آگاه: سامان پارسانیان، فعال سیاسی اصولگرا و عضو جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، در یادداشتی به تحولات اخیر منطقه و روند مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا پرداخته است. در ادامه متن کامل این یادداشت که نخست در خبرگزاری مهر منتشر شده است را میخوانید:
در جغرافیایی که جنگ، ترور و دخالت بیگانگان یک واقعیت دائمی است. دیپلماسیِ بیپشتوانه راه به جایی نمیبرد. تنها ملتهایی باقی میمانند که در کنار مذاکره، قدرت موشکی- پهپادی و بازدارندگی واقعی دارند.
خاورمیانه جای سادهلوحی نیست. هر قدم بدون اقتدار، گامی بهسوی عقبنشینی و تهدید است. بازگشت ترامپ و تقویت اتحاد خلیج فارس با آمریکا، تهدیدی برای ایران یا فرصتی برای استراتژی مقاومت؟
با بازگشت دونالد ترامپ به منطقه و سیاستهای پررنگتر آمریکا در حمایت از کشورهای حوزه خلیجفارس، تحولات سیاسی-امنیتی خاورمیانه وارد فاز جدیدی شده است. این بازگشت نه تنها نشاندهنده تمایل این کشور به افزایش نفوذ نظامی و سیاسی در منطقه است، بلکه مهر تاییدی است بر اهمیت استراتژیک خلیجفارس و همراهی بیچون و چرای کشورهای این حوزه با سیاستهای واشنگتن. اتحاد آشکار کشورهای خلیجفارس با آمریکا در قالب پیمانهای نظامی و اقتصادی، نشانهای روشن از تلاش برای ایجاد جبههای متحد علیه نفوذ روزافزون ایران است. این همکاری بهرغم اختلافات ظاهری میان این کشورها، به دلیل ترس از قدرت ایران و تاثیرگذاری آن بر معادلات منطقهای است که به سرعت پیوندها را مستحکم کرده است. اما برای ایران این تهدیدات باید به فرصتی استراتژیک بدل شود. ایران که در یک جهنم پیچیده و پرآشوب به نام خاورمیانه قرار دارد، با درک عمیق از این همپیمانیها باید استراتژیهای خود را به گونهای تعریف کند که نه تنها در برابر فشارها آسیبپذیر نباشد، بلکه بتواند از ضعفها و تناقضات درونی این اتحاد بهره ببرد.
مذاکرات غیرمستقیم؛ بازی دیپلماسی یا تاکتیک فشار؟
مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در دوره کنونی، بخشی از یک بازی پیچیده و چندلایه است. این مذاکرات بههیچوجه به معنای عقبنشینی یا تسلیم نیست، بلکه تاکتیکی برای مدیریت فشارها بهمنظور تقویت موقعیت داخلی و منطقهای ایران است. ایران با دقت تمام خطوط قرمز خود را حفظ کرده و اجازه نمیدهد در هیچ زمینهای بهخصوص موضوع غنیسازی، تحتفشار قرار گیرد. این مقاومت نشاندهنده درک عمیق از ماهیت مذاکرات است، مذاکرات برای مذاکره نیست بلکه برای کسب امتیاز در عرصه میدانی و سیاسی است. باتوجهبه روند مذاکرات، ایران با هوشمندی تلاش میکند تا ضمن حفظ استقلال و توان هستهای خود از فرصتها برای کاهش تحریمها و تقویت اقتصاد بهره ببرد اما هرگز حاضر نیست که این خطوط را فدای مصالح کوتاهمدت کند. این سیاست نشان میدهد که ایران خود را نه یک بازیگر ضعیف در برابر ابرقدرتها، بلکه یک بازیگر مقتدر و مقتدر در میادین بینالمللی میداند.
راهبرد استراتژیک ایران؛ قدرت تسلیحاتی، سلاح هستهای و دیپلماسی مقاومت
اصلیترین درس آسیای غربی این است که دیپلماسی صرف گفتوگوهای صرفا سیاسی برای تضمین امنیت و منافع ملی کافی نیست. در منطقهای که ناآرامیها، تهدیدها و جنگهای فرسایشی به یک واقعیت غیرقابلانکار تبدیل شده است، قدرت تسلیحاتی و بهویژه دستیابی به سلاحهای هستهای نهتنها یک گزینه، بلکه یک ضرورت استراتژیک و حیاتی است.
ایران اگر در قاره اروپا، آسیای شرقی، آفریقا، آمریکای شمالی و جنوبی واقع میشد، شاید میتوانست بهتدریج اول روی دیپلماسی حساب باز کند اما در خاورمیانه، جایی که دشمنان هر روز در کمین نفوذ و فشار هستند و همچنین پایگاههای گروهکهای تروریستی در غرب و شرق کشور توسط حامیان آنها فعالیت دارند، میتوان قطع بهیقین گفت که تنها راه بازدارندگی واقعی برای این مهم، قویبودن نظامی و تسلیحاتی است.دستیابی به توان هستهای، علاوه بر تضمین بازدارندگی، پیامی قوی به جهان ارسال میکند که ایران از حقوق و منافع خود نخواهد گذشت. این توانمندی امنیتی باعث میشود هیچ قدرتی جرات حمله یا اعمال فشارهای غیرمنصفانه را نداشته باشد و از سوی دیگر، چانهزنیهای دیپلماتیک را در موقعیتی قدرتمند به پیش ببرد. همزمان دیپلماسی ایران باید در چارچوب مقاومت فعال و هوشمند باشد که با حفظ خطوط قرمز، منافع ملی را به نحوی به دنیا نشان دهد که توافقها تنها زمانی ارزشمند خواهند بود که قدرت ایران را تحکیم کنند، نه تضعیف.
دیپلماسی عزتمندانه در کنار اقتدار میدانی
ایران مقتدر، منطقهای باثباتتر و جهانی عادلانهتر تحولات اخیر منطقه و بازگشت دونالد جان ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده آمریکا، اتحاد کشورهای حوزه خلیجفارس با این کشور و مذاکرات غیرمستقیم تهران- واشنگتن همگی شاخصهایی از یک تقابل بلندمدت و راهبردی هستند. ایران با درایت و هوشمندی، در عین حفظ اقتدار میدانی و تسلیحاتی، دیپلماسی عزتمندانه را ادامه میدهد و خطوط قرمز خود را در زمینه هستهای و امنیتی بههیچوجه و با هر قیمتی زیر پا نمیگذارد. تنها راه عبور موفقیتآمیز از این معبر پرخطر، تقویت توان دفاعی و تسلیحاتی بهویژه دستیابی به سلاح هستهای، همراه با دیپلماسی مبتنی بر مقاومت فعال است. این راهبرد، تضمینکننده بقای ایران در جهنمی به نام خاورمیانه و الگویی برای همه ملتهایی است که میخواهند در برابر زورگویی قدرتهای بزرگ ایستادگی کنند. ایران امروز نه فقط کشوری است که میخواهد مذاکره کند، بلکه کشوری است که برای بقا و عزت ملیاش قوی، هوشمند و شکستناپذیر وارد عرصه سیاسی و نظامی شده است.
نظر شما