۵ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۵
کد خبر: ۱۷٬۴۰۵

پایان تعارض منافع

مجتبی مشهدی محمد _ دبیر گروه فرهنگ

در فرهنگ ایرانی، تعارض منافع، آن هم در قالب پارتی‌بازی و استفاده از روابط شخصی برای کسب امتیاز، مثل خاری در چشم جامعه است؛ هم رایج است و هم منفور.

آگاه: مردم عادی، در کوچه و بازار و پست‌های پربازدید شبکه‌های اجتماعی، از «فامیل‌بازی» و رانت می‌نالند و آن را مصداق بی‌عدالتی و فساد می‌دانند. با این حال، همین مردم وقتی پای منافع خودشان به میان می‌آید، گاهی به همان روابط پناه می‌برند. انگار در سیستمی که چرخ‌هایش با کندی می‌چرخد و منابعش تنگ است، چاره‌ای جز توسل به آشنا و «پارتی» باقی نمی‌ماند. این تناقض، چهره‌ای دوگانه از فرهنگ ایرانی نشان می‌دهد: از یک‌سو، «شایسته‌سالاری» آرمان جمعی است و از سوی دیگر، فشارها و ناکارآمدی‌ها، مردم را به استفاده از روابط شخصی سوق می‌دهد. کافی است نگاهی به بحث‌های داغ مردم بیندازید؛ جایی که افراد با خشم از انتصاب‌های غیرشایسته و رانت‌های کلان می‌گویند، اما در زندگی روزمره، ممکن است خودشان برای یک کار بانکی یا استخدام فرزندشان، دنبال آشنا بگردند.
اما در فرهنگ ایرانی، آموزش درباره تعارض منافع گویی در حاشیه مانده است. در مدارس و حتی دانشگاه‌ها، بحث‌های اخلاقی بیشتر حول صداقت و انصاف می‌چرخد، اما مفهوم مدرن تعارض منافع، به ندرت جای خود را در آموزش و کلاس‌های درس باز کرده است. بچه‌ها از کودکی می‌شنوند که «حق را به حق‌دار برسان» یا «آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران بپسند»، اما کمتر کسی به آنها می‌آموزد که چگونه روابط شخصی می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های ناعادلانه منجر شود. این خلأ آموزشی باعث شده که درک عمومی از تعارض منافع، بیشتر از تجربه‌های تلخ زندگی و قصه‌های روزمره شکل بگیرد تا از یک آموزش نظام‌مند.
مبارزه با این پدیده هم حکایتی است. مردم در گفتار خود، شمشیر انتقاد را از رو بسته‌اند و افشاگری درباره رانت و فامیل‌بازی به بخشی از فرهنگ روزمره تبدیل شده است. اما این خشم عمومی، بدون پشتوانه نهادهای نظارتی قوی، اغلب به نتیجه نمی‌رسد. قوانین مدیریت تعارض منافع روی کاغذ وجود دارند، اما در عمل، گرد و خاک می‌خورند.
راه‌حل چیست؟ شفافیت، کلید طلایی است؛ از اعلام عمومی دارایی‌ها و روابط گرفته تا معیارهای روشن برای تصمیم‌گیری‌ها. آموزش هم باید به میدان بیاید؛ نه فقط در دانشگاه‌ها، بلکه از همان دبستان، جایی که بچه‌ها یاد بگیرند شایسته‌سالاری ارزشی است که نباید زیر سایه روابط خانوادگی گم شود. رسانه‌ها هم می‌توانند با قصه‌ها و سریال‌هایی که پیامدهای رانت را نشان می‌دهند، این فرهنگ را جا بیندازند. نظارت مستقل و تشویق افشاگری‌های مردمی هم می‌تواند این چرخه معیوب را بشکند. نقش خانواده را در این میان نباید فراموش کرد. وقتی فرزند می‌بیند که خانواده به جای دنبال آشنا و «پارتی» گشتن برای هر کاری، اولویت را استفاده از مسیرهای قانونی می‌گذارد، متوجه می‌شود که رویکرد صحیح چیست. اینکه رفتار زشت تعارض منافع نه‌تنها در کلام که در عمل نیز تقبیح شود، خود، آموزشی درخور و موثر خواهد بود.
در نهایت، فرهنگ ایرانی برای رهایی از این تناقض، باید شایسته‌سالاری را نه‌تنها در شعار، بلکه در عمل، به بخشی از هویت خود بدل کند تا در نهایت در نسل‌های آینده شاهد کاهش و پایان آن باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.