آگاه: این شکاف عظیم، پیامدهای ویرانگری برای ورزش کشور دارد. نخست آن که بسیاری از استعدادهای درخشان در رشتههای غیرفوتبال، به دلیل نبود کمترین امکانات و حمایتهای مالی، هرگز شناسایی نمیشوند یا مجال شکوفایی نمییابند. دوم آن که این نابرابری، انگیزه نسل جوان را برای گرایش به رشتههای کمتر برخوردار از بین میبرد و در بلندمدت، بنیان این ورزشها را سست میکند. سوم و مهمتر این که این رویکرد، ورزش کشور را تکبعدی میکند و باعث میشود افتخارات آتی ایران در رویدادهای مهمی مانند المپیک، با خطر جدی مواجه شود. ریشه این معضل را باید در یک نظام تصمیمگیری و بودجهریزی ناکارآمد جستوجو کرد. در بسیاری از موارد، باشگاههای فوتبال با اتکا به بودجههای دولتی یا حمایت نهادهای عمومی اداره میشوند، بدون این که الزام و پاسخگویی شفافی در قبال عملکرد ورزشی یا توسعه زیرساختها داشته باشند. این در حالی است که بودجه اختصاص یافته به سایر رشتههای ورزشی، اغلب ناچیز و غیرکافی است.
راه برونرفت از این بحران، نیازمند یک بازنگری اساسی و اجرای عدالت توزیعی در ورزش است. شفافیت کامل در مورد منشأ و میزان بودجههای اختصاصیافته به هر باشگاه و هر رشته ورزشی، گام نخست است. گام بعدی، تعریف شاخصهای کارآیی و شایستگی برای تخصیص بودجه است؛ شاخصهایی مانند تعداد استعدادهای پرورش یافته، دستاوردهای بینالمللی و میزان مشارکت در ورزش همگانی. همچنین، میتوان با وضع قوانین جدید، از باشگاههای ثروتمندتر خواست تا سهمی از درآمدهای خود را به توسعه ورزشهای محروم و پایه اختصاص دهند. درنهایت، ایجاد یک نظام رتبهبندی ملی برای باشگاهها براساس معیارهایی فراتر از نتیجه بازیها، مانند کیفیت آکادمیهای جوانان و استانداردهای زیرساختی، میتواند انگیزهای برای سرمایهگذاری هوشمندانهتر و همهجانبهتر ایجاد کند.
توسعه واقعی و پایدار ورزش ایران تنها زمانی محقق خواهد شد که از تمرکز صرف بر یک رشته خاص فراتر رویم و به هر رشته ورزشی، در جایگاه واقعی و شایسته خود نگاه کنیم. آینده ورزش کشور در گرو آن است که هر کودک و نوجوان بااستعداد، در هر کجای ایران و در هر رشتهای، این فرصت و امید را داشته باشد که استعدادش دیده شود، پرورش یابد و به افتخاری برای میهن تبدیل شود. واقعیت این است که فوتبال ایران نه از نبود پول، بلکه از سوءمدیریت و دلالیهای پنهان زمینگیر شده است. تا زمانی که این سازوکار معیوب اصلاح نشود، با وجود هزینههای نجومی، شاهد پیشرفت نخواهیم بود و بحرانهای مالی ادامه خواهدداشت.
۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۸
کد خبر: ۱۶٬۵۹۴
در ورزش ایران، یک نابرابری ساختاری عمیق و نگرانکننده به چشم میخورد. این نابرابری تنها به تفاوت در محبوبیت یا درآمدزایی رشتههای مختلف خلاصه نمیشود، بلکه به یک توزیع ناعادلانه و اغلب غیرمنطقی منابع بودجهای بازمیشود. در یک سو، لیگ برتر فوتبال با بودجهای سرسامآور و رشد ۴۸۶درصدی تنها در سه سال ایستاده است؛ بودجهای که از ۵۷۲ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ به ۳۳۵۳ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده و صرف قراردادهای نجومی بازیکنان میشود. در سوی دیگر، بسیاری از رشتههای پایه و اصیل ایرانی مانند کشتی، وزنهبرداری، دوومیدانی و ژیمناستیک در محرومیت مطلق به سر میبرند. این محرومیت تنها به معنای نداشتن سالنهای مجهز یا زمینهای استاندارد نیست، بلکه گاهی حتی کمبود وسایل تمرینی را نیز شامل میشود.
نظر شما