه ۱۲۰ این کتاب نیز به صحیح بودن این حدیث با عبارت «رجاله الصحیح» اشاره شده است.
همین حدیث نیز در چاپ جدیدتر این کتاب که در سال ۱۴۲۲ هجری قمری توسط دارالفکر بیروت به چاپ رسیده نیز آمده، که در جلد دوم، صفحه ۲۱۴، ذیل حدیث شماره ۲۱۶۸ قرار دارد و نکته قابل توجه دیگر این است که همین حدیث درجلد اول، صفحه ۲۹۸ و ۲۹۹ از کتاب (حدیث الزهری) نوشته شده توسط ابی الفضل عبید الله ابن عبدالرحمن، متوفی به سال ۳۸۱ هجری قمری نیز آمده است که این کتاب در سال ۱۴۱۸ هجری قمری توسط انتشارات اضواء السلف در شهر ریاض عربستان سعودی به چاپ رسیده است.
این حدیث صحیح در چند کتاب حدیثی اهل سنت آمده که عبارتند از: کتاب «الایماء الی الزوائد الامالی و الاجزاء» و همچنین یکی از سندهای این روایت به صورت تقطیع یافته در کتاب صحیح «سنن ابی داوود السجستانی»، که از جمله کتب صحیح و معتبر حدیثی است، ذکر شده که نشان از اعتبار سندی این روایت دارد.
از سوی دیگر کاوشهای باستانشناسی در شهرهای ساحلی خلیج فارس، فرهنگ، هنر و اقتصاد ایرانیان را در گذشتههای دور بر ما روشن میکند. این تمدن در شمال و جنوب خلیج فارس ریشه داشته و ساکنان کنونی همه بخشها و کرانه و پس کرانههای خلیج فارس، وامدار و میراثدار فرهنگ و تمدن ایرانی هستند. باستانشناسان در جایجای خلیجفارس هرچه بیشتر این کرانهها را کاوش کنند، یادگارهای بیشتری از تمدن و فرهنگ و هنر ایرانی در آن خواهند یافت.
از منظر سیاسی نیز کرانه و پسکرانه این دریا در شمال و جنوب و شرق و غرب از سدههای پیش از میلاد مسیح در اختیار ایرانیان بوده است و کاوشهای باستانشناسی در شهرهای گوناگون در همه کرانه و پسکرانههای خلیج فارس در شمال و جنوب و شرق و غرب گواه این نظریه است.
از دعا برای باران تا بچه دارشدن
زیباییهای خلیج فارس کم نیست؛ اما آنچه بیش از پیش آن را زیبا میکند، فرهنگ و آداب و رسوم این منطقه است؛ به نظر میرسد همزیستی مردمان این منطقه در جوار دریا تا حد زیادی بر روی فرهنگ و آداب و سنن مردم این منطقه تاثیر گذاشته است. با اینکه امروز دیگر مثل گذشته آداب و رسوم کهن این منطقه اجرا نمیشود، اما هنوز هستند کسانی که برای باریدن باران و یا بارور شدن فردی که خواهان بچه است، دعا میکنند. در ادامه به معرفی برخی از این آداب و رسوم میپردازیم:
مراسم «دریا ما بر»
در سواحل دریای پارس، اعتقاد به باروری انسان بر روی دریا، جایگاه ویژهای در فرهنگ دریایی ساکنان آن دارد. در جوامع بشری تشکیل خانواده و تولید نسل از جمله ارزشهای اجتماعی به شمار میرود. نداشتن قدرت باروری نشانه ضعف و ناتوانی آن شخص تلق میشود.
مراسم «دریا ما بر» ریشه در چنین نیازها و خواستههایی دارد. مردم ساحلنشین بندر کنگ برای باروری و تولید نسل از زمانهای دور مراسم «دریا ما بر» را اجرا میکنند و اعتقاد دارند که این آیین نتایج عملی و واقعی دارد. برای انجام این مراسم، زوج جوانی را که پس از چندین سال زندگی مشترک، صاحب فرزند نشده بودند را از دریا میگذراندند، یعنی از بر (خشکی) به بر دیگر میبردند. مثلا آن زوج از بندر کنگ با قایق به جزیره دیگری میروند و چند روزی را در آنجا سپری میکنند و سپس به خانه خود برمیگردند. مدتی بعد از این سفر آنها بچهدار میشدند.
مراسم «چهاردهی»
این مراسم معمولا در کرانههای شمالی خلیج فارس (هرمزگان و بوشهر) زمانی برپا میشد که موعد بازگشت کشتیهای دریانوردان به تاخیر میافتاد. زنان این مراسم را در شب چهاردهم ماه قمری انجام میدادند تا دریانوردانشان هر چه زودتر از سفر به مقصد بازگردند.
شیوه اجرای مراسم به این صورت بود که حدود ۲۰ تا ۳۰ نفر از زنان محله در خانهای اجتماع میکردند و مقداری حنا با گلاب مخلوط کرده و در کاسه چینی بزرگی (۴۰) میریختند. برای متبرکشدن کمی اسپند، سیاهدانه، زاغ و زعفران نیز به آن میافزودند. سپس تمام زنان نیت میکردند و هر یک از زنان انگشتری را در کاسه انداخته و روی کاسه را با دستمال سبز رنگی میپوشاندند. از کودکی چهار و پنج ساله میخواستند تا انگشترهای درون کاسه را به هم بزند. پس از آن زنان به چهار گروه تقسیم میشدند و در چهار گوشه اتاق مینشستند و شعری را میخواندند. اشعار به چهار بخش تقسیم میشد و هر یک از گروهها قسمتی از شعر را میخواندند. اشعاری از سعدی، سید محیا و اشعار عاشقانه در این مراسم خوانده میشود.
مراسم «بارانخواهی»
یکی از رسوم ویژه مردم بندر که سخت به آن پایبند هستند، انجام مراسم «باران خواهی» (قبله دعا رفتن) است. این رسم در هرکدام از شهرهای بندر متفاوت است اما یکی از معروفترین آنها به این شکل است که اگر در فصل باران آسمان بر زمین بخیل شود و از ابر رحمت خداوند قطره بارانی نبارد و «برج قوس» یعنی زمان کشت نیز به پایان نیمه دوم نزدیک شود و باز هم خبری از آمدن باران نشود، دو نفر از زنان محل (و گاهی مردان) آردبیزی (الک یا غربال) را بر میدارند و در حالی که خود را با چادری پوشاندهاند، به در خانهها میروند و در حیاط هر خانه را به صدا در میآورند. صاحب خانه میآید و میگوید کیست؟ آنها تعمدا جواب نمیگویند، اما به جای آن، با چند بار زدن آردبیز خود به آستانه در، صاحب خانه را متوجه میسازند که «آردبیز تک تکی» هستند و چه میخواهند. صاحب خانه نیز آنچه در توان خود دارد در کیسه آنان میریزد، چیزی که به آنها داده میشود شامل گندم و مقدار کمی چای یا شکر است و برنج و پول کمتر در میان است.
بعد از این مرحله، یکسری اشعار محلی برای بارش باران خوانده میشود و با خاتمه این مراسم که آن را «قبله دعا رفتن» مینامند، کسانی که در مراسم حضور داشتند، چشمان خود را به آسمان میدوزند و با امیدواری زیاد در انتظار آمدن باران مینشینند. جالب اینکه، بعد از آن همه تمهیدات و استدعای یاری در پیشگاه خداوند، اگر تصادفا سیلابی درگیرد و احتمال خرابی خانهها رود، در این حالت نیز به منظور بند آوردن باران، واکنشی از خود به درگاه خداوند نشان میدهد که این بار حرکتشان کاملا ریشه در فرهنگ اسلامی دارد و آن، انداختن برگههای قرآن (البته با تکریم خاص) یا مهر نماز بر روی آب و یا ریختن مقداری آرد یا نمک درون آب، در حیاط منزلشان است. مردم انجام این کار را گونهای استغاثه میدانند تا خداوند به رحم آید و باران را بند آورد.
نظر شما