آگاه: نخستین و ملموسترین تاثیر تورم، فرسایش سریع و بیامان قدرت خرید است. کارمندی که تا دو سال پیش با حقوق خود میتوانست برای خانوادهاش گوشت، برنج مرغوب و میوه کافی بخرد، امروز ناچار است به کالاهای باکیفیت پایینتر روی آورد. این سقوط تدریجی در استاندارد زندگی، به معنای واقعی کلمه، «فقر خزنده» ایجاد میکند؛ وضعیتی که در آن خانواده بدون آنکه متوجه شود، به تدریج فقیرتر میشود. کیفیت تغذیه کاهش مییابد، سلامت جامعه به خطر میافتد و فشار روانی ناشی از این محرومیت تدریجی، بر همگان سنگینی میکند.
تورم، انگیزه و توانایی پسانداز را از بین میبرد. پولی که با زحمت فراوان و طی سالها پسانداز شده، در مدت کوتاهی ارزش خود را از دست میدهد. این پدیده، آیندهنگری را بیمعنا میکند و مردم را به سمت تصمیمهای اقتصادی کوتاهمدت و پرریسک سوق میدهد. بسیاری مجبور میشوند برای حفظ ارزش دارایی خود، به بازارهای غیرمولد مانند ارز، سکه یا حتی رمزارزها روی آورند که خود این امر، به تشدید بیثباتی اقتصادی دامن میزند.
تورم به یک منبع دائمی استرس و ناامنی تبدیل شده است. هر صبح که ایرانیان از خواب بیدار میشوند، با این پرسش اضطرابآور روبهرو هستند: «قیمت چه چیز باز هم بالا رفته است؟» این ناامنی دائمی، توانایی برنامهریزی برای آینده را از بین میبرد. جوانان از ازدواج و تشکیل خانواده هراس دارند، خانوادهها از پسانداز برای تحصیل فرزندانشان ناتوان هستند و سالمندان با ترس از فردا زندگی میکنند. این وضعیت، سلامت روانی جامعه را به شدت تهدید میکند.
در اقتصادی که با تورم بالا دست به گریبان است، انگیزه تولید و نوآوری از بین میرود. تولیدکنندهای که نمیتواند هزینههای آینده را پیشبینی کند، تمایلی به توسعه کسبوکار و ایجاد شغل جدید ندارد. در عوض، ترجیح میدهد سرمایه خود را به سمت فعالیتهای سوداگرانه و غیرمولد هدایت کند. این امر به بیکاری گسترده، کاهش کیفیت کالاهای داخلی و وابستگی بیشتر به واردات منجر میشود. تورم به تشدید نابرابریهای اجتماعی دامن میزند. کسانی که به منابع مالی، اطلاعاتی و ارتباطی دسترسی دارند، میتوانند از شرایط تورمی سود ببرند، در حالی که قشرهای متوسط و ضعیف جامعه روزبهروز فقیرتر میشوند. این نابرابری فزاینده، اعتماد عمومی را تخریب و انسجام اجتماعی را تهدید میکند.
تورم، الگوی مصرف خانوادهها را به اجبار تغییر میدهد. کالاهایی مانند میوه، گوشت و محصولات فرهنگی به کالاهای لوکس تبدیل میشوند. مسافرت و تفریح به رویایی دستنیافتنی بدل میشود. حتی هزینههای اساسی مانند درمان و آموزش نیز به چالشی بزرگ تبدیل میشوند. این تغییر اجباری در سبک زندگی، کیفیت زندگی را به طور کلی کاهش میدهد.
تجربه کشورهای مختلف نشان داده که مهار تورم شدید، اگرچه دردناک است، اما ممکن است و نتیجه آن، بازیابی آرامش و امنیت اقتصادی برای تمام شهروندان خواهد بود.
۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۴
کد خبر: ۱۷٬۲۲۸
در ایران، تورم دیگر یک شاخص اقتصادی خشک و بیروح نیست؛ بلکه به یک «تجربه زیسته» تبدیل شده که تمام جنبههای زندگی روزمره، روان جمعی و حتی روابط اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است. این پدیده، چرخه معیوبی ایجاد کرده که گریز از آن روزبهروز دشوارتر میشود.
نظر شما