آگاه: در ادامه این یادداشت را بخوانید:
با انتشار سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در روزهای اخیر، برخی تحلیلگران به این جمعبندی رسیدند که ایالات متحده آمریکا دستکم در سیاست اعلامی خود، تمایل دارد تا دوباره پس از قرن نوزدهم، به دورهای از «نو انزواگرایی» بازگردد. این سیاست در قالب تفکرات کسانی که مفاهیمی مثل «اول آمریکا» و جنبش «ماگا» را در ذهن ترامپ تئوریزه کردند به وجود آمد و اکنون به نظر میرسد بهرغم معارضان زیادی که دارد، غلبهای نسبی بر تفکرات دیگر به دست آورده است.
این سیاست خارجی جدید، با یک تمرکززدایی تاریخی از منطقه غرب آسیا همراه خواهد بود؛ در واقع پس از جنگ ویتنام و سیاست «دو ستونی نیسکون»، این شاید اولینباری باشد که آمریکا دوباره به فکر برونسپاری منطقه غرب آسیا به متحدان خود افتاده است.
دغدغه اصلی آمریکا در منطقه
اصرار به نهایی شدن «پیمان ابراهیم» در واقع، نوعی تلاش برای به سر و سامان رساندن وضعیت رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه است تا آمریکا با خیال راحت بتواند تمرکز خود را نسبت به غرب آسیا کاهش دهد.
در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا، مسئله امنیت انتقال انرژی و جلوگیری از تصاحب منابع انرژی منطقه توسط رقبا به عنوان دغدغه اصلی آمریکا در غرب آسیا معرفی شده است. اما دغدغه مهمتر آمریکا، حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و برقراری موازنه قدرت به نحوی است که این رژیم در موضع ضعف قرار نگیرد؛ دغدغهای که طبعا به طور مستقیم در یک سند امنیتی آمریکا به آن اشاره نمیشود.
سه راهکار برای مواجهه آمریکا با ایران
در همین راستاست که ناتانائیل سوانسون، پژوهشگر ارشد و مدیر پروژه راهبرد ایران در اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک»، اخیرا سه راهکار برای آمریکا در مواجهه با ایران معرفی میکند که شامل «حفظ وضع موجود»، «برونسپاری بحران» و «رسیدن به یک توافق جدید» است. در تحلیل نهایی، این اندیشکده به این نتیجه میرسد که بهترین گزینه برای ایالات متحده، رسیدن به یک توافق جدید خواهد بود. کما اینکه در یکی از سخنرانیهای اخیر ترامپ، او نیز از تمایل خود برای حصول یک توافق جدید با ایران خبر داد.
دیپلماسی عملگرای ایران
همزمان با تحولاتی که ذکر شد، پیگیری اخبار و وقایع این ایام، حاکی از این است که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در بازه اخیر، بسیار پخته، عملگرا و منطقی بودهاست.
نکته نخست در این رابطه این است که با کسب تجربه از روند رفتارهای پیشین آمریکا و به خصوص شخص ترامپ، جمهوری اسلامی ایران احتمال تغییر ناگهانی نظر یا حتی عملیات فریب آمریکا را محتمل میداند. در واقع همه نشانههای مورد اشاره چه در کلام ترامپ و چه حتی در سند استراتژی امنیت ملی، میتواند بیاثر شود چرا که آمریکاییها نشان دادهاند هیچ ابایی در تغییر رادیکال مواضع اعلامی خود ندارند.
در ثانی، همانطور که پیشتر هم آزموده شده است، جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی و داخلی خود را معطل رسیدن به توافق با آمریکا نکرده و دیپلماسی فعالی را با کشورهای دیگر در دستور کار دارد. دیدار اخیر وزیر امور خارجه ایران با معاونان وزارت امور خارجه عربستان سعودی و چین، دیدار رئیس جمهور با ولادیمیر پوتین در حاشیه نشست عشقآباد و سفر هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه به کشورمان، از جمله تحولات مهم در روند دیپلماسی فعال و پویای جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر بوده است.
دو ویژگی لازم پیشنهاد آمریکا به ایران
فارغ از آنکه آمریکا به انزواگرایی رو آورده باشد و اینکه توافق را بهترین گزینه با ایران میبیند یا خیر، پویایی دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با فعال کردن ظرفیتهای موجود در طرفهای غیر غربی، بهترین گزینه در زمان حال به نظر میرسد. از سوی دیگر، اگر آمریکا و دیگر طرفهای غربی گزینهای مناسب برای دیپلماسی ارائه کردند، میتوان آن را نیز بررسی کرد به شرط اینکه پیشنهاد آنان از دو ویژگی مهم برخوردار باشد؛ اول، در راستای منافع دو جانبه و به دور از موضع سلطهگری و خودبرتربینی معمول در رویه پیشین آنها باشد و در وهله دوم، بتواند ضمانت اجرا و راستیآزمایی پیشنهادات را اثبات کند.
رنگ باختن پروژه ایرانهراسی
به هر ترتیب چه آمریکا بر اساس شواهد مورد اشاره به دنبال توافق جدید با ایران باشد، چه دوباره رژیم صهیونیستی بتواند مقامات آن کشور را برای تنشهای جدید قانع کند، سیاست خارجی جمهوری اسلامی معطل چیزی نخواهد ماند و با قوت و قدرت بیشتری به راهش ادامه میدهد. همانطور که بسیاری از تحلیلگران اذعان دارند، دو سال جنگطلبی و توحش رژیم صهیونیستی، کشورهای منطقه را بالاخره وادار به این اعتراف کرد که مهمترین دشمن، رژیم صهیونیستی است و پروژه «ایرانهراسی» که پیشتر با القائات آمریکا و رژیم اسرائیل حاکم شده بود، اینک کاملا رنگ باخته است.
قدرتهای غیر غربی جهان هم اینک ایران را کشوری مسئولیتپذیر، دارای حسن نیت و قابل اعتماد ارزیابی میکنند. خصوصیاتی که میتواند تسهیلکننده روند دیپلماتیک موثر و سودمند کنونی باشد و دورنمای آینده را «با یا بدون غرب»، روشن سازد.
نظر شما