۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۸
کد خبر: ۱۴٬۵۲۰

چگونه می‌توان از دل بحران، هویت ساخت؟

بازسازی هویت در آتش بحران

حجت‌الاسلام دکتر محمدعلی رنجبر ـ عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم

هویت ملی و دینی یک ملت، فقط یک باور فرهنگی یا یک عنصر روان‌شناختی نیست؛ بلکه زیرساخت اصلی تمدن‌سازی و بستر پایداری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.

بازسازی هویت در آتش بحران

آگاه: ملت‌هایی که در لحظات بحران، بتوانند هویت خود را بازسازی یا بازآفرینی کنند، نه‌تنها از فروپاشی نجات می‌یابند بلکه برای جهش‌های تمدنی آماده می‌شوند. دقیقا به همین دلیل دشمنان ملت‌ها - پیش از حمله نظامی یا تحریم اقتصادی - نخست به سراغ «هویت» آنها می‌روند.

بازسازی هویت در آتش بحران

 تجربه جنگ ۱۲ روزه: بحران یا فرصت؟
جنگ ۱۲ روزه اخیر، فقط یک تقابل نظامی نبود؛ یک لحظه راهبردی برای سنجش و احیای هویت ملی - اسلامی ما بود.
در دل آشفتگی جهانی، فشار رسانه‌ای، تهدیدهای آشکار و عملیات روانی، مردم ایران - فارغ از تفاوت‌های سیاسی، قومی و نسلی - واکنشی همدلانه و پرمعنا نشان دادند. این واکنش فقط حمایت از فلسطین نبود؛ بلکه بازتابی از «خودِ تاریخی و تمدنی ما» بود. از دل بحران تصویری از خویشتن ملی ما سر برآورد که هم مقاوم بود، هم اخلاقی، هم دین‌دار، هم ایرانی.
برای پاسخ به این پرسش، باید از تجربه جنگ ۱۲ روزه عبور کرده و به الگوی کلان‌تری از هویت‌سازی در دل بحران دست یابیم.

۱. بازسازی هویت یعنی بازسازی روایت
در جامعه شبکه‌ای شده امروز، هویت دیگر فقط از راه سنت، نهاد یا آموزش شکل نمی‌گیرد؛ بلکه از طریق روایت‌های جمعی، بازنشرهای شبکه‌ای و تجربیات زیسته‌ای که به زبان رسانه درآمده‌اند، بازتولید می‌شود. بحران اگر به‌درستی روایت شود، می‌تواند لحظه‌ای باشد برای شکل‌گیری داستان مشترک یک ملت: داستانِ درد، پایداری، ایستادگی و کرامت.

۲. بحران، بستر بروز انسجام پنهان
بحران‌ها فضاهایی هستند که روابط سطحی شکسته می‌شوند و ریشه‌های عمیق‌تری از وحدت آشکار می‌شود. در بحران است که مشخص می‌شود چه ارزش‌هایی واقعا ملت را به هم پیوند می‌دهد. بحران‌های درست روایت‌شده، فرصت‌هایی برای آشکارسازی «چسب اجتماعی پنهان» هستند؛ ارزش‌هایی چون عدالت‌خواهی، نفرت از ظلم، غیرت دینی، ریشه‌های تاریخی.

۳. بحران، لحظه صداقت‌سنجی نخبگان است
مردم در شرایط عادی به نخبگان بی‌تفاوت‌اند؛ اما در بحران به آنها نگاه می‌کنند. واکنش نخبگان به بحران‌ها، خود تبدیل به یک مولفه هویتی برای نسل آینده می‌شود. در بحران اگر روشنفکر، عالم دینی، مسئول سیاسی یا چهره هنری نقش تمدنی ایفا کند، بخشی از هویت ملت آینده خواهد شد. اما اگر سکوت یا خیانت کند، موجب فروپاشی هویت جمعی می‌شود.

۴. از حافظه بحران، فرهنگ بسازیم
تجربه بحران باید در حافظه جمعی بماند، نه فقط به شکل شعار بلکه در قالب فرهنگ و هنر و آموزش. سینما، کتاب، شعر، بازی‌های رایانه‌ای، نهادهای آموزشی، آیین‌ها و حتی تقویم‌ها باید تجربه بحران را به یک منبع هویتی تبدیل کنند. اگر خاطره جمعی از جنگ ۱۲ روزه فقط در چند توییت و تیتر خبری باقی بماند، از بین می‌رود. اما اگر به میراث فرهنگی تبدیل شود، نسل آینده خواهد فهمید که در این بحران ما چه کسانی بودیم.

الزامات راهبردی بازآفرینی هویت از دل بحران
برای آنکه بحران‌ها به منبع هویت‌ساز تبدیل شوند، باید پنج گام کلیدی را در ساحت نظام فرهنگی و سیاسی دنبال کرد:

گام‌های اقدام راهبردی
۱. تولید روایت ملی از بحران، فراتر از جناح‌بندی‌ها
۲. استفاده از هنر، ادبیات و رسانه برای تثبیت حافظه جمعی
۳. پیونددادن بحران به ارزش‌های اخلاقی و تاریخی ملت
۴. ارتقای سواد رسانه‌ای برای فهم روایت‌های تحریف‌شده دشمن
۵. نقش‌آفرینی فعال نخبگان فرهنگی، دینی و دانشگاهی در تولید معنا.
بحران‌ها اگر به‌درستی دیده و روایت شوند، به‌جای فروپاشی می‌توانند موتور بازسازی هویت باشند. ملت‌هایی که می‌دانند چگونه از دل زخم‌ها، معنا، روایت و امید بسازند، همان‌هایی‌اند که تمدن آینده را خواهند ساخت. ما اکنون بر سر دو راهی‌ایم: یا بحران‌ها را فراموش کنیم و هویت‌مان را در هیاهوها از دست بدهیم یا از دل بحران داستانی از ایمان، ایستادگی و ایرانی‌بودن بسازیم که نسل آینده با آن زندگی کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.