آگاه: سفر اخیر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران به چین برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای در تیانجین، نقطه عطفی در دیپلماسی منطقهای ایران بود. این سفر نهتنها نخستین دیدار رسمی او از پکن بهشمار میرفت، بلکه فرصتی ایجاد کرد تا تهران باردیگر جایگاه خود را در معادلات کلان اوراسیا تثبیت کند.
فراتر از یک اجلاس معمولی
اجلاس شانگهای (۳۱ اوت تا سه سپتامبر ۲۰۲۵) با حضور رهبران قدرتمند منطقه ازجمله شی جینپینگ، ولادیمیر پوتین و نارندرا مودی برگزار شد و بیش از ۲۴ سند در حوزه امنیت، اقتصاد و مبارزه با تهدیدهای فراملی به تصویب رسید. در این میان، سخنرانی پزشکیان توجه ویژهای را جلب کرد؛ او سازمان را بستری برای مقابله با یکجانبهگرایی معرفی کرد و خواستار گامهای عملی برای صلح منطقه شد.
دیدارهای حاشیهای نیز اهمیت زیادی داشت. گفتوگوی طولانی با پوتین - که چهار ساعت به طول انجامید - نشان از عمق راهبردی روابط تهران و مسکو داشت؛ از همکاریهای دفاعی گرفته تا اجرای پیمان جامع دو کشور. دیدار با شیجینپینگ نیز بر تداوم اجرای توافقهای پیشین و تقویت نقش چین بهعنوان شریک اقتصادی کلیدی ایران متمرکز بود. در سطح چندجانبه، ایران به همراه چین و روسیه بیانیهای مشترک صادر کرد که در آن، فعالسازی مکانیسم ماشه توسط اروپا «بیاساس و سیاسی» توصیف شد. این موضع، حمایت دیپلماتیک شرق از ایران را تقویت کرد. افزون بر این قطعنامه پایانی اجلاس، حمله اسرائیل به ایران را محکوم کرد و حمایت جمعی از امنیت ایران را به نمایش گذاشت.
جایگاه چین و روسیه
امروز روابط ایران با چین و روسیه را میتوان ستون اصلی دیپلماسی شرقی کشور دانست. روسیه، بهویژه پس از امضای پیمان جامع ژانویه ۲۰۲۵، تهران را بازیگری کلیدی در مسیرهای انرژی و ژئوپلیتیک میبیند. چین نیز با سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی و خرید بخش عمدهای از نفت ایران، به شریک اقتصادی اول تهران بدل شده است.با این حال، این روابط بیش از آنکه بر ارزشهای مشترک استوار باشند، جنبهای معاملهمحور دارند. همین امر سبب میشود که چین در مواجهه با تحریمها با احتیاط عمل کند و روسیه نیز منافع خود را در اولویت قراردهد. به همین دلیل، ایران باید در کنار بهرهگیری از این فرصتها، مراقب وابستگی بیش از حد به شرق باشد و کانالهای گفتوگو با غرب را نیز باز نگه دارد.
اوراسیا: فراتر از انرژی، بهسوی دیجیتال
نکتهای که کمتر در تحلیلها به آن توجه میشود، بُعد فناورانه همکاریهای اوراسیاست. امروز، با رشد هوشمصنوعی و فناوریهای کوآنتومی، چین، روسیه و ایران میتوانند یک اکوسیستم دیجیتال مستقل از غرب ایجاد کنند. چین سرمایهگذار اصلی، روسیه بازیگر امنیت سایبری و ایران با موقعیت جغرافیایی و نیروی انسانی متخصص، ظرفیت شکلدهی به چیزی شبیه «کمربند دیجیتال اوراسیا» را دارند. چنین ساختاری نهتنها مسیر دادهها را از کانالهای غربی جدا میکند، بلکه میتواند بستر توسعه ابزارهای پیشبینی بحران و مدیریت هوشمند تحریمها باشد. به بیان دیگر در آینده، رقابت قدرتها تنها بر سر انرژی یا امنیت نخواهد بود؛ بلکه «چندقطبی دیجیتال» نیز به صحنه میآید و ایران در صورت سرمایهگذاری درست میتواند نقش مهمی در آن ایفا کند.
جمعبندی
سفر پزشکیان به چین نشان داد که ایران در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان عضو فعال سازمان همکاری شانگهای است. حمایت دیپلماتیک شرق، فرصتهای اقتصادی و همکاریهای امنیتی ازجمله دستاوردهای ملموس این سفر بود.
با این حال، نباید روابط با چین و روسیه به تنها مسیر ارتباطی ایران تبدیل شود. تجربه تاریخی «نه شرقی، نه غربی»، نشان داد که سیاستهای تکبعدی نمیتواند پاسخگوی تحولات پرشتاب جهانی باشد. در عصر جهانیشدن ارتباطات، آنچه اهمیت دارد «موازنه مثبت» است؛ یعنی تعامل متوازن و هوشمندانه با شرق و غرب، بر پایه منافع ملی ایران.
چنین رویکردی هم به تهران امکان میدهد از فرصتهای اوراسیا برای ایفای نقشمحوری در نظام چندقطبی بهره گیرد و هم ظرفیتهای گفتوگو با غرب را برای کاستن از فشارها و گشودن مسیرهای جدید حفظ کند. تنها در این صورت است که ایران میتواند از موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود بیشترین بهره را ببرد و بهجای انتخاب میان شرق و غرب، بازیگری فعال و متوازن در هر دو عرصه داشته باشد.
نظر شما