۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۵
کد خبر: ۱۴٬۵۱۹

تاریخ ملت‌ها را نه فقط با فتوحات و فرمانروایی‌ها بلکه با لحظاتی می‌سنجند که در آن، ملت چون یک تن واحد در برابر تهدید ایستاده و از خویشتن دفاع کرده است. آنجا که کینه‌ها کنار گذاشته می‌شود، اختلافات رنگ می‌بازد و «ما» بر فراز هر «من» یا «او» قرار می‌گیرد، آنجا قلمرو هویت شکل می‌گیرد. در جنگ ۱۲ روزه، با همه شدت آنچه بر ملت ایران گذشت، با همه طراحی‌های پیچیده عملیات روانی و شکاف‌اندازی دشمنان و با همه فشارهای بیرونی و اختلالات درونی، یک واقعیت بیش از هر چیز رخ نمود: مردم ایران هنوز می‌توانند متحد شوند؛ اگر تهدید واقعی باشد و روایتِ وطن و ایمان روشن.

ملت واحد در آتش تفرقه‌افکنان

آگاه: انسجام اجتماعی، در این میدان نه شعاری دولتی بود و نه اتفاقی تصادفی. یک پدیده عمیق، خودجوش و اصیل بود؛ ریشه در ناخودآگاه تاریخی و روان جمعی ملتی داشت که هرچند در روزمره خود پراکنده، خسته یا حتی معترض است، اما در لحظه بحران به درخت تنومند و واحدی بدل می‌شود که هیچ طوفانی را یارای شکستن آن نیست.
در آن روزهای التهاب، رسانه‌های معاند با دقت و مهارت، سعی داشتند جامعه ایرانی را دوپاره نشان دهند: مردم در برابر نظام، جوانان در برابر ارزش‌ها، زنان در برابر سنت‌ها، اقوام در برابر ملت، نخبگان در برابر مردم. اما در عمل، درست برعکس این تصویر، صحنه‌هایی شکل گرفت که نشان داد هویت ملی - اسلامی هنوز زنده، جاری و اصیل است. از پویش‌های خودجوش حمایتی در میان جوانان گرفته تا نامه‌های سرگشاده نخبگان علمی و بیانیه‌های گروه‌های هنری، از مشارکت اقوام و اقلیت‌ها در کمک‌رسانی تا نمایش پرچم ایران در دست کودکان محله‌های جنوبی تهران و زاهدان و کردستان و اهواز، همه نشان از بازتولید یک «ما» جمعی داشت؛ ما، یعنی ملت ایران.
علت این انسجام چه بود؟ پاسخ را باید در دو سطح جست‌وجو کرد.

ملت واحد در آتش تفرقه‌افکنان
نخست، در سطح روان‌شناسی جمعی: جامعه ایرانی، با همه فراز و فرودهای سیاسی و اقتصادی، هنوز به‌طور غریزی دریافته است که تضعیف هویت ملی و تخریب تصویر ایران، حتی اگر از سوی منتقدان داخلی نیز بعضا هم‌صدا شود، در نهایت به سود دشمنی است که موجودیت و کرامت این ملت را نشانه رفته است. مردم فهمیده‌اند که تردید در اصل حتی به قصد اصلاح، در لحظه خطر می‌تواند به فاجعه‌ای ملی بدل شود.
دوم در سطح فرهنگی - تمدنی: هویت ایرانی برخلاف هویت‌های مصنوع یا قوم‌محور، از ابتدا «ترکیبی، تلفیقی و جامع‌نگر» بوده است. ایرانی مسلمان می‌تواند فارس باشد یا لر، بلوچ یا آذری، عرب یا کرد اما همگی در یک منظومه‌ معنایی تنفس می‌کنند: اسلام، عدالت، غیرت، مقاومت، ایمان به آینده. این ویژگی بی‌نظیر در لحظه بحران، تبدیل به نیروی پیوند اجتماعی می‌شود؛ جایی که در غرب، بحران به فروپاشی اجتماعی می‌انجامد، در ایران به بازسازی وحدت می‌رسد.
همین انسجام، زمینه‌ساز یک پدیده مهم دیگر شد: بازتولید هویت. اما این‌بار نه در شعارهای رسمی یا اسناد بالادستی، بلکه در بستر تجربه زیسته مردم. در هر کوچه‌ای که پرچم برافراشته شد، در هر مدرسه‌ای که دانش‌آموزان یکدل سرود ملی خواندند، در هر خانواده‌ای که پدر و مادر جنگ را برای فرزند خود معنا کردند، هویت دوباره زاده شد؛ این‌بار از دل واقعیت، نه قالب‌های فرمایشی.
جنگ ۱۲ روزه، در این معنا نقش یک «مکتب هویت‌ساز» را ایفا کرد. درس‌هایی که در آن آموخته شد نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح شخصی نیز اثرگذار بود. جوانانی که پیشتر شاید به سردی نسبت به شعارهای رسمی می‌نگریستند، ناگاه در خود حس کردند که ایران چیزی فراتر از دولت و حکومت است. ایران، هویت، تبار، فرهنگ، خانواده، خاطره، زبان و آینده است. این درک اگر مستند شود، اگر روایت شود، اگر تبدیل به گفتمان عمومی شود، می‌تواند چراغ راه نسل‌ها باشد.
با این حال حفظ این انسجام و بازتولید، نیازمند «استمرار» است. تداوم این روح جمعی، تنها در صورتی ممکن است که در رفتار نهادهای رسمی، صداقت، عدالت، شفافیت و احترام به کرامت مردم دیده شود. در غیر این صورت، تجربه انسجام، تنها به یک لحظه عاطفی بدل خواهد شد که به‌سرعت جای خود را به سرخوردگی می‌دهد. ازاین‌رو لازم است اقداماتی عاجل و دقیق در دستور کار قرار گیرد:
۱. مستندسازی تجربه همدلی ملی در جنگ ۱۲ روزه به‌عنوان گنجینه‌ای فرهنگی - اجتماعی؛ نه صرفا برای آرشیو، بلکه برای تولید محتوای آموزشی، هنری و رسانه‌ای.
۲. تحلیل علمی مکانیسم‌های انسجام اجتماعی در بحران‌های اخیر و استخراج مدل ایرانی آن برای آموزش به مدیران، معلمان و برنامه‌ریزان.
۳. تشکیل نهادهای مردمی گفت‌وگو و انسجام در سطح محلی؛ برای تداوم همدلی و کاهش تنش‌های هویتی.
۴. بازبینی در روایت‌های رسمی هویت ملی با تکیه بر زبان مردم، تجربه واقعی و مشارکت بدنه جامعه.
هویت نه در انبار شعارها، بلکه در میدان تجربه‌ها زنده می‌ماند. ملت ایران با همه دردهایش نشان داده است که در لحظه آزمون، از درون بحران، هویت خویش را بیرون می‌کشد، غبار می‌زداید و آن را چون پرچمی به دست نسل‌های بعد می‌سپارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.