۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۵
کد خبر: ۱۲٬۹۶۶

مسئله امید به شکوفایی مردم

قدرت سازنده خدمت

سعید توتونکار _ روزنامه‌نگار

«دولت سیزدهم از دولت‌هایی بود که از این ظرفیت‌ها خوب استفاده کرد. اگر این دولت ادامه پیدا می‌کرد، بنده احتمال زیاد می‌دهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتا مشکلات اقتصادی حل می‌شد.»

آگاه: او نه عصای موسوی داشت نه دم عیسوی. راهکار او همان بود که در دسترس همگان است؛ اما جز اندکی از آن بهره نمی‌برند. رمز موفقیت شهید ابراهیم رئیسی در واقع بازیابی و بهره‌مندی، از همان اصل اساسی است که امام آن را به کار بست تا طاغوت را براندازد و همان است که با آن دوران‌های سختی چون جنگ تحمیلی از سر گذشت و در چند دهه اخیر غلبه بر اتفاقات بسیار دشوار ناباورانه هموار شد و افتخارات شگفت‌انگیزی به نام ملت ایران در تاریخ ملل ثبت شد و آن چیزی نبود جز به کارگیری منطق انقلاب اسلامی، در مردمی‌سازی قدرت و کشف و استفاده از ظرفیت‌های بسیار ارزشمند گستره سرزمینی ایران و قابلیت‌ها و استعدادهای مردمان آن. مردمی‌سازی قدرت در جمهوری اسلامی ایران یعنی مردمی‌سازی مسئولیت. مسئول مردمی کسی است که مسئولیت را مردمی کند. در واقع می‌توان گفت مردم در جمهوری اسلامی ایران فاعل حکومت‌اند؛ نه عامل آن.
این یعنی طراحی و طی مراحلی در اندیشه مدیریت و اقدام مدیران و مناسب‌سازی ساختارها و سازماندهی‌های کلان که باعث جلب‌اعتماد، اشتیاق و مشارکت مردم در تولید قدرت می‌شود. این نگاه درست در برابر نگاهی قرار دارد که منبع قدرت را از بیرون و وارداتی می‌داند. قدرت وارداتی کالایی مصرفی خواهد بود که هر چه بیشتر باشد، وابستگی را تشدید خواهد کرد. همان‌طور که درباره امنیت گفته می‌شود، قدرت نیز خریدنی نیست. اگر ما خودآگاهی و خودانگیختگی لازم برای فهم و ایجاد و به کارگیری قدرت را نداشته باشیم، هیچگاه دیگران حتی در برابر هزینه‌های گزاف آن را به ما واگذار نخواهند کرد. تمنای جلب حمایت و کسب قدرت از خارج از مرزها و بیرون از اراده مردم، مساوی با فقر و شکست زیربنایی و راهبردی کشور خواهد شد. آنچه که در قبال قدرت وارداتی پرداخت می‌شود، امکان‌های تشخص و استقلال و عزت ملی است.
مسئولی که چشم‌انتظار پشتیبانی انباره قدرت خارجی باشد، به‌تدریج منابع خام تولید مؤلفه‌های قدرت در داخل را صادر می‌کند تا به‌زعم خود قدرت آسان و آماده به دست آورد. در ابتدا به نظر می‌رسد که راه چندصدساله یک‌شبه طی شده اما هر چه بگذرد نشانه‌های ضعف درونی و سستی بنیادین و پوچی بنای قدرت وارداتی بیشتر آشکار خواهد شد.
تبارشناسی منبع تولید قدرت در انقلاب اسلامی به سنت اصیل ایرانی و انسانی خودسازی باز می‌گردد. امام خمینی که رضوان و رحمت بی‌کران الهی نصیب او باد، مسیر رشد و شکوفایی و پیشرفت را نه در زینت‌های جعلی و نوسازی‌های نمادین و توسعه ساختگی که در منطق خودسازی جستجو می‌کردند. البته خودسازی مورد نظر امام خمینی (قدس الله نفسه الزکیه) خودسازی فعال و فرارونده بود و نه مانند برخی شیوه‌های منحط و منحرف یا ضعیف و فروکاهنده، خودسازی منفعل. خودسازی زنده، زاینده و فزاینده رهبر کبیر انقلاب به‌هیچ‌وجه منزوی و فارغ از میدان‌های اجتماعی و سیاسی داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی نبود. آن مرد عظیم و عزیز و آن الگوی ناب و برجسته، خودسازی را روندی زندگی‌ساز و خلاق و آفریننده می‌دانست که مأموریت دارد زیست اسلامی را از گوشه‌های نمور و تاریک عزلت و کناره‌گیری اندیشه‌های متحجر و استعمارزده به متن جامعه و میانه معرکه حوادث بکشاند و به دنبال تهیه و ارائه نسخه متعالی طراحی و اداره نظامات اجتماعی و تکامل عملی آن در جامعه بپردازد. همین رویکرد باعث شد تا دایره معنی‌داری و معنی‌بخشی منطق خودسازی که از گران‌بهاترین میراث معنوی و فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، گسترش یابد و شیوه متمایز و بلکه منحصربه‌فرد آن موج‌های خلاقیت و آفرینندگی حیات انسانی را از قلب امام خمینی به تمام ایران و سپس منطقه و حتی اقصی‌نقاط جهان منتشر و منتقل کند. با این مقدمه باید گفت خودسازی در گستره اجتماعی و الگوی مردمی آن یعنی برآوردن مردم در عرصه تولید و به‌کارگیری قدرت و مردمی‌کردن مسئولیت و اداره ملک و مملکت.
در منطق خودسازی فعال، ارتباط انسان با خدا و اخلاص در افکار و رفتار و گفتار و یافتن ظرفیت‌های ودیعه نهاده شده در «خود» اصلی‌ترین عامل تولید قوت و قدرت و اقتدار است. پس خودسازی از این منظر مقدمه جامعه‌پردازی و نقطه عزیمت به‌سوی تمدن‌سازی است. زیرا حیات با تمام صفات سازنده و فزاینده آن ریشه در قلب باورمند و همت بلند انسان دارد و صورت‌های درست و اصیل عینی و بیرونی و عملی زندگی لاجرم باید نسبتی با فطرت الهی و وجدان قلبی داشته باشد. اعتماد به انتخاب خداوند و پذیرش مأموریت و مسئولیت الهی اساس حرکت در مسیر خودسازی است. یافتن چیستی و چرایی جهان از دریچه حیات انسانی و به‌کارگیری آن در راستای کمال بشری و تکامل انسانی.
پذیرش این معنی که خداوند منبع تمام فیوضات و مبدا توزیع تمام صفات است از یک‌سو، و اینکه انسان نقطه کانونی دریافت و انتشار این صفات در جهان است، از سوی دیگر باعث می‌شود اهمیت خودسازی و نحوه شناخت آن روشن شود. خودسازی درست در نقطه مقابل خودخواهی قرار دارد. هر چه انسان در منطق خودسازی به دنبال عمومی‌سازی صفات سازنده و برآورنده جامعه است، در خودخواهی، منطق انباشت و احتکار فرصت، حکومت می‌کند. هر چقدر خودسازی بر مسئله حیات و امر حیاتی تکیه دارد، خودخواهی بر شیءانگاری و سازوکار مادی وابسته است. در همین‌جا می‌توان به تفاوت اجتماعات فطری مبتنی بر منطق خودسازی با اجتماعات مادی و غریزی بریده از فطرت بر اساس خودخواهی نیز اشاره کرد. جامعه مبتنی بر خودسازی پایه و اساس مناسبات خویش را از محبت اجتماعی شده و ترویج و تشدید و تعمیق آن در میان مردم تا سر حد ولایت و ایجاد اتحاد قلبی و نسبت خودمانی گسترده، اتخاذ می‌کند. لذا بسیاری مردم از یک‌سو و همگرایی و یکپارچگی و همدلی آنان، از سوی دیگر جز لوازم ذاتی آن است. هر چه گنجایش محبت در جامعه بیشتر، جامعه مبتنی بر خودسازی فعال موفق‌تر و قوی‌تر و کارآمدتر.
اما جامعه مبتنی بر تضادهای غریزی و رقابت‌های مادی، جامعه را فضای فراهم‌تر و بزرگ‌تری برای برآوردن خودخواهی‌ها و استبدادهای خرد و کلان می‌بیند و به دنبال توافقی بیرونی و تحمیلی و ناگزیر برای حفظ نظم شکننده و متزلزل حداقلی است. در اینجا همه ابزارها بر اساس نگرانی‌های به حق مردم و حکومت در برابر تهدیدهای غریزی بشری طراحی خواهد شد. ابزارهایی که حتی گاه بدون درنظرگرفتن شأن انسان، او را به بند محدودیت‌های خود می‌کشد. لذا خودسازی یعنی کشف صفات الهی در قلب خویشتن و عمومی‌کردن آن در جامعه. فرآیند تبدیل قدرت برآمده از طهارت و تزکیه نفسانی و تجلی و تقویت روحانی و تسری آن به نظامات اجتماعی هدفی بود که در مسیر خود، انقلاب اسلامی ایران را رقم زد. با این مقدمه چه کسانی می‌توانند در مسیر انقلاب اسلامی ایران و منطق مبارزه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) موفق عمل کنند؟! پاسخ روشن و روان به این سوال همان چیزی است که شهید رئیسی را در سپهر مسئولیت برجسته ساخت. خودسازی همواره و نوشونده که در مسیر خود، مردم را در دایره اعتماد و اتکا خویش می‌گیرد و خودسازی ملی و مردمی را سرعت می‌بخشد. باور به معجزه قدرت خودمانی‌ها یعنی احیا و اکرام و اعتزاز و اقتدار مردم.
جناب حجت‌الاسلام رئیسی به شهادت همه دوستان و حتی مخالفان سیاسی اما منصف، همواره دغدغه خودسازی فعال و پیش‌رونده داشت. خودسازی‌های منفعل همواره فضای اقدام را به مستکبران می‌دهند، اما در خودسازی فعال، به میدان کشیدن ظرفیت حیاتی مردم با جلب‌اعتماد عملی و اطمینان قلبی شکل می‌گیرد.
شهید رئیسی بنای دولت خود را بر تقویت ارتباط بین تولید قدرت و قبول مسئولیت گذاشته بود. او توانست با تقویت معنوی و التفاتات روحانی، خویش را از نقطه کانونی تنش‌های تحمیلی بیرون بکشد و تمام تلاش خود را صرف دوستی و صمیمیت و همگرایی و همدلی بین نظام و دولت؛ دولت و سایر قوا و مسئولان و مردم کند. موقعیت‌های زیادی برای گله‌گذاری و شکایت و جبران ناهمراهی‌ها و ناسازگاری‌ها در اختیار داشت؛ اما او برای خودنمایی و خودستایی و خودخواهی نمی‌جنگید. تمام مجاهدت خالصانه او در راه تقویت مردم متمرکز شده بود. شهید رئیسی عزیز معتقد بود بهترین سرمایه‌گذاری در کشور، جلب‌اعتماد مردم و به صحنه آوردن آنان و سپردن امور کشور به ایشان است. لذا در این مسیر سعی بلیغ داشت تا تمام موانع را برطرف کند و فضا را مهیا کند. زیرا اگر موانع پیش روی رشد و توسعه مردم زنده و بالنده ایران برداشته شود و بیراهه‌ها و رهزنی‌های دشمنان مسدود و مهار گردد، خود مردم با خلاقیت و هنر آفرینش خود می‌توانند منابع عظیم تولید قدرت در کشور باشند به‌طوری‌که خود و محیط پیرامونی منطقه‌ای و سیاسی و فرهنگی ایران عزتمند نیز از بهره‌های فراوان آن سرشار گردند.
لذا شهید ابراهیم رئیسی با همتی خستگی‌ناپذیر و پشتکاری مثال‌زدنی، همواره سعی می‌کرد، شکاف‌ها و فاصله‌ها را با تلاش مضاعف خود پر کند و نارسایی‌ها و ضعف‌ها را با پیگیری‌های بی‌نظیرش جبران کند. او تمام امکانات ریاست‌جمهوری را در خدمت جمهور قرار داده بود و هیچ شأن ممتاز و موقعیت مجزایی را برای خود نمی‌خواست. تمام توان خود را در جریان اراده ملت پیاده کرد و تا آخرین لحظه و آخرین نفس به معنی واقعی کلمه برای مردم جهاد کرد تا اینکه در این راه کشته شد. اکرام مردم و احترام به آنان و جلب‌اعتماد ملت و در صحنه نگه‌داشتن آنان هدف بزرگ و برنامه مدیریتی این مرد بزرگ بود. انتظار طبیعی و منطقی این بود که اگر زمان مهلت می‌داد، شیوه شهید رئیسی در جلب مشارکت و همدلی و همراهی مردم در تولید و بهره‌برداری از قدرت می‌توانست بزرگ‌ترین مشکلات را از سر راه ملت بردارد و همچنان که در تجربه‌های معجزه‌گون تاریخ انقلاب شاهد بودیم، پیروزی‌های غیرقابل‌باور را رقم بزند. مشارکت مردم درست نقطه ارتقای تصاعدی قدرت ایران است. ورود مردم به صحنه، همان موقعیت فتح و ظفر برای ملت و مملکت ایران است. حضور مردم در صحنه خودسازی ملی از یک‌سو، کمک و یاری خداوند را جلب خواهد کرد و از یک‌سو، دشمنان را نگران و و حشت‌زده و محتاط خواهد کرد. هر گاه مردم ایران حضور خود در صحنه را به اثبات رساندند، تهدیدها قبل از اینکه از روی کاغذها برآیند و تبدیل به ساز و کار عملیاتی در صحنه شوند، به پوشه‌های بایگانی سپرده شده‌اند و شهید رئیسی سعی می‌کرد با ندیدن خود و برآوردن مردم، این اقدام اساسی و عزت‌آفرین را به سرانجام برساند.
رحمت و درود بیکران خداوند بر روح بلند آن مرد به‌یادماندنی؛ شهید خدمت حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.